قرارداد
contractually
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• based on contract; according to contract
جملات نمونه
1. Rank was contractually obliged to hand him a cheque for $30 million.
[ترجمه ترگمان]براساس قرارداد مجبور شد چکی به مبلغ ۳۰ میلیون دلار به او تقدیم کند
[ترجمه گوگل]رتبه قرارداد موقتا مجبور بود او را برای 30 میلیون دلار چک کند
[ترجمه گوگل]رتبه قرارداد موقتا مجبور بود او را برای 30 میلیون دلار چک کند
2. They are contractually bound/obliged to finish the work.
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبورند کار را تمام کنند
[ترجمه گوگل]آنها به طور قراردادی قرارداد دارند و مجبورند کار را تمام کنند
[ترجمه گوگل]آنها به طور قراردادی قرارداد دارند و مجبورند کار را تمام کنند
3. Negotiation: contractually binding conclusions are worked out in joint negotiation committees.
[ترجمه ترگمان]مذاکره: نتایج اتصال بر طبق قرارداد در کمیته های مذاکره مشترک کار می کنند
[ترجمه گوگل]در کمیته های مذاکره ای مشترک مذاکره، نتیجه گیری های قراردادی ضروری است
[ترجمه گوگل]در کمیته های مذاکره ای مشترک مذاکره، نتیجه گیری های قراردادی ضروری است
4. Under counter-trade a sale of good is contractually linked to an obligation to purchase goods or resultant output from the same country.
[ترجمه ترگمان]تحت یک معامله تجاری، فروش کالای خوب به تعهد برای خرید کالا یا خروجی حاصل از یک کشور مرتبط است
[ترجمه گوگل]در مقابله با تجارت، فروش خوب با قرارداد مربوط به تعهدی برای خرید کالاها یا خروجی حاصل از همان کشور مرتبط است
[ترجمه گوگل]در مقابله با تجارت، فروش خوب با قرارداد مربوط به تعهدی برای خرید کالاها یا خروجی حاصل از همان کشور مرتبط است
5. The tenant is contractually bound to pay for any damages to the apartment.
[ترجمه ترگمان]مستاجر موظف است هر گونه خسارت به آپارتمان را بپردازد
[ترجمه گوگل]مستاجر قرارداد مشمول پرداخت هر گونه خسارت به آپارتمان است
[ترجمه گوگل]مستاجر قرارداد مشمول پرداخت هر گونه خسارت به آپارتمان است
6. Where contractually specified, this protection shall extend to include delivery to destination.
[ترجمه ترگمان]در مواردی که طبق قرارداد مشخص شده، این حفاظت باید شامل تحویل به مقصد باشد
[ترجمه گوگل]در صورت تعریف قرارداد، این حفاظت باید شامل تحویل به مقصد باشد
[ترجمه گوگل]در صورت تعریف قرارداد، این حفاظت باید شامل تحویل به مقصد باشد
7. They were contractually responsible.
[ترجمه ترگمان]او نا مسئول بودن
[ترجمه گوگل]آنها مسئول قرارداد بودند
[ترجمه گوگل]آنها مسئول قرارداد بودند
8. When an employee is working without a formal employment contract, the terms of an employee handbook may be contractually binding.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک کارمند بدون یک قرارداد استخدام رسمی کار می کند، شرایط یک راهنمای کارمند ممکن است الزام آور باشد
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک کارمند بدون یک قرارداد کار رسمی کار می کند، شرایط یک دفتر کارمند ممکن است قراردادی قرارداد باشد
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک کارمند بدون یک قرارداد کار رسمی کار می کند، شرایط یک دفتر کارمند ممکن است قراردادی قرارداد باشد
9. This doctrine was acceptable where two powerful companies were negotiating a contract in a free market, but contractually weaker persons suffered.
[ترجمه ترگمان]این دکترین در جایی قابل قبول بود که دو شرکت قدرتمند در حال مذاکره در یک قرارداد در یک بازار آزاد بودند، اما براساس قرارداد افراد ضعیف تر از آن رنج می بردند
[ترجمه گوگل]این دکترین قابل قبول بود که دو شرکت قدرتمند در حال مذاکره در یک قرارداد در بازار آزاد بودند، اما افرادی که تحت شرایط قرارداد ضعیف بودند رنج می بردند
[ترجمه گوگل]این دکترین قابل قبول بود که دو شرکت قدرتمند در حال مذاکره در یک قرارداد در بازار آزاد بودند، اما افرادی که تحت شرایط قرارداد ضعیف بودند رنج می بردند
10. Resale price maintenance: this is a system under which manufacturers contractually control the minimum level of prices charged by retailers.
[ترجمه ترگمان]تعمیر و نگهداری قیمت: این سیستمی است که در آن تولید کنندگان براساس قرارداد حداقل میزان قیمت هایی که خرده فروشان به آن متهم شده اند را کنترل می کنند
[ترجمه گوگل]نگهداری قیمت مجدد این سیستم است که تحت آن تولید کنندگان قرارداد کنترل حداقل سطح قیمت ها را از خرده فروشان
[ترجمه گوگل]نگهداری قیمت مجدد این سیستم است که تحت آن تولید کنندگان قرارداد کنترل حداقل سطح قیمت ها را از خرده فروشان
11. The loss should not fall on the coal company who provided for this very risk contractually.
[ترجمه ترگمان]از دست رفتن نباید روی شرکت زغال سنگ که برای این قرارداد بسیار خطرناک فراهم شده بود، بیفتد
[ترجمه گوگل]ضرر و زیان نباید بر شرکت ذغال سنگ که برای این خطر بسیار خطرناک قرارداد بسته باشد، کاهش یابد
[ترجمه گوگل]ضرر و زیان نباید بر شرکت ذغال سنگ که برای این خطر بسیار خطرناک قرارداد بسته باشد، کاهش یابد
12. South Park creators Matt Stone and Trey Parker are contractually obligated to produce at least one more season for Comedy Central.
[ترجمه ترگمان]سازندگان پارک ساوت مت، مت استون و تری پارکر به طور قراردادی موظف هستند تا حداقل یک فصل دیگر برای کمدی سنترال به وجود آورند
[ترجمه گوگل]سازندگان South Park، مت Stone و Trey Parker در قرارداد موظفند حداقل یک فصل دیگر برای Comedy Central تولید کنند
[ترجمه گوگل]سازندگان South Park، مت Stone و Trey Parker در قرارداد موظفند حداقل یک فصل دیگر برای Comedy Central تولید کنند
کلمات دیگر: