روان شناسی، دانش قوا و کارهای ذهنی، معرفت النفس، معرفت الروح
psychics
روان شناسی، دانش قوا و کارهای ذهنی، معرفت النفس، معرفت الروح
انگلیسی به فارسی
روانشناسی، پدیده روحی
انگلیسی به انگلیسی
• psychology, study of the mind, study of human behavior, study of mental and emotional processes
جملات نمونه
1. He believes many "psychics" are frauds who rely on perception and subtle deception.
[ترجمه ترگمان]او بر این باور است که بسیاری از psychics \" frauds هستند که به ادراک و فریب ماهرانه تکیه می کنند
[ترجمه گوگل]او معتقد است بسیاری از روانشناسان، تقلب هایی هستند که بر روی ادراک و فریب ظریف تکیه می کنند
[ترجمه گوگل]او معتقد است بسیاری از روانشناسان، تقلب هایی هستند که بر روی ادراک و فریب ظریف تکیه می کنند
2. One twin listened to psychics and astrologers; the other relied only on weather charts.
[ترجمه ترگمان]یکی از دوقلوها به psychics و طالع بینی گوش می داد؛ دیگری تنها متکی به نقشه های آب و هوا بود
[ترجمه گوگل]یکی از دوقلوها به روانشناسان و طالع بینی گوش می داد؛ دیگر فقط در نمودار آب و هوا استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یکی از دوقلوها به روانشناسان و طالع بینی گوش می داد؛ دیگر فقط در نمودار آب و هوا استفاده می شود
3. Yet others consult clairvoyants, mediums and psychics for guidance.
[ترجمه ترگمان]با این حال برخی دیگر به مشورت با clairvoyants، واسطه ها و درمانگران برای راهنمایی مشاوره می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، دیگران برای راهنمایی به مشاجران، رسانه ها و روانشناسان مشغول می شوند
[ترجمه گوگل]با این حال، دیگران برای راهنمایی به مشاجران، رسانه ها و روانشناسان مشغول می شوند
4. Psychics such as Jeanne Dixon, the late Doris Stokes and my local professional clairvoyant all claimed that their gifts fell from heaven.
[ترجمه ترگمان]psychics مانند ژان دیکسون، مرحوم دوریس استوکز و متخصص حرفه ای محلی من همگی ادعا کردند که gifts از بهشت افتادند
[ترجمه گوگل]روانشناسان از قبیل جین دیکسون، دیرس استوکس و دبیرستان حرفه ای من همه ادعا می کنند که هدایای آنها از آسمان رخت بر بسته است
[ترجمه گوگل]روانشناسان از قبیل جین دیکسون، دیرس استوکس و دبیرستان حرفه ای من همه ادعا می کنند که هدایای آنها از آسمان رخت بر بسته است
5. The Pentagon tried everything-even hiring psychics to find more tunnels.
[ترجمه ترگمان]پنتاگون همه چیز - حتی استخدام psychics برای یافتن تونل های بیشتر را امتحان کرد
[ترجمه گوگل]پنتاگون برای پیدا کردن تونل های بیشتر، همه چیز را انجام داد، حتی استخدام روانشناسان
[ترجمه گوگل]پنتاگون برای پیدا کردن تونل های بیشتر، همه چیز را انجام داد، حتی استخدام روانشناسان
6. Clearly, psychics should talk about having a seventh sense rather than the sixth!
[ترجمه ترگمان]واضح است که غیب کنندگان باید در مورد داشتن یک حس هفتم و نه از ششم صحبت کنند!
[ترجمه گوگل]واضح است که روانشناسان باید در مورد داشتن حس هفتم به جای ششم صحبت کنند!
[ترجمه گوگل]واضح است که روانشناسان باید در مورد داشتن حس هفتم به جای ششم صحبت کنند!
7. Swiss talks about how desperate the psychics become when debunked.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات سوئیس در مورد این که چگونه غیب نی نا امیدانه به چه زمانی اثبات شده است، تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]سوئیس در مورد چگونگی ناامیدی روانشناسی در هنگام نابودی صحبت می کند
[ترجمه گوگل]سوئیس در مورد چگونگی ناامیدی روانشناسی در هنگام نابودی صحبت می کند
8. Psychics have funny moments in relation to their visions and the people they try to help with their extrasensory perception.
[ترجمه ترگمان]psychics لحظات مضحکی را در ارتباط با visions دارند و افرادی که سعی می کنند به درک extrasensory خود کمک کنند
[ترجمه گوگل]روانشناسان لحظات خنده دار در ارتباط با دیدگاه هایشان و افرادی که سعی در کمک به درک عاطفی خود دارند، لحظات خنده دار دارند
[ترجمه گوگل]روانشناسان لحظات خنده دار در ارتباط با دیدگاه هایشان و افرادی که سعی در کمک به درک عاطفی خود دارند، لحظات خنده دار دارند
9. Even now Directorate Psychics and powerful drugs are keeping the creature pacified.
[ترجمه ترگمان]حتی در این موقع، اداره مواد مخدر و مواد قوی موجود را آرام نگه می دارد
[ترجمه گوگل]حتی در حال حاضر روانکاوی و داروهای قدرتمند نگه داشتن موجودات آرام است
[ترجمه گوگل]حتی در حال حاضر روانکاوی و داروهای قدرتمند نگه داشتن موجودات آرام است
10. No different than psychics and astrologers, you know, it's the same application of principles of belief to all areas.
[ترجمه ترگمان]هیچ تفاوتی بین غیب گویان و ستاره شناسان وجود ندارد، می دانید، این همان کاربرد اصول اعتقادی به همه زمینه ها است
[ترجمه گوگل]شما می دانید که هیچ گاه از روانشناسان و متفکران متفاوت نیست، این همان کاربرد اصول اعتقاد به همه مناطق است
[ترجمه گوگل]شما می دانید که هیچ گاه از روانشناسان و متفکران متفاوت نیست، این همان کاربرد اصول اعتقاد به همه مناطق است
11. Why can psychics help police with unsolved murders?
[ترجمه ترگمان]چرا می تونه به پلیس کمک کنه تا به پلیس حل نشده قتل برسه؟
[ترجمه گوگل]چرا روانشناسان می توانند با قتل های حل نشده به پلیس کمک کنند؟
[ترجمه گوگل]چرا روانشناسان می توانند با قتل های حل نشده به پلیس کمک کنند؟
12. Many psychics believe astrology is one way to get into the field of psychometry.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از روحانیت معتقدند که علم احکام نجوم یک راه برای ورود به حوزه of است
[ترجمه گوگل]بسیاری از روانشناسان معتقدند که طالع بینی یکی از راه های ورود به رشته روان سنجی است
[ترجمه گوگل]بسیاری از روانشناسان معتقدند که طالع بینی یکی از راه های ورود به رشته روان سنجی است
13. This is the favorite refuge of the psychics.
[ترجمه ترگمان] اینجا پناه مورد علاقه پیشگو - ه
[ترجمه گوگل]این پناهگاه مورد علاقه روانشناسان است
[ترجمه گوگل]این پناهگاه مورد علاقه روانشناسان است
کلمات دیگر: