کلمه جو
صفحه اصلی

heavenliness


سماویت، اسمانی، روحانی، الوهیت، علوی

انگلیسی به فارسی

آسمانی


سماویت، اسمانی، روحانی، الوهیت، علوی


انگلیسی به انگلیسی

• state of being from heaven; state of being of the sky; blissfulness, beautifulness

جملات نمونه

1. She had imagined a fairer visible heavenliness.
[ترجمه ترگمان]تصورش را هم کرده بود که heavenliness دیده می شود
[ترجمه گوگل]او یک روحانی عادلانه تر را تصور کرده بود

2. I hope to find that paradise with heavenliness, you give me the directions.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که آن بهشت را با heavenliness پیدا کنم، آدرس را به من بدهید
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که بهشت ​​را با بهشت ​​و جهنم پیدا کنی، به من هدایت می دهید

3. BE just the love"the heavenliness turn".
[ترجمه ترگمان]تنها عشق \"the\" باشد
[ترجمه گوگل]فقط عاشق 'آسمانی' باشید

4. During the period of practising, I experienced deep-heartedly the heavenliness and sense of responsibility of the medical stuff .
[ترجمه ترگمان]در طی دوره تمرین، من احساس امنیت عمیق و احساس مسئولیت امور پزشکی را تجربه کردم
[ترجمه گوگل]در طول دوره تمرین، به شدت به وجد آمده بود که بهشتی و احساس مسئولیت از مسائل پزشکی است

5. In my opinion, I think that the wedding is the most heavenliness moment in someone's life. Because it is reflecting an great emotion.
[ترجمه ترگمان]به نظر من، فکر می کنم عروسی مهم ترین لحظه زندگی یک نفر است چون احساس خیلی هیجان انگیزی دارد
[ترجمه گوگل]به نظر من، من فکر می کنم که عروسی لحظه ای آسمانی ترین در زندگی شخص است از آنجا که این یک احساس بزرگ است

6. The architectonic has brought very magnificent cathedrals to the religion, and inside of the cathedrals has been decorated by the electronic organ and lights to show the heavenliness.
[ترجمه ترگمان]The کلیساهای جامع باشکوهی را به دین آورده است، و درون کلیساهای جامع به وسیله ارگ و چراغ های الکترونیکی تزئین شده است تا the را نشان دهند
[ترجمه گوگل]این معماری باعث شده که کلیساهای بسیار باشکوهی به دین برسد و در داخل کلیساها با ارگان و چراغهای الکترونیکی تزئین شده است تا بهشت ​​را نشان دهد

7. I want to become a psychologist. I think psychology is heavenliness. I like observing any other people's phiz.
[ترجمه ترگمان] من می خوام یه روانشناس بشم فکر کنم روانشناسی is قیافه آدم های دیگر را هم دوست دارم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک روانشناس باشم من فکر می کنم روانشناسی آسمانی است من دوست دارم که هرکدام از افراد دیگر را ببینم


کلمات دیگر: