کلمه جو
صفحه اصلی

control center

انگلیسی به انگلیسی

• area where something is regulated or checked

جملات نمونه

1. D., supervisor at the Poison Control Center.
[ترجمه ترگمان]D, ناظر در مرکز کنترل مسمومیت
[ترجمه گوگل]د، سرپرست مرکز کنترل سم

2. The Control Center provides a relatively easy access point to dBase.
[ترجمه ترگمان]مرکز کنترل دسترسی نسبتا آسانی به dBase ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]مرکز کنترل نقطه دسترسی نسبتا آسان به dBase را فراهم می کند

3. In that case, the control center for the device should be located on the rooftop.
[ترجمه ترگمان]در این حالت، مرکز کنترل دستگاه باید روی سقف قرار گیرد
[ترجمه گوگل]در این صورت، مرکز کنترل دستگاه باید روی پشت بام قرار گیرد

4. If something isn't working properly, the Control Center will change the icon next to the non-functioning module to red to alert you of a problem.
[ترجمه ترگمان]اگر چیزی درست کار نکنند، مرکز کنترل شمایل را در کنار مدول غیر کارکردی تغییر خواهد داد تا به شما در مورد یک مشکل هشدار دهد
[ترجمه گوگل]اگر چیزی به درستی کار نکند، مرکز کنترل نماد کنار ماژول غیرفعال را به قرمز تغییر خواهد داد تا شما را از یک مشکل مطلع کند

5. Russian ground control center planned for the flight out of its orbit on the 26th, and then the spacecraft will fall in the South Pacific.
[ترجمه ترگمان]مرکز کنترل زمینی روسیه برای پرواز از مدار خود در روز ۲۶ دسامبر برنامه ریزی شده است و سپس سفینه فضایی در اقیانوس آرام جنوبی سقوط خواهد کرد
[ترجمه گوگل]مرکز کنترل زمین برای روسیه در 26 دسامبر برای پرواز از مدار زمین برنامه ریزی شده و سپس فضاپیمای آن در اقیانوس آرام جنوبی سقوط خواهد کرد

6. According to reports, after the failure orbit, ground control center has worked with "dawn" was briefly lost contact, but then resumed communications.
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش ها، پس از اینکه مدار شکست، مرکز کنترل زمین با \"طلوع\" کار کرد، به طور خلاصه ارتباط خود را از دست داد، اما سپس ارتباطات را ازسر گرفت
[ترجمه گوگل]با توجه به گزارش ها، بعد از مدار نارسایی، مرکز کنترل زمین با 'سپیده دم' کار کرده بود، ارتباط کوتاهی را از دست داد، اما بعد ارتباطات را از سر گرفت

7. NASA's Mission Control Center is participating in this year's simulation, along with Europe's Space Research and Technology Center in Norway.
[ترجمه ترگمان]مرکز کنترل ماموریت ناسا در شبیه سازی سال جاری همراه با مرکز تحقیقات و فن آوری فضایی اروپا در نروژ شرکت دارد
[ترجمه گوگل]مرکز کنترل مأموریت ناسا در شبیه سازی امسال شرکت کرده است، همراه با مرکز تحقیقات و فناوری در اروپا در نروژ

8. Siemens PLC S7-200 as the control center, Anchuan F7 frequency converter as the implementation devices, it realizes changing frequency velocity modulation control for automatic washing machine.
[ترجمه ترگمان]Galaxy S۷ - ۲۰۰ بعنوان مرکز کنترل، مبدل فرکانس F۷ F۷ به عنوان وسایل اجرای، در حال تغییر کنترل مدولاسیون سرعت فرکانس برای ماشین شستشوی اتوماتیک است
[ترجمه گوگل]زیمنس PLC S7-200 به عنوان مرکز کنترل، مبدل فرکانس Anchuan F7 به عنوان دستگاه های پیاده سازی، آن را درک تغییر کنترل فرکانس سرعت مدولاسیون برای ماشین لباسشویی اتوماتیک

9. The exterior of the Atlas control center at CERN is spruced up with physics - appropriate artwork.
[ترجمه ترگمان]نمای خارجی مرکز کنترل اطلس در سرن spruced از آثار هنری مناسب است
[ترجمه گوگل]خارج از مرکز کنترل اطلس در CERN با فیزیک - آثار هنری مناسب مطرح می شود

10. The aging mechanism for motor control center ( MCC ) of nuclear plant was analysed.
[ترجمه ترگمان]مکانیسم aging برای مرکز کنترل موتور (MCC)از نیروگاه هسته ای تحلیل شد
[ترجمه گوگل]مکانیزم پیری برای مرکز کنترل موتور (MCC) نیروگاه هسته ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت

11. Responsible for management of company quality system document control center.
[ترجمه ترگمان]مسیول مدیریت مرکز کنترل اسناد سیستم کیفیت شرکت
[ترجمه گوگل]مسئول مدیریت سیستم مرکز کنترل کیفیت سیستم شرکت

12. TheHoustonRockets: The NASA Mission Control Center is located in Houston; hence the name "Rockets".
[ترجمه ترگمان]TheHoustonRockets: مرکز کنترل ماموریت ناسا در هیوستون واقع شده است در نتیجه نام تیم راکتز \"
[ترجمه گوگل]TheHoustonRockets مرکز کنترل مأموریت ناسا در هوستون واقع شده است از این رو نام 'موشک' است

13. Scientists and engineers at the control center in the Jet Propulsion Laboratory in Pasadena, California, cheered.
[ترجمه ترگمان]دانشمندان و مهندسین در مرکز کنترل جت Propulsion در پاسادنا، کالیفرنیا، هورا کشیدند
[ترجمه گوگل]دانشمندان و مهندسان مرکز کنترل آزمایشگاه پیشرانش جت در پاسادنا، کالیفرنیا، تشویق کردند

14. This system is composed by sniffer, monitor control center, remote management unit and remote terminal.
[ترجمه ترگمان]این سیستم توسط سگ های پلیس، کنترل مرکز کنترل، واحد مدیریت از راه دور و پایانه دوردست تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]این سیستم توسط Sniffer، مرکز کنترل مانیتور، واحد کنترل از راه دور و ترمینال از راه دور ساخته شده است

پیشنهاد کاربران

تنظیم گوشی اپل


مرکز کنترل


کلمات دیگر: