کلمه جو
صفحه اصلی

psychodynamic


وابسته به محرکات وانگیزه های موثر در فکر

انگلیسی به فارسی

وابسته به محرکات وانگیزه های موثر در فکر


روان شناختی


انگلیسی به انگلیسی

• of psychodynamics, of the study of mental processes which determine human behavior

جملات نمونه

1. Traditional psychodynamic individual work is perhaps the most intense way to excise emotional malignancies that are getting in your way at work.
[ترجمه ترگمان]کار انفرادی psychodynamic احتمالا مهم ترین راه برای حذف احساسات عاطفی است که در مسیر کار به سر می برند
[ترجمه گوگل]کار فردی سنتی روانپزشکی شاید جالب ترین روش برای خنثی کردن بدخیمی های احساسی است که در راه خود در کار هستند

2. I initially welcomed the article on psychodynamic therapy in the last issue.
[ترجمه ترگمان]من در ابتدا از این مقاله در مورد درمان psychodynamic در مورد اخیر استقبال کردم
[ترجمه گوگل]من در ابتدا مقاله در مورد درمان روان درمانی در آخرین شماره را پذیرفتم

3. But the influence of psychodynamic theories has been felt in many other areas of psychotherapy.
[ترجمه ترگمان]اما تاثیر نظریه های psychodynamic در بسیاری از مناطق روان درمانی احساس شده است
[ترجمه گوگل]اما تأثیر نظریه های روان شناختی در بسیاری از زمینه های روان درمانی احساس شده است

4. Is longer term psychodynamic psychotherapy more efficacious than shorter term therapies?
[ترجمه ترگمان]آیا مدت طولانی تری برای درمان درمانی موثرتر از درمان های دوره کوتاه تر است؟
[ترجمه گوگل]آیا روان درمانگری روان درمانی بلندمدت بیشتر از درمان کوتاه مدت است؟

5. Gabbard echoed Ferri and Clemens in emphasizing that psychodynamic principles were crucial to all aspects of psychiatric practice, including inpatient care and psychopharmacology.
[ترجمه ترگمان]Gabbard با تاکید بر این که اصول psychodynamic برای تمام جنبه های عمل روانی، از جمله مراقبت بالینی و psychopharmacology حیاتی بودند، تکرار شد
[ترجمه گوگل]گابارد فرئی و کلمنس را تأکید کرد که تأکید می کند که اصول روان شناختی برای تمام جنبه های روانپزشکی، از جمله مراقبت های بستری و روانشناسی، بسیار مهم است

6. Treatment integrity of studies that compare short-term psychodynamic psychotherapy with cognitive-behavior therapy.
[ترجمه ترگمان]درستی درمان مطالعات که روان درمانی کوتاه مدت را با درمان رفتار - رفتاری مقایسه می کند
[ترجمه گوگل]یکپارچگی درمان مطالعاتی که روان درمانی روان درمانی کوتاه مدت را با درمان شناختی-رفتاری مقایسه می کند

7. Second, support can be drawn from related disciplines where psychodynamic methods enjoy considerable influence, e. g. psychiatry.
[ترجمه ترگمان]دوم، پشتیبانی را می توان از رشته های وابسته به کار برد که در آن روش های psychodynamic از تاثیر قابل توجهی برخوردار هستند گرم روان پزشکی
[ترجمه گوگل]دوم، پشتیبانی می تواند از رشته های مرتبط است که در آن روش های روان شناختی از نفوذ قابل توجهی بهره مند شوند g روانپزشکی

8. While these symptoms impart a conformity to the clinical presentation, the underlying psychodynamic psychopathology is varied.
[ترجمه ترگمان]در حالی که این نشانه ها مطابقت با ارائه بالینی را نشان می دهند، آسیب شناسی روانی اصلی، متفاوت است
[ترجمه گوگل]در حالیکه این علائم مطابقت دارد به ارائه بالینی، روانپزشکی روان شناختی زمینه ای متفاوت است

9. During the period of dominance he identifies three distinct ways through which psychodynamic theories had a major influence on social work.
[ترجمه ترگمان]در طول دوره تسلط، او سه روش متمایز را شناسایی می کند که از طریق آن نظریه های psychodynamic تاثیر عمده ای بر روی کار اجتماعی دارند
[ترجمه گوگل]در طی دوره سلطه، او سه راه متمایز را تعیین می کند که از طریق آن نظریه های روان شناختی تأثیر عمده ای بر کار اجتماعی دارد

10. First, that the routinized nature of practice affects all theoretical standpoints, therefore psychodynamic social work is not necessarily disadvantaged.
[ترجمه ترگمان]اول اینکه، ماهیت routinized عملی همه نقطه نظرات نظری را تحت تاثیر قرار می دهد، بنابراین کار اجتماعی psychodynamic لزوما محروم نیست
[ترجمه گوگل]اولا، ماهیت روتینینگ تمرین بر همه نظرات نظری تأثیر می گذارد، بنابراین کار اجتماعی روان شناختی لزوما محروم نیست

11. A new trust fund has been launched to help social workers and other professionals train in psychodynamic learning and personal development.
[ترجمه ترگمان]صندوق جدید اعتماد برای کمک به مددکاران اجتماعی و متخصصان دیگر در آموزش ویژه و توسعه شخصی راه اندازی شده است
[ترجمه گوگل]یک صندوق اعتماد جدید برای کمک به کارکنان اجتماعی و دیگر متخصصان آموزش در زمینه یادگیری روان درمانی و توسعه شخصی راه اندازی شده است

12. Payne suggests several different avenues of action for proponents of psychodynamic social work.
[ترجمه ترگمان]پاین چندین مسیر متفاوت برای حامیان کار اجتماعی psychodynamic پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]پین پیشنهاد چند راهکار مختلف برای طرفداران کارهای اجتماعی روانگردان را پیشنهاد می کند

13. Many young therapists are still studying and practicing psychoanalysis as well as psychodynamic psychotherapy.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از روانپزشکان جوان هنوز هم در حال تحصیل و تمرین روان کاوی و نیز psychodynamic روان درمانی هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از درمانگران جوان هنوز در حال مطالعه و انجام روانکاوی و همچنین روان درمانگری روان درمانی هستند

14. There are some therapists who see no real difference between psychoanalytic approaches and psychodynamic ones.
[ترجمه ترگمان]therapists هستند که تفاوت واقعی بین رویکردهای روان کاوی و روش های روان کاوی را درک نمی کنند
[ترجمه گوگل]برخی از درمانگران وجود دارند که بین رویکردهای روانکاوی و روانکودینامیک تفاوت های واقعی ندارند

پیشنهاد کاربران

روانپویشی

واژه ی تخصصی در متون روانشناسی و مشاوره که دوتا ترجمه براش پیشنهاد میشه " روانپویشی و روان پویایی "

روان پویایی


کلمات دیگر: