کلمه جو
صفحه اصلی

psychopathology


آسیب شناسی روانی، روان آسیب شناسی، علم اسیب شناسی روانی

انگلیسی به فارسی

علم اسیب شناسی روانی


روانپزشکی، علم اسیب شناسی روانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: psychopathological (adj.), psychopathologist (n.)
(1) تعریف: the scientific study of mental disorders.

(2) تعریف: psychological malfunctioning, such as that exhibited in a psychopath.

• science of mental illnesses, study of psychological disorders

جملات نمونه

1. She's doing an MPhil in psychopathology.
[ترجمه ترگمان]اون داره تو \"psychopathology\" کار میکنه
[ترجمه گوگل]او MPhil در روانپزشکی انجام می شود

2. Wharton's autobiography ranks high in the annals of psychopathology.
[ترجمه ترگمان]زندگینامه Wharton در تاریخ آسیب شناسی روانی، بسیار بالا است
[ترجمه گوگل]Autobiography وارتون در سالن های روانپزشکی رتبه خوبی دارد

3. There is enormous variation in psychopathology, family dysfunction, and medical complications associated with anorexia nervosa.
[ترجمه ترگمان]تنوع زیادی در آسیب شناسی روانی، اختلال عملکرد خانوادگی و مشکلات پزشکی مربوط به anorexia nervosa وجود دارد
[ترجمه گوگل]تنوع زیادی در روانپزشکی، اختلال عملکرد خانوادگی و عوارض پزشکی مرتبط با بی اشتهایی عصبی وجود دارد

4. Here we find another remarkable parallel with the psychopathology of modern individuals.
[ترجمه ترگمان]در اینجا به صورت موازی دیگری با آسیب شناسی روانی افراد مدرن آشنا می شویم
[ترجمه گوگل]در اینجا یکی دیگر از موانع قابل توجه روانشناسی افراد مدرن را پیدا می کنیم

5. Jaspers' psychopathology is a symbol of the transition of psychiatric theory from Kraepelins' nosological conception to descriptive-symptomatological conception.
[ترجمه ترگمان]آسیب شناسی روانی Jaspers نمادی از انتقال نظریه روان پزشکی از مفهوم Kraepelins nosological به مفهوم توصیفی - symptomatological می باشد
[ترجمه گوگل]روانپزشکی یاسپرس، نماد گذار از نظریه روانپزشکی از مفهوم روانشناختی کراپلینز به مفهوم توصیفی-علامت شناختی است

6. The Personality and Psychopathology Group at the UJI has complemented these studies with two transcultural projects.
[ترجمه ترگمان]گروه شخصیت و Psychopathology در the این مطالعات را با دو پروژه transcultural تکمیل کرده است
[ترجمه گوگل]گروهی از شخصیت و روانپزشکی در UJI این مطالعات را با دو پروژه فرهنگی تکمیل کرده است

7. Psychopathology is one of the domains of attachment study.
[ترجمه ترگمان]Psychopathology یکی از حوزه های مطالعات دلبستگی است
[ترجمه گوگل]روانپزشکی یکی از حوزه های مطالعه دلبستگی است

8. A family's psychology and psychopathology engage with its social and economic life.
[ترجمه ترگمان]روان شناسی یک خانواده و آسیب شناسی روانی، با زندگی اجتماعی و اقتصادی آن درگیر می شوند
[ترجمه گوگل]روانشناسی و روانپزشکی خانواده در ارتباط با زندگی اجتماعی و اقتصادی آن است

9. The extent of other psychopathology in patients with ESRD is largely unknown.
[ترجمه ترگمان]میزان آسیب شناسی روانی دیگر در بیماران مبتلا به ESRD تا حد زیادی ناشناخته است
[ترجمه گوگل]وسعت سایر بیماری های روانپزشکی در بیماران مبتلا به ESRD تا حد زیادی ناشناخته است

10. These are normal sociobiological processes, but psychopathology may amplify a stigma's intensity.
[ترجمه ترگمان]این فرآیندهای sociobiological نرمال هستند، اما آسیب شناسی روانی ممکن است باعث تقویت شدت انگ شود
[ترجمه گوگل]اینها فرآیندهای اجتماعی بیولوژیکی طبیعی هستند، اما روانپزشکی ممکن است شدت ننگ را تقویت کند

11. Objective To explore the relationship between symptoms psychopathology of depression with obsessive symptoms.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه آسیب شناسی روانی افسردگی با علائم obsessive
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین علائم روانپزشکی افسردگی با علائم وسواسی

12. Methodology and systematics are Jaspers'main achievements in psychopathology.
[ترجمه ترگمان]روش شناسی و systematics مهم ترین دستاوردهای آسیب شناسی روانی هستند
[ترجمه گوگل]روش شناسی و سیستماتیک دستاوردهای Jaspers'main در روانپزشکی است

13. While these symptoms impart a conformity to the clinical presentation, the underlying psychodynamic psychopathology is varied.
[ترجمه ترگمان]در حالی که این نشانه ها مطابقت با ارائه بالینی را نشان می دهند، آسیب شناسی روانی اصلی، متفاوت است
[ترجمه گوگل]در حالیکه این علائم مطابقت دارد به ارائه بالینی، روانپزشکی روان شناختی زمینه ای متفاوت است

14. We termed it thus because the depression arose from role performance and not from their psychopathology.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه به این دلیل می گوییم که افسردگی ناشی از عملکرد نقش و نه از آسیب شناسی روانی آن ها است
[ترجمه گوگل]به این ترتیب آن را نامگذاری کردیم زیرا افسردگی ناشی از عملکرد نقش و نه روانپزشکی بود

پیشنهاد کاربران

واژه ی تخصصی در متون روانشناسی و مشاوره " آسیب شناسی روانی "


کلمات دیگر: