کلمه جو
صفحه اصلی

in the twinkling of an eye

انگلیسی به انگلیسی

• immediately, in a flash, instantly, in a jiffy

جملات نمونه

1. The mood of the crowd can change in the twinkling of an eye.
[ترجمه ترگمان]حال و هوای جمعیت می توانند در چشم یک چشم به هم زدن تغییر کنند
[ترجمه گوگل]خلق جمعیت می تواند در چشمک زدن از یک چشم تغییر کند

2. The broken mirror was reinstated in the twinkling of an eye.
[ترجمه ترگمان]آینه شکسته در یک چشم به هم زدن دوباره به قدرت رسید
[ترجمه گوگل]آینه شکسته در چشمک زدن یک چشم بازسازی شد

3. Microprocessors do the calculations in the twinkling of an eye.
[ترجمه ترگمان]microprocessors در یک چشم به هم زدن محاسبات را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]میکروپروسسور ها محاسبات را با چشمک زدن انجام می دهند

4. Suddenly, in the twinkling of an eye, her whole life had been turned upside down.
[ترجمه ترگمان]ناگهان، در یک چشم به هم زدن، تمام زندگی او زیر و رو شده بود
[ترجمه گوگل]ناگهان، در چشمک زدن از یک چشم، تمام عمر خود را به وارونه تبدیل شده است

5. Her mood can change in the twinkling of an eye.
[ترجمه ترگمان]حالت او می تواند در چشم یک چشم به هم زدن تغییر کند
[ترجمه گوگل]خلق و خوی او می تواند در چشمک زدن از یک چشم تغییر کند

6. In the twinkling of an eye they were safe inside with their friends.
[ترجمه ترگمان]در یک چشم به هم زدن با دوستانش در امان بودند
[ترجمه گوگل]در چشمک زدن از چشم آنها در داخل با دوستان خود امن بود

7. Changeable magical power achieves its brilliance in the twinkling of an eye.
[ترجمه ترگمان]قدرت جادویی قدرت جادویی در چشم یک چشم برق می زند
[ترجمه گوگل]قدرت جادویی قابل تغییر است که درخشندگی چشم خود را درخشید

8. In the twinkling of an eye the oil burst into fire.
[ترجمه ترگمان]در یک چشم به هم زدن روغن داغ شد
[ترجمه گوگل]نفت در چشمک زدن نفتی به آتش کشید

9. In the twinkling of an eye, the conjurer pulled a bird out of a cup.
[ترجمه ترگمان]جادوگر در یک چشم به هم زدن یک پرنده را از جام بیرون کشید
[ترجمه گوگل]در چشمک زدن از یک چشم، مودبانه یک پرنده را از یک فنجان کشید

10. That's fantastic . He's vanished in the twinkling of an eye.
[ترجمه ترگمان]خارق العاده است در یک چشم به هم زدن ناپدید شده
[ترجمه گوگل]فوق العاده است او در حال چشمک زدن از بین رفته است

11. They same secret history appears in the twinkling of an eye in white deer former this nation on the picture scroll, but forever and as well unwilling emboly their tragedy destiny.
[ترجمه ترگمان]آن ها همان تاریخ پنهانی را در چشمک زدن یک چشم به گوزن سفید این ملت بر روی طوماری درج می کند، اما برای همیشه و به همان اندازه هم بی میل به سرنوشت غم انگیز آن ها نیست
[ترجمه گوگل]آنها یک داستان مخوف مشابه در چشمک زدن چشم در گوزن سفید که این ملت را در حال حرکت روی تصویر می بینند، ظاهر می شود، اما برای همیشه و به طور ناخوشایند، سرنوشت تراژدی خود را تحریک می کنند

12. But in the supernatural universe the Great Battle was won in the twinkling of an eye.
[ترجمه ترگمان]اما در دنیای ماوراالطبیعه، نبرد بزرگ در یک چشم به هم زدن پیروز شد
[ترجمه گوگل]اما در جهان فراطبیعی، نبرد بزرگ با چشمک زدن به دست آمد

13. He was off, on the wings of the wind, in the twinkling of an eye.
[ترجمه ترگمان]او در یک چشم به هم زدن روی بال های باد ایستاده بود
[ترجمه گوگل]او بر روی بال های باد، در چشمک زدن از یک چشم بود

پیشنهاد کاربران

در یک چشم به هم زدن


کلمات دیگر: