کلمه جو
صفحه اصلی

optimisation

انگلیسی به فارسی

بهينه سازي، بهینه سازی


انگلیسی به انگلیسی

• maximum production; improvement of efficiency; act of making optimal (also optimization)

جملات نمونه

1. It is a formidable problem of optimisation but it is, at least, a potential solution.
[ترجمه ترگمان]این یک مساله سخت بهینه سازی است اما حداقل یک راه حل بالقوه است
[ترجمه گوگل]این مشکل بزرگی بهینه سازی است، اما حداقل یک راه حل بالقوه است

2. A modified approach for narrowband adaptive beam pattern optimisation is proposed by using a varying step size in the optimisation procedure.
[ترجمه ترگمان]یک روش اصلاح شده برای بهینه سازی الگوی پرتو تطبیقی باریک باند با استفاده از یک اندازه گام متفاوت در روش بهینه سازی پیشنهاد شده است
[ترجمه گوگل]رویکرد اصلاح شده برای بهینه سازی الگوی پرتوهای تطبیقی ​​باند باند با استفاده از یک گام متفاوت در روش پیشنهادی پیشنهاد شده است

3. Optimisation of specific chemical synthesis now allows a low residual fatty acid level.
[ترجمه ترگمان]Optimisation سنتز شیمیایی خاص در حال حاضر به یک سطح اسید چرب باقیمانده اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]بهینه سازی سنتز شیمیایی خاص در حال حاضر اجازه می دهد سطح پایین باقی مانده چربی اسید

4. Mould set - up improvement and optimisation.
[ترجمه ترگمان]Mould بهبود یافته و بهینه سازی
[ترجمه گوگل]قالب تنظیم - بهبود و بهینه سازی

5. Fixed some crashes and general stability optimisation.
[ترجمه ترگمان]ثابت کردن برخی سقوط و بهینه سازی پایداری عمومی
[ترجمه گوگل]برخی از سقوط ها و بهینه سازی پایداری کلی ثابت شده است

6. Genetic algorithms ( GA ) are an evolutionary optimisation approach are an alternative to traditional optimisation methods.
[ترجمه ترگمان]الگوریتم های ژنتیکی (GA)یک روش بهینه سازی تکاملی هستند که جایگزین روش های بهینه سازی سنتی هستند
[ترجمه گوگل]الگوریتم های ژنتیک (GA) یک رویکرد بهینه سازی تکاملی هستند که جایگزین روش های بهینه سازی سنتی می باشند

7. The actual procedure and algorithm for query decomposition optimisation with association matrix is proposed, and is convenient to be performed on a computer.
[ترجمه ترگمان]فرآیند واقعی و الگوریتم برای بهینه سازی تجزیه پرس و جو با ماتریس ارتباط پیشنهاد شده است، و برای انجام آن روی یک کامپیوتر راحت است
[ترجمه گوگل]روش واقعی و الگوریتم برای بهینه سازی تقسیم پرس و جو با ماتریس ارتباط پیشنهاد شده است و راحت بر روی یک کامپیوتر انجام می شود

8. Optimisation can made the system run quickly, has higher throughput capacity and less response time.
[ترجمه ترگمان]Optimisation می تواند باعث شود که سیستم به سرعت اجرا شود، ظرفیت توان عملیاتی بالاتری داشته باشد و زمان واکنش کمتری داشته باشد
[ترجمه گوگل]بهینه سازی می تواند سیستم را به سرعت اجرا کند، دارای ظرفیت بالا و زمان پاسخ کمتر است

9. Have the opportunity to work Optimisation and Planning Research Group at the University of Nottingham.
[ترجمه ترگمان]از این فرصت برای کار کردن در گروه تحقیق برنامه ریزی و برنامه ریزی در دانشگاه ناتینگهام استفاده کنید
[ترجمه گوگل]این فرصت برای کار گروه تحقیق بهینه سازی و برنامه ریزی در دانشگاه ناتینگهام وجود دارد

10. This tool serves for monitoring, cleaning and optimisation of RAM.
[ترجمه ترگمان]این ابزار برای پایش، تمیز کردن و بهینه سازی RAM استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این ابزار برای نظارت، تمیز کردن و بهینه سازی RAM استفاده می شود

11. Injection molding machine process controlling, optimisation and trouble - shooting.
[ترجمه ترگمان]فرآیند کنترل تزریق ماشین کنترل، بهینه سازی و تیراندازی را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]فرآیند تزریق ریخته گری، کنترل فرآیند، بهینه سازی و تیراندازی مشکل

12. These support problem solving techniques such as rule-based systems, genetic optimisation and fuzzy logic.
[ترجمه ترگمان]این روش ها از تکنیک های حل مساله مانند سیستم های مبتنی بر قانون، بهینه سازی ژنتیک و منطق فازی پشتیبانی می کنند
[ترجمه گوگل]اینها تکنیک های حل مسائل را پشتیبانی می کنند مانند سیستم های مبتنی بر قانون، بهینه سازی ژنتیکی و منطق فازی

13. Other groundbreaking work was reportedly done in the areas of fault tolerance support and compiler optimisation.
[ترجمه ترگمان]کار پیشگامانه دیگری در زمینه های پشتیبانی تحمل نقص و بهینه سازی کامپایلر انجام گرفته است
[ترجمه گوگل]گزارش های دیگری از کارهای پیشگامانه در زمینه پشتیبانی تحمل خطا و بهینه سازی کامپایلر انجام شده است

14. The aim is thus to re-examine traditional questions of macroeconomics within a more reasonable specification of intertemporal optimisation.
[ترجمه ترگمان]بنابراین هدف بررسی مجدد سوالات سنتی اقتصاد کلان در یک ویژگی منطقی تر از بهینه سازی intertemporal است
[ترجمه گوگل]بنابراین هدف این است که مجددا سؤالات سنتی اقتصاد کلان را در یک معیار منطقی تر بهینه سازی موقت بازبینی کنیم

15. If policy can have effects, modelling the government sector requires us to formulate their optimisation problem also.
[ترجمه ترگمان]اگر سیاست بتواند اثرات داشته باشد، مدل سازی بخش دولتی به ما نیاز دارد تا مساله بهینه سازی خود را نیز تنظیم کنیم
[ترجمه گوگل]اگر سیاست بتواند اثرات داشته باشد، مدل سازی بخش دولتی مستلزم این است که ما بتوانیم مشکل بهینه سازی خود را نیز ارائه دهیم

پیشنهاد کاربران

بهینه سازی


کلمات دیگر: