خلنگ مانند، خلنگ سان، وابسته به خلنگ، پوشیده ازخلنگ، خلنگی، خلنگ زار، بته زار
heathy
خلنگ مانند، خلنگ سان، وابسته به خلنگ، پوشیده ازخلنگ، خلنگی، خلنگ زار، بته زار
انگلیسی به فارسی
خلنگ مانند، خلنگ سان، وابسته به خلنگ، پوشیده ازخلنگ، خلنگی
انگلیسی به انگلیسی
• heathery, covered with heath (type of evergreen shrub)
جملات نمونه
1. The prerequisite for heathy Developvhent of education is that the educational structure must be fit for the development of economy.
[ترجمه ترگمان]پیش نیاز for Developvhent آموزش این است که ساختار آموزشی باید برای توسعه اقتصادی مناسب باشد
[ترجمه گوگل]پیش نیاز توسعه سلامت آموزش و پرورش این است که ساختار آموزشی باید مناسب رشد اقتصادی باشد
[ترجمه گوگل]پیش نیاز توسعه سلامت آموزش و پرورش این است که ساختار آموزشی باید مناسب رشد اقتصادی باشد
2. He will be heathy if he stops smoking.
[ترجمه ترگمان]اگر دست از سیگار بکشد will خواهد شد
[ترجمه گوگل]اگر سیگار کشیدن را متوقف کند، سلامتی خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر سیگار کشیدن را متوقف کند، سلامتی خواهد بود
3. I will die in a fresh heathy body. That will be the heaven of mine.
[ترجمه ترگمان]من در یک بدن تازه متولد خواهم مرد این بهشت مال من خواهد بود
[ترجمه گوگل]من در بدن مرطوب تازه میمیرم این بهشت من خواهد بود
[ترجمه گوگل]من در بدن مرطوب تازه میمیرم این بهشت من خواهد بود
4. I like to have heathy food.
[ترجمه ترگمان] من دوست دارم غذای heathy بخورم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم غذای خفیف داشته باشم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم غذای خفیف داشته باشم
5. It is good for health as a heathy tea.
[ترجمه ترگمان]این برای سلامتی به عنوان یک چایی خوب خوب است
[ترجمه گوگل]برای سلامتی به عنوان یک چای خوشبو مناسب است
[ترجمه گوگل]برای سلامتی به عنوان یک چای خوشبو مناسب است
6. That's a foolproof plan for fast and heathy weight loss.
[ترجمه ترگمان]این یک برنامه عاری از خطا برای کاهش وزن و کاهش وزن است
[ترجمه گوگل]این یک طرح احمقانه برای کاهش وزن سریع و سلامتی است
[ترجمه گوگل]این یک طرح احمقانه برای کاهش وزن سریع و سلامتی است
7. Conclusion These normal microflora values in feces were reference values in intestinal of heathy domestically bred young rhesus macaque.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این مواد شیمیایی معمولی در مدفوع، مقادیر مرجع در روده of جوان پرورش داخلی rhesus macaque بودند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این مقادیر میکرو فلورا در مدفوع مقادیر مرجع در روده رویشی داخلی ریزوس ماکائو بود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این مقادیر میکرو فلورا در مدفوع مقادیر مرجع در روده رویشی داخلی ریزوس ماکائو بود
8. As one of the most important probiotics, bifidobacterium has been widely used in food industry. Its biologic and heathy functions and the application prospects were discussed in this article.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یکی از مهم ترین پروبیوتیک ها، bifidobacterium به طور گسترده در صنعت مواد غذایی مورد استفاده قرار گرفت توابع بیولوژیک و heathy و چشم انداز کاربردی آن در این مقاله مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از مهم ترین پروبیوتیک ها، بیفیدوباکتریوم به طور گسترده ای در صنایع غذایی مورد استفاده قرار گرفته است توابع بیولوژیکی و سلامتی آن و چشم انداز کاربرد در این مقاله مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از مهم ترین پروبیوتیک ها، بیفیدوباکتریوم به طور گسترده ای در صنایع غذایی مورد استفاده قرار گرفته است توابع بیولوژیکی و سلامتی آن و چشم انداز کاربرد در این مقاله مورد بحث قرار گرفت
9. Use little flavors on cooking and usually eat foods uncooked. They think it's heathy and organic.
[ترجمه ترگمان]از طعم های کم در پخت استفاده کنید و معمولا غذای نپخته مصرف کنید آن ها فکر می کنند که آن heathy و اورگانیک است
[ترجمه گوگل]استفاده از طعم های کوچک در پخت و پز و معمولا غذاهای نوشیدنی خوردن آنها فکر می کنند که این حساسیت و ارگانیک است
[ترجمه گوگل]استفاده از طعم های کوچک در پخت و پز و معمولا غذاهای نوشیدنی خوردن آنها فکر می کنند که این حساسیت و ارگانیک است
10. PRD : Food Addtive, Food Flavour, Essencial Oil, Food Stuff, Heathy Food, Chemical Product, Enzyme, Spice, Compound Seasoning, Food Color.
[ترجمه ترگمان]PRD: غذا، غذا، غذای Food، Stuff نفت، محصولات غذایی، Heathy غذا، محصول شیمیایی، Enzyme، ادویه، ترکیب Seasoning، رنگ غذا
[ترجمه گوگل]PRD: مواد افزودنی غذایی، طعم غذا، روغن اولیه، مواد غذایی، غذای هیاتی، محصولات شیمیایی، آنزیم، ادویه، ادویه جات، رنگ غذا
[ترجمه گوگل]PRD: مواد افزودنی غذایی، طعم غذا، روغن اولیه، مواد غذایی، غذای هیاتی، محصولات شیمیایی، آنزیم، ادویه، ادویه جات، رنگ غذا
11. Based on the urbanization of China's countryside, the new implication of community education, and the heathy development of countryside's community education is the key to the success of urbanization.
[ترجمه ترگمان]براساس شهرنشینی گسترده در حومه چین، مفهوم جدید آموزش جامعه و توسعه پایدار آموزش جامعه روستایی، کلید موفقیت شهرنشینی است
[ترجمه گوگل]بر اساس شهرنشینی حومه چینی، تأثیرات جدید آموزش جامعه و توسعه سلامت آموزش و پرورش محلی در شهرها، کلید موفقیت موفقیت شهرنشینی است
[ترجمه گوگل]بر اساس شهرنشینی حومه چینی، تأثیرات جدید آموزش جامعه و توسعه سلامت آموزش و پرورش محلی در شهرها، کلید موفقیت موفقیت شهرنشینی است
12. Weight Watchers joined in Danone since 200 it focuses on provide the advanced consulting service for the people who needs to lose weight and keep the heathy avoirdupois .
[ترجمه ترگمان]کنترل وزن به Danone پیوست چون ۲۰۰ نفر بر ارائه خدمات مشاوره ای پیشرفته برای افرادی که باید وزن کم کنند و the avoirdupois را نگه دارند تمرکز می کند
[ترجمه گوگل]تماشاچیان وزن از سال 200 به Danone ملحق شده اند و به ارائه خدمات مشاوره پیشرفته برای افرادی که نیاز به از دست دادن وزن دارند و برای جلوگیری از بروز خستگی می کوشند تمرکز می کنند
[ترجمه گوگل]تماشاچیان وزن از سال 200 به Danone ملحق شده اند و به ارائه خدمات مشاوره پیشرفته برای افرادی که نیاز به از دست دادن وزن دارند و برای جلوگیری از بروز خستگی می کوشند تمرکز می کنند
13. Health has become a very important part of our life, and there are many ways to keep heathy .
[ترجمه ترگمان]سلامتی بخش بسیار مهمی از زندگی ما شده است و راه های زیادی برای حفظ heathy وجود دارد
[ترجمه گوگل]سلامتی تبدیل به بخش مهمی از زندگی ما شده است و راه های زیادی برای حفظ سلامتی وجود دارد
[ترجمه گوگل]سلامتی تبدیل به بخش مهمی از زندگی ما شده است و راه های زیادی برای حفظ سلامتی وجود دارد
14. Many of those who died were young adults who were heathy healthy before they became infected.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کسانی که کشته شدند، جوانانی بودند که قبل از آلوده شدن به عفونت، سالم و سالم بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کسانی که درگذشته بودند، بزرگسالان جوان بودند که قبل از اینکه آلوده شوند سالم بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کسانی که درگذشته بودند، بزرگسالان جوان بودند که قبل از اینکه آلوده شوند سالم بودند
کلمات دیگر: