مجاز بازرگانى : مختار
authorised
مجاز بازرگانى : مختار
انگلیسی به انگلیسی
• empowered, given authority; permitted, sanctioned; justified, warranted; certified, accredited (also authorized)
جملات نمونه
1. The government authorised an irrigation project.
[ترجمه ترگمان]دولت یک پروژه آبیاری را مجاز کرده است
[ترجمه گوگل]دولت یک طرح آبیاری را امضا کرد
[ترجمه گوگل]دولت یک طرح آبیاری را امضا کرد
2. He's been authorised to co-opt anyone he wants to join him.
[ترجمه ترگمان]او مجاز به عضویت در انتخاب هر کسی است که می خواهد به او بپیوندد
[ترجمه گوگل]او مجاز است هر کسی را که می خواهد به او بپیوندد، انتخاب کند
[ترجمه گوگل]او مجاز است هر کسی را که می خواهد به او بپیوندد، انتخاب کند
3. We are authorised to receive contributions for the Red Cross.
[ترجمه ترگمان]ما مجاز به دریافت کمک صلیب سرخ هستیم
[ترجمه گوگل]ما مجاز به دریافت کمک برای صلیب سرخ هستیم
[ترجمه گوگل]ما مجاز به دریافت کمک برای صلیب سرخ هستیم
4. That notary is authorised to perform the certain legal functions.
[ترجمه ترگمان]این سردفتر مجاز است تا وظایف قانونی مشخصی را اجرا کند
[ترجمه گوگل]این دفتر اسناد رسمی مجاز به انجام وظایف قانونی خاص است
[ترجمه گوگل]این دفتر اسناد رسمی مجاز به انجام وظایف قانونی خاص است
5. The company authorised its staff to poach customers from the opposition.
[ترجمه ترگمان]این شرکت به کارکنان خود اجازه داده تا از مخالفان منحرف شوند
[ترجمه گوگل]این شرکت کارکنان خود را مجبور کرد تا مشتریان را از مخالفان بیرون بکشد
[ترجمه گوگل]این شرکت کارکنان خود را مجبور کرد تا مشتریان را از مخالفان بیرون بکشد
6. An act of Congress authorised such a memorial in 195
[ترجمه ترگمان]کنگره در سال ۱۹۵ اجازه چنین یادبودی را صادر کرد
[ترجمه گوگل]یک کنگره مجوز چنین یادبود در سال 195 را تأیید کرد
[ترجمه گوگل]یک کنگره مجوز چنین یادبود در سال 195 را تأیید کرد
7. The authorised persons, as principals, control their appointed representatives who are thus exempted persons.
[ترجمه ترگمان]افراد مجاز، به عنوان مدیر، نمایندگانی را که به این ترتیب افراد را از خدمت معاف می کنند، تحت کنترل دارند
[ترجمه گوگل]افراد مجاز، به عنوان مدیران، نمایندگان منصوب شده خود را کنترل می کنند و بنابراین افراد معاف می شوند
[ترجمه گوگل]افراد مجاز، به عنوان مدیران، نمایندگان منصوب شده خود را کنترل می کنند و بنابراین افراد معاف می شوند
8. The Government has now authorised the preparation of draft legislation.
[ترجمه ترگمان]دولت اکنون مجوز تهیه پیش نویس قانونی را صادر کرده است
[ترجمه گوگل]دولت اکنون آماده تهیه پیش نویس قانون است
[ترجمه گوگل]دولت اکنون آماده تهیه پیش نویس قانون است
9. In 1906-14 successive foreign ministers were authorised by the tsar to report to it on only five occasions.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۰۶ - ۱۴ وزیر خارجه متوالی توسط تزار اجازه داده شد تا در پنج مورد به آن گزارش دهند
[ترجمه گوگل]در سال های 1906-12، وزرای خارق العاده پیوسته توسط تزار مجاز به گزارش تنها به پنج بار به آن رسیدند
[ترجمه گوگل]در سال های 1906-12، وزرای خارق العاده پیوسته توسط تزار مجاز به گزارش تنها به پنج بار به آن رسیدند
10. Authorised conditions of disposal can be recorded together with any associated risk assessments.
[ترجمه ترگمان]شرایط دفع پسماند را می توان با هر ارزیابی خطر مرتبط ثبت کرد
[ترجمه گوگل]شرایط مجوز از دفع می تواند همراه با هر ارزیابی ریسک مربوطه ثبت شود
[ترجمه گوگل]شرایط مجوز از دفع می تواند همراه با هر ارزیابی ریسک مربوطه ثبت شود
11. But there were no authorised house-to-house collections, said a spokesman.
[ترجمه ترگمان]اما یک سخنگو گفت که اما هیچ خانه مجاز به خانه وجود ندارد
[ترجمه گوگل]یک سخنگوی گفت که هیچ مجموعه مجاز خانه به خانه وجود نداشت
[ترجمه گوگل]یک سخنگوی گفت که هیچ مجموعه مجاز خانه به خانه وجود نداشت
12. They must be duly authorised and signed by the person receiving the cash.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید به موقع مجاز و امضا شده توسط طرف دریافت کننده پول نقد باشند
[ترجمه گوگل]آنها باید به طور مناسب مجاز و توسط شخص دریافت پول نقد امضا شوند
[ترجمه گوگل]آنها باید به طور مناسب مجاز و توسط شخص دریافت پول نقد امضا شوند
13. The Foreign Office authorised the association to establish a steering committee under my chairmanship.
[ترجمه ترگمان]وزارت امور خارجه به این اتحادیه اجازه داد تا یک کمیته راهبری را تحت ریاست من تاسیس کند
[ترجمه گوگل]اداره امور خارجه این انجمن را مجاز به ایجاد یک کمیته فرماندهی تحت ریاست من کرد
[ترجمه گوگل]اداره امور خارجه این انجمن را مجاز به ایجاد یک کمیته فرماندهی تحت ریاست من کرد
14. Further detention can only be authorised in the case of a person who is suspected of having committed a serious arrestable offence.
[ترجمه ترگمان]بازداشت بیشتر تنها در صورتی مجاز خواهد بود که فردی که مظنون به ارتکاب جرم جدی است مرتکب جرم شود
[ترجمه گوگل]بازداشت بیشتر تنها در صورتی امکان پذیر است که فردی که مشکوک به مرتکب شدن یک جرم بازداشتی جدی باشد، مجاز است
[ترجمه گوگل]بازداشت بیشتر تنها در صورتی امکان پذیر است که فردی که مشکوک به مرتکب شدن یک جرم بازداشتی جدی باشد، مجاز است
کلمات دیگر: