کلمه جو
صفحه اصلی

prussia


(نام سرزمینی که امروزه بخش شرقی آلمان و بخش غربی لهستان را در بر دارد) پروس، پروس

انگلیسی به فارسی

پروسس


پروس


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a former state in northern Europe that controlled approximately the area of Germany, esp. the northern parts.

• former kingdom and state in northern europe during the 14th through early 20th centuries

جملات نمونه

1. Hanover was incorporated into Prussia in 188
[ترجمه ترگمان]هانوور در سال ۱۸۸ به صورت پروس درآمد
[ترجمه گوگل]هانوفر در 188 سالگی به پروس متصل شد

2. The victory underlined the extent to which Prussia had become a major power.
[ترجمه ترگمان]این پیروزی بر میزان نفوذ پروس که قدرت اصلی آن را به دست آورده بود، صحه گذاشت
[ترجمه گوگل]این پیروزی تاکید کرد که پروس به قدرت اصلی تبدیل شده است

3. In 1865 Prussia possessed 000 steam engines with 800,000 horsepower.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۶۵، پروس ۰۰۰ ماشین بخار با ۸۰۰۰۰۰ اسب بخار قدرت اسب بخار داشت
[ترجمه گوگل]در سال 1865 پروسا دارای 000 موتور بخار با 800000 اسب بخار بود

4. Prussia, like Britain, had a relatively long period of effective, legitimate government before the introduction of democratic institutions.
[ترجمه ترگمان]پروس، مانند بریتانیا، پیش از ایجاد موسسات دموکراتیک، دارای یک دوره نسبتا طولانی از دولت قانونی و قانونی بود
[ترجمه گوگل]پروس، مانند بریتانیا، قبل از معرفی نهادهای دموکراتیک، مدت زمانی نسبتا طولانی دولت موثر و مشروع داشت

5. Some critics of the revived interest in Prussia have similar feelings.
[ترجمه ترگمان]برخی منتقدان علاقه احیا شده در پروس نیز دارای احساسات مشابهی هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از منتقدان علاقه ی تازه به پراوسی احساسات مشابهی دارند

6. He won great victories yet he reduced Prussia to poverty and starvation.
[ترجمه ترگمان]او به پیروزی های بزرگی دست یافت، ولی پروس را به فقر و گرسنگی تقلیل داد
[ترجمه گوگل]او پیروزی های بزرگ را به دست آورد، اما پروس را به فقر و گرسنگی کاهش داد

7. It also applied, to a lesser extent, in Prussia.
[ترجمه ترگمان]همچنین به میزان کم تر در پروس اعمال شد
[ترجمه گوگل]این نیز به میزان کم در پروس اعمال شده است

8. Based in King of Prussia, Pa., Centeon consists of the existing blood-plasma divisions from both parent companies.
[ترجمه ترگمان]بر پایه شاه پروس پدر, متشکل از گروه های خونی موجود از هر دو شرکت مادر می باشد
[ترجمه گوگل]Centeon متعلق به پادشاه پروس، پ, شامل تقسیمات موجود خون پلاسما از هر دو شرکت مادر است

9. Prussia had a railway network of 000 kilometres.
[ترجمه ترگمان]پروس یک شبکه راه آهن of کیلومتر داشت
[ترجمه گوگل]پروسا دارای یک شبکه راه آهن 000 کیلومتر است

10. Frederick II (the Great, 1712-178, King of Prussia, ignored the religious tradition of severely condemning human sexual contact with animals.
[ترجمه ترگمان]فردریک دوم (کبیر، ۱۷۱۲ - ۱۷۸، پادشاه پروس، سنت مذهب را نادیده گرفت که ارتباط جنسی انسان با حیوانات را شدیدا محکوم می کند
[ترجمه گوگل]Frederick II (بزرگ، 1712-17712، پادشاه پروس، سنت مذهبی را به شدت محکوم کرد که تماس جنسی با حیوانات را محکوم کرد

11. Franco - Prussian War: France declares war on Prussia.
[ترجمه ترگمان]جنگ فرانکو - پروس: فرانسه به پروس اعلان جنگ داد
[ترجمه گوگل]فرانکو - پروس جنگ فرانسه اعلام جنگ با پروس

12. They are killing older people now in Prussia, they buried them up in the forest.
[ترجمه ترگمان]آن ها اکنون مردم پیرتر در پروس را می کشند و آن ها را در جنگل دفن می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در حال حاضر در پروس کشته می شوند و آنها را در جنگل دفن می کنند

13. The core of Germany is Prussia.
[ترجمه ترگمان]هسته آلمان، پروس است
[ترجمه گوگل]هسته آلمان در پروس است

14. By that date East and West Prussia were cut off from the Reich.
[ترجمه ترگمان]تا آن زمان، پروس شرقی و غربی از رایش جدا شدند
[ترجمه گوگل]تا آن تاریخ، شرق و غرب پروسا از ریچ قطع شد


کلمات دیگر: