وابسته به قانون (قوانین طبیعت یا منطق)، مطابق قانون، قانون نما، شبیه قانون، منطبق با قانون
nomological
وابسته به قانون (قوانین طبیعت یا منطق)، مطابق قانون، قانون نما، شبیه قانون، منطبق با قانون
انگلیسی به فارسی
وابسته به قانون، شبیه قانون، منطبق با قانون
علمی، منطبق با قانون، وابسته به قانون، شبیه قانون
انگلیسی به انگلیسی
• of the study of law; of nomology
جملات نمونه
1. Chapter two is the exploration on nomological basis of underground space exploitation.
[ترجمه ترگمان]فصل دو اکتشاف پایه و اساس بهره برداری از فضای زیرزمینی است
[ترجمه گوگل]فصل دوم، اکتشاف بر اساس اساسی از بهره برداری از فضای زیرزمینی است
[ترجمه گوگل]فصل دوم، اکتشاف بر اساس اساسی از بهره برداری از فضای زیرزمینی است
2. Part III is about "nomological foundation and necessity of establishing the voluntary confession rule in our country".
[ترجمه ترگمان]بخش سوم درباره \"بنیاد گرایی و ضرورت ایجاد حکومت اعتراف داوطلبانه در کشور ما\" است
[ترجمه گوگل]قسمت سوم، در مورد 'پایه و اساس علمی و ضرورت ایجاد حکم اعتراض داوطلبانه در کشور ما' است
[ترجمه گوگل]قسمت سوم، در مورد 'پایه و اساس علمی و ضرورت ایجاد حکم اعتراض داوطلبانه در کشور ما' است
3. The nomological feasibility and democracy of the constitutionallitigation are mainIy discussed in Part
[ترجمه ترگمان]امکان پذیری و دموکراسی of در بخش Part مورد بحث و بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]امکان سنجی و دموکراسی در قانون اساسی، در بخش دوم مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]امکان سنجی و دموکراسی در قانون اساسی، در بخش دوم مورد بحث قرار می گیرد
4. And the hardliners insist to realize the nomological independence (to change the name of the country) and object to enhance the economic and other relationship with China.
[ترجمه ترگمان]و تندروها خواهان تحقق استقلال nomological (برای تغییر نام کشور)و اعتراض به افزایش روابط اقتصادی و دیگر روابط با چین هستند
[ترجمه گوگل]و سختگیران اصرار دارند که استقلال اساسی را تغییر دهند (برای تغییر نام کشور) و هدف افزایش رابطه اقتصادی و دیگر با چین است
[ترجمه گوگل]و سختگیران اصرار دارند که استقلال اساسی را تغییر دهند (برای تغییر نام کشور) و هدف افزایش رابطه اقتصادی و دیگر با چین است
5. The key function of the draft judgment was, instead of concluding a verdict, to provide analysis of the cases with all nomological considerations.
[ترجمه ترگمان]وظیفه کلیدی پیش نویس حکم به جای نتیجه گیری از حکم، ارائه تحلیلی از پرونده ها با تمام ملاحظات nomological بود
[ترجمه گوگل]وظیفه اصلی پیش نویس قضاوت، به جای صدور حکم، ارائه تجزیه و تحلیل موارد با تمام ملاحظات نومولیستی بود
[ترجمه گوگل]وظیفه اصلی پیش نویس قضاوت، به جای صدور حکم، ارائه تجزیه و تحلیل موارد با تمام ملاحظات نومولیستی بود
6. The emergence and development of this kind of litigation bears some nomological explanations.
[ترجمه ترگمان]ظهور و توسعه این نوع دعوی حقوقی، برخی از توضیحات nomological را به همراه دارد
[ترجمه گوگل]ظهور و توسعه این نوع دادخواهی، دارای برخی از توضیحات اساسی است
[ترجمه گوگل]ظهور و توسعه این نوع دادخواهی، دارای برخی از توضیحات اساسی است
7. Chapter 1 gives the definition of safeguards, and discusses the origin of Agreement On Safeguards, the nomological basis of safeguards, the selective application issue and grey area measures.
[ترجمه ترگمان]فصل ۱ تعریفی از تدابیر حفاظتی را ارایه می دهد و در مورد منشا توافق حفاظتی، مبنای nomological حفاظتی، مساله کاربرد گزینشی و اقدامات منطقه ای خاکستری بحث می کند
[ترجمه گوگل]فصل 1 تعریف پادمان را تعریف می کند و منشا توافقنامه پادمان، مبنای اساسی حفاظت، مسئله درخواست انتخابی و اقدامات خاکستری را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه گوگل]فصل 1 تعریف پادمان را تعریف می کند و منشا توافقنامه پادمان، مبنای اساسی حفاظت، مسئله درخواست انتخابی و اقدامات خاکستری را مورد بحث قرار می دهد
پیشنهاد کاربران
منطبق با قانون
قانون - وار
قانون - نما
قانون - نما
کلمات دیگر: