کلمه جو
صفحه اصلی

optimally

انگلیسی به انگلیسی

• in an optimal form, in an optimal way; in the best possible way

جملات نمونه

1. In fact, the optimally relevant interpretation may be a summary rather than an exact paraphrase.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت تفسیر مناسب ممکن است به جای تفسیر دقیق، خلاصه باشد
[ترجمه گوگل]در واقع، تفسیر بهینه مطلوب می تواند یک خلاصه باشد، نه یک تفسیر دقیق

2. The causal relevance of an agent would be optimally confirmed if it was detected in symptomatic but not in asymptomatic patients.
[ترجمه ترگمان]ارتباط علی یک عامل می تواند به طور بهینه تایید شود اگر در علایم بیماری تشخیص داده شود اما نه در بیماران asymptomatic
[ترجمه گوگل]ارتباط علت عامل به طور مطلوب تایید خواهد شد اگر آن را در علائم، اما نه در بیماران بدون علامت تشخیص داده شود

3. Will all microorganisms grow optimally at a neutral pH?
[ترجمه ترگمان]آیا همه میکروارگانیزم ها به طور بهینه در pH خنثی رشد می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا تمام میکروارگانیسم ها به طور مطلوب در PH خنثی رشد می کنند؟

4. The wall can optimally absorb the echoing sound.
[ترجمه ترگمان]دیوار می تواند به طور مطلوب صدای پرطنین را جذب کند
[ترجمه گوگل]دیوار به طور مطلوب صدای اکو را جذب می کند

5. Carver found that college-level readers optimally take in and understand spoken words at the same word rate that they take in written words—typically about 300 words per minute.
[ترجمه ترگمان]کارور متوجه شد که خوانندگان سطح کالج به طور بهینه با نرخ کلماتی که در کلمات مکتوب می کنند - معمولا حدود ۳۰۰ کلمه در دقیقه استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]کارور متوجه شد که خوانندگان در سطح کالس به راحتی کلمات مشابه را با همان کلمه به دست می آورند و آن را در کلمات نوشتاری می گیرند - معمولا حدود 300 کلمه در دقیقه است

6. The pressure control system can be designed optimally and its controllability could be improved for the reference input tracking and disturbance restraining including the flow force.
[ترجمه ترگمان]سیستم کنترل فشار می تواند به طور بهینه طراحی شود و کنترل آن می تواند برای ردیابی ورودی مرجع و ممانعت از جمله نیروی جریان بهبود یابد
[ترجمه گوگل]سیستم کنترل فشار می تواند به طور مطلوب طراحی شده و کنترل کننده آن می تواند برای ردیابی ورودی مرجع و محدود کردن اختلالات از جمله نیروی جریان بهبود یابد

7. Optimally utilize resources and to ensure clear leader ship in manufacturing technology.
[ترجمه ترگمان]Optimally از منابع استفاده کرده و برای اطمینان از یک کشتی پیشرو در تکنولوژی ساخت استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]به طور مطلوب از منابع و برای اطمینان از رهبر کشتی روشن در فن آوری تولید استفاده کنید

8. An optimally located network of sensors prerequisiteapplication of fault diagnosis techniques.
[ترجمه ترگمان]یک شبکه بهینه از حسگرهای تشخیص نقص از روش های تشخیص عیب استفاده می کند
[ترجمه گوگل]یک شبکه بهینه از سنسورها نیاز به استفاده از تکنیک های تشخیص خطا است

9. Common state estimates can be optimally obtained by the state fusion algorithm of the master filter.
[ترجمه ترگمان]تخمین های وضعیت مشترک را می توان به طور بهینه با استفاده از الگوریتم ترکیب دولت از فیلتر اصلی بدست آورد
[ترجمه گوگل]برآوردهای حالت عمومی با الگوریتم همجوشی دولت فیلتر اصلی به دست می آید

10. Methods of setting prices optimally are in domain of pricing science.
[ترجمه ترگمان]روش های تعیین قیمت ها به طور بهینه در حوزه علم قیمت گذاری هستند
[ترجمه گوگل]روش های تنظیم قیمت به طور مطلوب در حوزه علم قیمت گذاری هستند

11. Simply stated, if your 2nd Messengers are operating optimally, the muscle building effects of Testosterone are increased ten-fold!
[ترجمه ترگمان]به بیان ساده اگر Messengers دوم شما به طور بهینه عمل می کنند، اثرات ایجاد ماهیچه of ده برابر شده است!
[ترجمه گوگل]به سادگی اظهار داشت، اگر پیامبران دوم شما بهینه باشند، اثرات ساخت عضله تستوسترون ده برابر افزایش می یابد!

12. The state / firm attempts to use productive resources optimally to maximize the supply of appropriate goods available for consumers.
[ترجمه ترگمان]تلاش دولت \/ شرکت برای استفاده بهینه از منابع تولیدی جهت به حداکثر رساندن عرضه کالاهای مناسب موجود برای مصرف کنندگان
[ترجمه گوگل]دولت / شرکت تلاش می کند تا از منابع تولیدی بهینه ای برای به حداکثر رساندن عرضه کالاهای مناسب برای مصرف کنندگان به حداکثر برساند

13. Under the global buckling constraint condition, the configuration of grid-stiffened composite panels was optimally designed by means of genetic algorithm.
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط محدود کمانش جهانی، پیکربندی صفحات کامپوزیت تقویت شده با شبکه به طور بهینه با استفاده از الگوریتم ژنتیک طراحی شد
[ترجمه گوگل]با توجه به محدودیت جهانی شدن، پیکربندی پانل های کامپوزیتی سخت شبکه به طور مطلوب با استفاده از الگوریتم ژنتیک طراحی شده است

14. In addition, the dehumidifying effect and efficiency of Semiconductor Refrigeration mini humidity - remover is optimally improved.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اثر dehumidifying و کارایی نیمه Semiconductor تبرید کوچک - پاک کننده، به طور بهینه بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اثر رطوبت و بهره وری از نیمه هادی رطوبت رطوبت مایع - به طور کامل بهبود یافته است

15. The principle of attribute reduction is introduced, and the reduction of attribute is presented based on conditional information quantity, all serviceable logging attributes are optimally selected.
[ترجمه ترگمان]اصل کاهش ویژگی معرفی می شود و کاهش مشخصه براساس کمیت اطلاعات مشروط ارایه می شود، و تمام ویژگی های بهره برداری موثر به طور بهینه انتخاب می شوند
[ترجمه گوگل]اصل کاهش ویژگی ها معرفی شده است و کاهش ویژگی ها براساس مقدار اطلاعات شرطی ارائه شده است، تمام ویژگی های ورود به سیستم قابل استفاده به صورت مطلوب انتخاب می شوند

پیشنهاد کاربران

بهینه شده

به طور بهینه

بهینه


کلمات دیگر: