کلمه جو
صفحه اصلی

noam chomsky

انگلیسی به فارسی

نوام چامسکی


انگلیسی به انگلیسی

• (born 1928) american linguist and educator

جملات نمونه

1. MIT linguist Noam Chomsky asserted that the way children acquire language is so effortless that it must have a biological foundation.
[ترجمه ترگمان]نوام چامسکی زبانشناس تاکید کرد که نحوه دستیابی کودکان به زبان به قدری آسان است که باید پایه و اساس بیولوژیکی داشته باشد
[ترجمه گوگل]نوام چامسکی، زبانشناس MIT، ادعا کرد که شیوه ای که کودکان به زبان می آورند، بسیار دشوار است که باید یک پایه بیولوژیکی داشته باشد

2. But first, some inspiration from Noam Chomsky: "If you go to one demonstration and then go home, that's something, but the people in power can live with that.
[ترجمه ترگمان]اما اول، برخی الهام از نوام چامسکی: \" اگر به یک تظاهرات بروید و سپس به خانه بروید، این چیزی است، اما مردم در قدرت می توانند با آن زندگی کنند
[ترجمه گوگل]اما اول، برخی از الهام گرفتن از نوام چامسکی: 'اگر شما به یک تظاهرات بروید و سپس به خانه برسید، این چیزی است، اما مردم با قدرت می توانند با آن زندگی کنند

3. But linguists such as Noam Chomsky were highly critical of the research.
[ترجمه ترگمان]اما زبان شناسان مانند نوام چامسکی بسیار منتقد این تحقیقات بودند
[ترجمه گوگل]اما زبان شناسان نظیر نوام چامسکی از تحقیقات بسیار انتقاد کرده بودند

4. Academic linguists of the era, Noam Chomsky chief among them, also viewed a language as a lexicon and a grammar, able to generate infinitely many different sentences out of a finite set of rules.
[ترجمه ترگمان]زبانشناسان دانشگاهی عصر، نوام چامسکی در بین آن ها نیز یک زبان به عنوان یک واژه نامه و یک دستور زبان، به منظور تولید بین هایت جملات مختلف از مجموعه متناهی از قواعد، مشاهده کردند
[ترجمه گوگل]زبانشناسان علمی دوران، نوام چامسکی در میان آنها، یک زبان را به عنوان یک واژگانی و یک گرامر نیز دیدند، که قادر به ایجاد بسیاری از احکام مختلف از یک مجموعه محدود از قوانین بود

5. Interviewees include noted anarchist Noam Chomsky and lawyer Alan Dershowitz.
[ترجمه ترگمان]Interviewees عبارتند از نوام چامسکی و وکیل آلن Dershowitz
[ترجمه گوگل]مصاحبه شوندگان شامل نگار چامسکی، آنارشیست و آلن دشویتز، وکیل هستند

6. Much as I admire Noam Chomsky, I'm afraid he's very wrong here.
[ترجمه ترگمان]من می ترسم که او اینجا اشتباه کرده باشد
[ترجمه گوگل]همانطور که من نوام چامسکی را تحسین میکنم، میترسم او در اینجا اشتباه است

7. As a pioneer linguist, Noam Chomsky enjoys a position within linguistics probably unprecedented in the whole history of the subject.
[ترجمه ترگمان]نوام چامسکی به عنوان یک زبانشناس، احتمالا در کل تاریخ این موضوع بی سابقه است
[ترجمه گوگل]نوام چامسکی به عنوان یکی از زبان شناسان پیشگام، در طول تاریخ، موضوعی را در زمینه زبانشناسی به احتمال زیاد بی سابقه می داند

8. One is represented by Noam Chomsky and his followers, who advocate rule-based Universal Grammar in linguistic study and language innateness hypothesis in language acquisition study.
[ترجمه ترگمان]یکی توسط نوام چامسکی و پیروانش، که از گرامر جهانی مبتنی بر قاعده در مطالعه زبانی و فرضیه innateness زبان در مطالعه اکتساب زبان حمایت می کنند، نمایش داده می شود
[ترجمه گوگل]یکی از نوام چامسکی و پیروانش، که در آموزش زبان شناختی و فرضیه ذاتیگی زبان در مطالعات یادگیری زبان، از زبان دستور زبان جهانی حمایت می کنند، ارائه شده است

9. This idea, put forward by Noam Chomsky in the 1960s, is no longer unchallenged.
[ترجمه ترگمان]این ایده، که نوام چامسکی در دهه ۱۹۶۰ مطرح کرد، دیگر بلامنازع نیست
[ترجمه گوگل]این ایده که توسط نوام چامسکی در دهه 1960 مطرح شده است، دیگر مورد بحث نیست

10. In the 1960s, linguist Noam Chomsky correctly noted that there are an infinite number of English phrases; for example "big deal, " "really big deal, " "really, really big deal, " and so on.
[ترجمه ترگمان]نوام چامسکی در دهه ۱۹۶۰ به درستی خاطرنشان ساخت که تعداد نامحدودی از عبارت های انگلیسی وجود دارد؛ به عنوان مثال \"معامله بزرگ\"، \"واقعا، معامله واقعا بزرگ\"، و غیره
[ترجمه گوگل]نوام چامسکی زبان شناس در دهه 1960 به درستی اشاره کرد که تعداد نامحدود عبارات انگلیسی وجود دارد؛ برای مثال 'معامله بزرگ'، 'معامله واقعا بزرگ'، 'واقعا، معامله واقعا بزرگ'، و غیره

11. It's a pity not to be able to recommend any books by Noam Chomsky himself.
[ترجمه ترگمان]حیف است که بتوانم هر کتابی را که نوام چامسکی وجود دارد توصیه کنم
[ترجمه گوگل]این تاسف است که قادر به توصیه هیچ کتابی توسط نوام چامسکی نیست

12. But this failure boosts Marcus's idea that natural human languages are not a product of the well-orchestrated rationality and neat syntactic trees like Noam Chomsky and other linguists have described.
[ترجمه ترگمان]اما این شکست این ایده مارکوس را تقویت می کند که زبانه ای طبیعی انسانی محصول عقلانیت منظم و درخت های نحوی تمیز مانند نوام چامسکی و دیگر زبانشناسان توصیف شده اند
[ترجمه گوگل]اما این شکست موجب برداشت ایده مارکوس می شود که زبان های طبیعی انسان، محصولی از عقلانیت به خوبی سازگار نیستند و درختان شبیه سازی شفاف مانند Noam Chomsky و دیگر زبان شناسان توضیح داده اند

13. A fierce debate exists in linguistics between those such as Noam Chomsky who think that all languages function roughly the same way in the brain and those who do not.
[ترجمه ترگمان]یک بحث شدید در زبان شناسی بین کسانی مانند نوام چامسکی وجود دارد که فکر می کنند همه زبان ها تقریبا به همان شکل در مغز عمل می کنند و کسانی که این کار را نمی کنند
[ترجمه گوگل]بحث های شدید در زبان شناسان بین کسانی نظیر نوام چامسکی وجود دارد که فکر می کنند که تمام زبان ها در مغز تقریبا یکسان عمل می کنند و کسانی که نمی کنند

14. But it's key "to breaking the monopoly and verbal hegemony" of the West, according to remarks released last year by Xinhua's president, Li Congjun, who often sounds like he's channeling Noam Chomsky.
[ترجمه ترگمان]اما با توجه به اظهارات منتشر شده در سال گذشته توسط رئیس جمهور شین هوا، لی Congjun، که اغلب به نظر می رسد قصد دارد نوام چامسکی را هدایت کند، این کلید \"شکستن انحصار و استیلای شفاهی\" غرب است
[ترجمه گوگل]با توجه به سخنان سال گذشته رئیس جمهور چین، لی کونجون، که اغلب به نظر می رسد او را به نوام چامسکی هدایت می کند، این کلید 'شکستن انحصار و هژمونی کلامی' غرب است


کلمات دیگر: