کلمه جو
صفحه اصلی

psychokinesis


جنبش فرا روانی، عملیات جنون امیز در اثر اختلالات فکری وروانی

انگلیسی به فارسی

عملیات جنون آمیز در اثر اختلالات فکری وروانی


روانکونزی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: psychokinetic (adj.)
• : تعریف: the apparent ability to move or otherwise affect inanimate or remote objects through the exercise of mental or psychic powers.

• ability to produce motion through mental processes

جملات نمونه

1. And so there is psychokinesis, mind acting upon a material object, namely brain cells.
[ترجمه ترگمان]و بنابراین روان - روان - جنبشی وجود دارد که بر یک جسم مادی، یعنی سلول های مغز عمل می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین روانکونزی، ذهن بر روی یک شیء مادی، یعنی سلول های مغزی عمل می کند

2. Though we can not say for sure that psychokinesis was involved, we suggest that it might have been.
[ترجمه ترگمان]اگرچه ما نمی توانیم مطمئن شویم که روان - جنبشی وارد عمل شده است، ما پیشنهاد می کنیم که چنین چیزی وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]اگرچه ما نمی توانیم برای اطمینان بگوییم که روانکونیسیس درگیر است، ما پیشنهاد می کنیم که ممکن است

3. However, undead can use Psychokinesis powers --- but they substitute their Charisma ability score as the key modifier with these powers.
[ترجمه ترگمان]با این حال، undead می توانند از قدرت های psychokinesis استفاده کنند - - اما آن ها توانایی Charisma خود را به عنوان یک تعدیل کننده کلیدی با این قدرت ها جایگزین می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، ارواح می توانند از قدرت روانکونزی استفاده کنند --- اما نمره توانایی خود را به عنوان اصلاح کننده کلیدی با این قدرت جایگزین می کنند

4. Psionatrix of Psychokinesis : Red light glimmers in this crystal's heart.
[ترجمه ترگمان]نور قرمز: نور قرمز در این قلب بلور قابل مشاهده است
[ترجمه گوگل]Psionatrix از Psychokinesis قرمز روشن نور در این قلب کریستال

5. Psychokinesis powers can deal large amounts of damage.
[ترجمه ترگمان]قدرت های psychokinesis می توانند مقدار زیادی خسارت وارد کنند
[ترجمه گوگل]قدرت روانکونزی می تواند مقادیر زیادی از آسیب را برطرف کند

6. How can ability raise his psychokinesis?
[ترجمه ترگمان]چگونه توان روان او را افزایش داد؟
[ترجمه گوگل]چگونه توانایی روانکونزی خود را بالا ببریم؟

7. How should the person raise his psychokinesis?
[ترجمه ترگمان]چگونه شخص می تواند psychokinesis خود را بالا ببرد؟
[ترجمه گوگل]چگونه فرد باید روانکونیسم خود را افزایش دهد؟

8. All those who believe in psychokinesis, raise my hand.
[ترجمه ترگمان]همه کسانی که در psychokinesis اعتقاد دارند دستم را بالا می برند
[ترجمه گوگل]همه کسانی که به روانکونیزه اعتقاد دارند، دستم را بالا می برند

9. However, an undead creature can use psychokinesis powers despite its lack of Constitution. It uses its Charisma score as the key ability score when manifesting psychokinesis powers.
[ترجمه ترگمان]با این حال، علی رغم فقدان قانون اساسی، یک موجود undead می تواند از قدرت های روان - جنبشی استفاده کند این روش از امتیاز Charisma به عنوان نمره توانایی کلیدی در هنگام بروز دادن قدرت های روان و روان استفاده می کند
[ترجمه گوگل]با این حال، موجود زنده ی ارواح می تواند با وجود فقدان قانون اساسی قدرت های روانکونزی را استفاده کند در هنگام اثبات قدرت روانکونزی، نمره Charisma آن به عنوان نمره توانایی کلیدی از نمره آن استفاده می کند

10. Eat what thing to belong to individual psychokinesis problem, wash a face?
[ترجمه ترگمان]چیزی را بخورید که به مساله روان - روان - روان - شما تعلق داشته باشد، صورت خود را بشوید؟
[ترجمه گوگل]خوردن چیزی که متعلق به یک مشکل روانکونیسم فرد است، چهره را بشویید؟

11. Roll has coined the term "Recurrent Spontaneous Psychokinesis" or RSPK to refer to this phenomena.
[ترجمه ترگمان]Roll اصطلاح \"Recurrent Spontaneous\" یا \"RSPK\" را برای اشاره به این پدیده ابداع کرده است
[ترجمه گوگل]رول اصطلاح 'روانکونیزاسیون خودبخود عادی' یا RSPK را به این پدیده ارجاع داده است

12. We are OK and faint the artistic genius that sees Todd, erupt force and the psychokinesis that pursue an objective freely.
[ترجمه ترگمان]ما نبوغ هنری داریم که تاد، نیروی erupt و جنبشی که آزادانه هدف را دنبال می کنند را می بیند
[ترجمه گوگل]ما خوب و نابغه هنری است که تاد را می بیند، نیروی فوران و روانکوک زایی که هدف را آزادانه دنبال می کند

13. And every paragraphs of frequency is very marked on ground mark " sequential conceit ", " psychokinesis is fragile person careful into " etc remind.
[ترجمه ترگمان]و هر پاراگراف از فرکانس به عنوان \"غرور متوالی\" و \"روان - روان - روان - روان\" و \"روان - روان - روانی\" بسیار دقیق است
[ترجمه گوگل]و هر پاراگراف فرکانس بسیار مشخص است بر روی علامت 'عادت متوالی'، 'psychokinesis شخص شکننده است مراقبت در' و غیره یادآوری

14. Those who what thing ability do to make his psychokinesis changes is firmer?
[ترجمه ترگمان]کسانی که توانایی انجام تغییرات روان - جنبشی او را دارند محکم تر هستند؟
[ترجمه گوگل]کسانی که توانایی انجام چه کاری را برای تغییر روانکونیسم خود دارند، قوی تر است؟


کلمات دیگر: