کمک کننده، موجب
contributive
کمک کننده، موجب
انگلیسی به فارسی
مشارکتی
انگلیسی به انگلیسی
• giving, offering (help, donation, knowledge, ideas, etc.)
جملات نمونه
1. Suggest your collect oneself tastes contributive knowledge to let us be shared!
[ترجمه ترگمان]خودتان را به اشتراک بگذارید تا دانش خود را جمع و جور کنید تا به ما اجازه بدهید که به اشتراک بگذاریم
[ترجمه گوگل]پیشنهاد خود را به جمع آوری خود طعم دانش نفوذ به ما اجازه می دهد به اشتراک گذاشته شود!
[ترجمه گوگل]پیشنهاد خود را به جمع آوری خود طعم دانش نفوذ به ما اجازه می دهد به اشتراک گذاشته شود!
2. It is contributive to analyzing the process of reservoir formation to apply comprehensively various trace markers of the thermal fluid flow.
[ترجمه ترگمان]لازم است که فرآیند تشکیل مخزن را تجزیه و تحلیل کرده و به طور جامع نشانه های ردیابی مختلف جریان سیال حرارتی را اعمال نماید
[ترجمه گوگل]این کمک می کند تا تجزیه و تحلیل فرایند تشکیل مخزن به منظور به طور کامل نشانگر های مختلف ردیابی جریان مایع حرارتی اعمال می شود
[ترجمه گوگل]این کمک می کند تا تجزیه و تحلیل فرایند تشکیل مخزن به منظور به طور کامل نشانگر های مختلف ردیابی جریان مایع حرارتی اعمال می شود
3. Objective : To explore and contributive factors of dysfunctional attitudes in first - onset depressive adolescents.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی و بررسی عوامل رفتاری ناکارآمد در نوجوانان مبتلا به دیابت نوع اول
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی و تأثیر عوامل ناکارآمد در نوجوانان مبتلا به افسردگی اولین بار
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی و تأثیر عوامل ناکارآمد در نوجوانان مبتلا به افسردگی اولین بار
4. Both instructions are contributive to energy cognition.
[ترجمه ترگمان]هر دو دستورالعمل به شناخت انرژی تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]هر دو دستورالعمل، به شناخت انرژی کمک می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو دستورالعمل، به شناخت انرژی کمک می کنند
5. The private investor that we welcome home is contributive also those who share fund prepare.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذار خصوصی که ما از خانه استقبال می کنیم نیز کسانی هستند که سرمایه خود را آماده می کنند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذار خصوصی که ما از خانه خوشش می آیم نیز کمک می کنیم کسانی که صندوق سهام را آماده می کنند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذار خصوصی که ما از خانه خوشش می آیم نیز کمک می کنیم کسانی که صندوق سهام را آماده می کنند
6. Chen Zhiyong with cash contributive, occupy a company to register capital 80 %.
[ترجمه ترگمان]چن Zhiyong با contributive نقدینگی یک شرکت را اشغال کرد تا سرمایه ۸۰ % را ثبت کند
[ترجمه گوگل]چن زییونگ با کمک نقدی، یک شرکت را برای ثبت 80 درصد سرمایه ثبت نام کرده است
[ترجمه گوگل]چن زییونگ با کمک نقدی، یک شرکت را برای ثبت 80 درصد سرمایه ثبت نام کرده است
7. Their good suggestions are very contributive to the continuous improvement of UM.
[ترجمه ترگمان]پیشنهادها خوب آن ها به بهبود مستمر of ها بستگی دارد
[ترجمه گوگل]پیشنهادات خوب آنها به بهبود مستمر UM بسیار کمک می کند
[ترجمه گوگل]پیشنهادات خوب آنها به بهبود مستمر UM بسیار کمک می کند
8. Exercise taken in open air is contributive to health.
[ترجمه ترگمان]ورزش کردن در هوای آزاد برای سلامتی مضر است
[ترجمه گوگل]ورزش در هوای آزاد به سلامت کمک می کند
[ترجمه گوگل]ورزش در هوای آزاد به سلامت کمک می کند
9. Conducive: Tending to cause or bring about; contributive.
[ترجمه ترگمان]conducive: tending برای ایجاد یا ایجاد کردن
[ترجمه گوگل]مشروط به ایجاد یا ایجاد؛ مشارکتی
[ترجمه گوگل]مشروط به ایجاد یا ایجاد؛ مشارکتی
10. Other and state - owned asset fulfils contributive person obligation on behalf of the country by local government.
[ترجمه ترگمان]سایر اموال دولتی و دولتی ملزم به انجام تعهد شخصی به نمایندگی از طرف دولت محلی هستند
[ترجمه گوگل]دارایی های دیگر و دولتی، وظیفه شخص ثالث را از طرف دولت به نمایندگی از کشور انجام می دهند
[ترجمه گوگل]دارایی های دیگر و دولتی، وظیفه شخص ثالث را از طرف دولت به نمایندگی از کشور انجام می دهند
11. The research of the semantic relation in phrases is contributive to grasp the precise analysis of their meanings and realize the development and evolution of the system.
[ترجمه ترگمان]هدف از این تحقیق، درک دقیق معانی آن ها و تحقق توسعه و تکامل این سیستم است
[ترجمه گوگل]تحقیق رابطه معناشناختی در عبارات کمک می کند تا تجزیه و تحلیل دقیق معانی آنها را درک کنند و تحول و توسعه سیستم را درک کنند
[ترجمه گوگل]تحقیق رابطه معناشناختی در عبارات کمک می کند تا تجزیه و تحلیل دقیق معانی آنها را درک کنند و تحول و توسعه سیستم را درک کنند
12. Third, through analysis on the input and output table of Shanghai, the paper validates that producer service sectors are the most contributive industries to the second industry.
[ترجمه ترگمان]سوم، از طریق تجزیه و تحلیل بر روی جدول ورودی و خروجی شانگهای، این مقاله تایید می کند که بخش های خدمات تولید کننده، most صنایع در صنعت دوم هستند
[ترجمه گوگل]سوم، از طریق تجزیه و تحلیل بر روی جدول ورودی و خروجی شانگهای، مقاله معتبر است که بخش خدمات تولید کننده بیشترین صنایع کمک به صنعت دوم است
[ترجمه گوگل]سوم، از طریق تجزیه و تحلیل بر روی جدول ورودی و خروجی شانگهای، مقاله معتبر است که بخش خدمات تولید کننده بیشترین صنایع کمک به صنعت دوم است
13. The synthetic materials produced by photosynthesis to the flowering-beginning prior period of summer soybean is not significantly contributive to yield.
[ترجمه ترگمان]مواد ترکیبی تولید شده توسط فوتو سنتز به دوره قبل از شکوفه دادن سویا در تابستان، به طور قابل توجهی به دست نمی آید
[ترجمه گوگل]مواد مصنوعی تولید شده توسط فتوسنتز به دوره گلدهی قبل از دوره تابستان سویا به طور قابل توجهی به عملکرد کمک نمی کند
[ترجمه گوگل]مواد مصنوعی تولید شده توسط فتوسنتز به دوره گلدهی قبل از دوره تابستان سویا به طور قابل توجهی به عملکرد کمک نمی کند
14. Many Antigua and Barbuda talents have been cultivated in the top universities of China, who will absolutely be contributive to the social and economic development of Antigua and Barbuda.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از استعدادهای Antigua و باربودا در دانشگاه های برتر چین که قطعا به توسعه اجتماعی و اقتصادی آنتیگوا و باربودا برده می شوند، کشت شده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از استعدادهای آنتیگوا و باربادا در دانشگاه های برتر چین چیده شده اند که کاملا به توسعه اجتماعی و اقتصادی آنتیگوا و باربودا کمک می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از استعدادهای آنتیگوا و باربادا در دانشگاه های برتر چین چیده شده اند که کاملا به توسعه اجتماعی و اقتصادی آنتیگوا و باربودا کمک می کنند
کلمات دیگر: