روانکاوی کردن
psychoanalyze
روانکاوی کردن
انگلیسی به فارسی
روانکاوی کردن
روانکاوی
انگلیسی به انگلیسی
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: psychoanalyzes, psychoanalyzing, psychoanalyzed
حالات: psychoanalyzes, psychoanalyzing, psychoanalyzed
• : تعریف: to subject to psychoanalysis.
• treat with psychoanalysis, treat mental illness by analyzing unconscious mental processes (also psychoanalyse)
جملات نمونه
1. But economists should watch what matters, not psychoanalyze the Fed, which can take care of itself.
[ترجمه ترگمان]اما اقتصاددانان باید آنچه را که اهمیت دارد تماشا کنند، نه به بانک مرکزی که می توانند از خود مراقبت کنند
[ترجمه گوگل]اما اقتصاددانان باید آنچه را که مهم هستند تماشا کنند، و نه فدرال رزرو روانکاوی، که می تواند از خودش مراقبت کند
[ترجمه گوگل]اما اقتصاددانان باید آنچه را که مهم هستند تماشا کنند، و نه فدرال رزرو روانکاوی، که می تواند از خودش مراقبت کند
2. He is very difficult to psychoanalyze. I would not want to be his enemy, that's for sure.
[ترجمه ترگمان] تحلیل روانی خیلی سخته مطمئنا من نمی خواهم دشمن او باشم
[ترجمه گوگل]او روانکاوی بسیار دشوار است من نمی خواهم دشمن او باشد، این برای اطمینان است
[ترجمه گوگل]او روانکاوی بسیار دشوار است من نمی خواهم دشمن او باشد، این برای اطمینان است
3. Don't psychoanalyze me, you simp!
[ترجمه ترگمان]simp را تحلیل نکنید!
[ترجمه گوگل]من روانکاوی نکن
[ترجمه گوگل]من روانکاوی نکن
4. Stumped for ideas and bewildered over all those girlfriends who lacked belief in him, Henderson decides to psychoanalyze his problems.
[ترجمه ترگمان]هندرسون به خاطر ایده ها و گیج کردن تمام آن دخترانی که به او اعتقاد نداشتند، تصمیم گرفت مشکلات خود را حل کند
[ترجمه گوگل]هندرسون تصمیم گرفت تا مشکلات خود را روانکاوی کند، برای ایده ها و برای همه دوست دخترانی که به او اعتقاد نداشت، خجالت کشیدند
[ترجمه گوگل]هندرسون تصمیم گرفت تا مشکلات خود را روانکاوی کند، برای ایده ها و برای همه دوست دخترانی که به او اعتقاد نداشت، خجالت کشیدند
5. And you can imagine how many trees would have been slaughtered in the past few months as journalists tried to psychoanalyze Master Wayne's scoring drought.
[ترجمه ترگمان]و می توانید تصور کنید که در چند ماه گذشته چند درخت کشته شده اند چرا که روزنامه نگاران سعی کرده اند خشکسالی را به ثمر برسانند
[ترجمه گوگل]و شما می توانید تصور کنید که تعداد چند درخت در چند ماه گذشته قتل عام شده است، چرا که روزنامه نگاران سعی کردند تا خشکسالی های استثنی وین را روانکاوی کنند
[ترجمه گوگل]و شما می توانید تصور کنید که تعداد چند درخت در چند ماه گذشته قتل عام شده است، چرا که روزنامه نگاران سعی کردند تا خشکسالی های استثنی وین را روانکاوی کنند
کلمات دیگر: