کلمه جو
صفحه اصلی

in the midst of


در میان، در وسط، درطی، درحین

انگلیسی به انگلیسی

• in the middle of, amid, within, amidst, among

جملات نمونه

1. In the midst of life we are in death.
[ترجمه ترگمان]در بحبوحه زندگی ما در مرگ هستیم
[ترجمه گوگل]در میان زندگی ما در مرگ هستیم

2. Such beauty was unexpected in the midst of the city.
[ترجمه ترگمان]این زیبایی در میان شهر غیر منتظره بود
[ترجمه گوگل]چنین زیبایی در میان شهر غیر منتظره بود

3. The hunters camped in the midst of the thick forest.
[ترجمه ترگمان]شکارچیان در میان جنگل انبوه اتراق کردند
[ترجمه گوگل]شکارچیان در میان جنگل های ضخیم اردو می کردند

4. We are in the midst of one of the worst recessions for many, many years.
[ترجمه ترگمان]ما در وسط یکی از بدترین recessions سال های سال هستیم
[ترجمه گوگل]ما در میان یکی از بدترین رکود ها برای بسیاری از سالهاست

5. I'm afraid I'm too busy - I'm in the midst of writing up a report.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه مشغول نوشتن یک گزارش هستم
[ترجمه گوگل]من می ترسم که من بیش از حد پر مشغله - من در میان نوشتن یک گزارش است

6. The house is set in the midst of large gardens.
[ترجمه ترگمان]خانه در میان باغ های بزرگ قرار دارد
[ترجمه گوگل]خانه در میان باغهای بزرگ قرار دارد

7. The government is in the midst of a major crisis.
[ترجمه ترگمان]دولت در بحبوحه یک بحران بزرگ قرار دارد
[ترجمه گوگل]دولت در میان یک بحران بزرگ قرار دارد

8. The hut is in the midst of the forest.
[ترجمه ترگمان]کلبه در وسط جنگل است
[ترجمه گوگل]کلبه در میان جنگل قرار دارد

9. He fought bravely in the midst of the battle.
[ترجمه ترگمان]شجاعانه در میان نبرد جنگید
[ترجمه گوگل]او با جدیت در میان نبرد، شجاعانه جنگید

10. We were sitting in the midst of an elegant and well-dressed audience.
[ترجمه ترگمان]ما در میان یک جمعیت شیک و آراسته نشسته بودیم
[ترجمه گوگل]ما در میان مخاطبان ظریف و باهوش نشسته بودیم

11. She felt curiously unreal, as if she were in the midst of a dream.
[ترجمه ترگمان]به طرزی عجیب غیرواقعی به نظر می رسید، انگار که در میان یک رویا فرورفته باشد
[ترجمه گوگل]او احساس کنجکاوی ناخوشایند بود، مثل اینکه در میان یک رویا بود

12. I admired her serenity in the midst of so much chaos.
[ترجمه ترگمان]من آرامش او را در میان این همه هرج و مرج تحسین می کردم
[ترجمه گوگل]او را در میان هرج و مرج بسیار تحسین کرده ام

13. Eleanor arrived in the midst of a blizzard.
[ترجمه ترگمان]الی نور در میان طوفان به راه افتاد
[ترجمه گوگل]Eleanor در میانه یک گلوله قرار گرفت

14. The immaculately tended gardens are an oasis in the midst of Cairo's urban sprawl.
[ترجمه ترگمان]باغ های تمیز و immaculately an در میان گسترش شهر قاهره هستند
[ترجمه گوگل]باغ های نومحافظه کارانه، در میان قیام شهری قاهره، یک واحه هستند

15. She alone remained calm in the midst of all the confusion.
[ترجمه ترگمان]او تنها در میان این همه اغتشاش آرام باقی ماند
[ترجمه گوگل]او تنها در میان همه سردرگمی ها آرام بود

پیشنهاد کاربران

during, in the middle of, amidst

در بحبوحه


کلمات دیگر: