افزاینده، زیاد کننده
augmenter
افزاینده، زیاد کننده
انگلیسی به فارسی
افزاینده، زیادکننده
انگلیسی به انگلیسی
• one who augments, one who increases
جملات نمونه
1. While searching for a way to augment the family income, she began making dolls.
[ترجمه ترگمان]او در حالی که به دنبال راهی برای افزایش درآمد خانواده بود، شروع به ساختن عروسک های کرد
[ترجمه گوگل]در حالی که به دنبال راهی برای افزایش درآمد خانواده است، او شروع به ساخت عروسک کرد
[ترجمه گوگل]در حالی که به دنبال راهی برای افزایش درآمد خانواده است، او شروع به ساخت عروسک کرد
2. His salary is augmented by a small inheritance.
[ترجمه ترگمان]حقوق او با میراثی اندک افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]حقوق و دستمزد او با ارثی کوچک تکمیل شده است
[ترجمه گوگل]حقوق و دستمزد او با ارثی کوچک تکمیل شده است
3. He would have to find work to augment his income.
[ترجمه ترگمان]او می بایستی کار پیدا کند تا درآمدش را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]او مجبور به پیدا کردن کار برای افزایش درآمد خود است
[ترجمه گوگل]او مجبور به پیدا کردن کار برای افزایش درآمد خود است
4. He augments his income by teaching in the evening.
[ترجمه ترگمان]او درآمد خود را با تدریس در عصر تقویت می کند
[ترجمه گوگل]او درآمد خود را با آموزش در شب عید افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]او درآمد خود را با آموزش در شب عید افزایش می دهد
5. His small salary is augmented by a commission.
[ترجمه ترگمان]حقوق اندک او توسط یک کمیسیون افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]حقوق و دستمزد او توسط کمیسیون افزوده می شود
[ترجمه گوگل]حقوق و دستمزد او توسط کمیسیون افزوده می شود
6. The government'sfirst concern was to augment the army and auxiliary forces.
[ترجمه ترگمان]The sfirst دولت این است که ارتش و نیروهای کمکی را تقویت کند
[ترجمه گوگل]نخستین نگرانی دولت افزایش ارتش و نیروهای کمکی بود
[ترجمه گوگل]نخستین نگرانی دولت افزایش ارتش و نیروهای کمکی بود
7. In the fugue's development the subject is augmented.
[ترجمه ترگمان]در پیشرفت fugue، موضوع رو به افزایش است
[ترجمه گوگل]در توسعه فوگ موضوع بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]در توسعه فوگ موضوع بهبود یافته است
8. Any surplus was sold to augment their income.
[ترجمه ترگمان]هر مازادی به منظور افزایش درآمد آن ها فروخته می شد
[ترجمه گوگل]هر گونه مازاد برای به دست آوردن درآمد خود فروخت
[ترجمه گوگل]هر گونه مازاد برای به دست آوردن درآمد خود فروخت
9. Recent shows at Ronnie Scott's saw blistering fretwork augmented by some snazzy digital sounds.
[ترجمه ترگمان]نمایش های اخیر در رانی اسکات در رانی اسکات به وسیله برخی از صداهای دیجیتال snazzy افزایش یافت
[ترجمه گوگل]نمایش های اخیر در Ronnie Scott شاهد تارهای نازک بود که با برخی از صداهای دیجیتالی خیره کننده تقویت شده است
[ترجمه گوگل]نمایش های اخیر در Ronnie Scott شاهد تارهای نازک بود که با برخی از صداهای دیجیتالی خیره کننده تقویت شده است
10. Huguenots brought their skills to augment those of Zurich's own craftsmen, and other refugees enriched its artistic life.
[ترجمه ترگمان]هوگنوها مهارت خود را برای پرورش آن دسته از صنعتگران، و دیگر پناهندگان، که زندگی هنری خود را غنی کرده بودند، به ارمغان آوردند
[ترجمه گوگل]Hugenots مهارت های خود را به منظور افزایش مهارت های هنرمندان خود در زوریخ به ارمغان آورد، و دیگر پناهندگان، زندگی هنری خود را غنی ساختند
[ترجمه گوگل]Hugenots مهارت های خود را به منظور افزایش مهارت های هنرمندان خود در زوریخ به ارمغان آورد، و دیگر پناهندگان، زندگی هنری خود را غنی ساختند
11. These images are constantly growing, constantly mutating, constantly being augmented by new material as it becomes available.
[ترجمه ترگمان]این تصاویر به طور مداوم در حال رشد هستند و به طور مداوم با مواد جدیدی که در دسترس قرار می گیرد، در حال افزایش هستند
[ترجمه گوگل]این تصاویر به طور مداوم در حال رشد هستند، دائما جهش می کنند، به طور مداوم با مواد جدید به عنوان آن را در دسترس است
[ترجمه گوگل]این تصاویر به طور مداوم در حال رشد هستند، دائما جهش می کنند، به طور مداوم با مواد جدید به عنوان آن را در دسترس است
12. He acquired a lasting scientific interest in mucus, possibly augmented by digestive problems of his own.
[ترجمه ترگمان]او یک علاقه شدید علمی به خلط را کسب کرد که احتمالا توسط مشکلات هاضمه خودش افزایش پیدا کرده بود
[ترجمه گوگل]او علمی پایدار را در موکوس به دست آورد، که احتمالا با مشکلات گوارشی از خودش تقویت می شود
[ترجمه گوگل]او علمی پایدار را در موکوس به دست آورد، که احتمالا با مشکلات گوارشی از خودش تقویت می شود
13. This is accomplished in the Web by using a core browser or application that is augmented by supporting applications.
[ترجمه ترگمان]این کار با استفاده از یک مرورگر وب یا برنامه کاربردی که توسط برنامه های پشتیبانی تقویت می شود، در وب انجام می شود
[ترجمه گوگل]این کار با استفاده از یک مرورگر اصلی یا برنامه ای که با پشتیبانی از برنامه های کاربردی افزوده شده است در وب انجام می شود
[ترجمه گوگل]این کار با استفاده از یک مرورگر اصلی یا برنامه ای که با پشتیبانی از برنامه های کاربردی افزوده شده است در وب انجام می شود
14. Essential hypertension is often associated with an augmented proximal reabsorption of sodium and uric acid.
[ترجمه ترگمان]فشار خون ضروری اغلب با ترکیب proximal مجاور سدیم و اسید اوره همراه است
[ترجمه گوگل]پرفشاری خون ضروری است که اغلب با بازپس گرفتن پروگزیمال اسید سدیم و اوریک همراه است
[ترجمه گوگل]پرفشاری خون ضروری است که اغلب با بازپس گرفتن پروگزیمال اسید سدیم و اوریک همراه است
15. The king's power has augmented.
[ترجمه ترگمان]قدرت پادشاه افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]قدرت پادشاهی افزوده است
[ترجمه گوگل]قدرت پادشاهی افزوده است
کلمات دیگر: