1. The law of various standing collar structure of pelisse was found by studying of designing method .
[ترجمه ترگمان]این قانون با مطالعه روش طراحی، از لحاظ ساختار یقه آهاری، نشان داده شد
[ترجمه گوگل]قانون ساختار یقه ی مختلف پیلسی توسط مطالعه ی روش طراحی پیدا شد
2. Not in a silver dress with a hussar's pelisse worn on one shoulder, and a strange little pillbox hat pinned to her deep-black hair.
[ترجمه ترگمان]نه در لباس نقره ای که یک شنل هوسار بر روی یک شانه پوشیده بود و یک کلاه بردار عجیب که به موهای سیاه او سنجاق شده بود
[ترجمه گوگل]نه در یک لباس نقره ای با یک پیلسس هوسار که روی یک شانه پوشیده شده بود و یک کلاه کت و شلوار کمی عجیب و غریب به موهای عمیق سیاه او متصل بود
3. Simonne flung a fur - lined pelisse briskly over her shoulders, and went out.
[ترجمه ترگمان]Simonne پالتوی پوست خز دار خود را بر دوش انداخت و بیرون رفت
[ترجمه گوگل]سیمونن یک پیلس خز را به آرامی روی شانه هایش گذاشت و بیرون رفت
4. Therefore Al - Drifa entered the city precinct, swathed in a long black pelisse.
[ترجمه ترگمان]بنابراین آل - وارد حوزه شهر شد و شنل سیاه بلندی به تن کرد
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، الرئزیه وارد حوضه شهر شد و در یک پیلسس بلند سیاه پوشیده شد
5. She was the same as ever, only a little pale; her delicate face was framed in a bonnet of violet velvet, her figure was concealed beneath a pelisse of black satin.
[ترجمه ترگمان]او هم مثل همیشه بود، فقط کمی رنگ پریده بود، صورت ظریفش در کلاه مخمل بنفش قاب شده بود، هیکل او زیر پیراهنی از ساتن سیاه پنهان بود
[ترجمه گوگل]او همانند همیشه، تنها کمی کم رنگ بود؛ چهره ظریف او در کلاه گیس مخملی بنفش بود، چهره اش زیر پلاتین از ساتن سیاه پنهان شده بود
6. He wore a fine blue silk -lined full coat, put on over a fur pelisse.
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار ابریشمی آبی رنگی به تن داشت که نیم تنه پوستی به تن داشت
[ترجمه گوگل]او یک کت کامل کت و شلوار آبی ابریشمی زیبا داشت، که روی یک پینوکی خز قرار داشت
7. If I thought it would not tempt her to go out in sharp winds, and grow coarse, I would send her a new hat and pelisse.
[ترجمه ترگمان]اگر فکر می کردم که او را وسوسه نمی کند که با باده ای تند برود و خشن شود، من برایش یک کلاه و کلاه نو خواهم فرستاد
[ترجمه گوگل]اگر فکر می کردم که او را در باد های شدید از بین نمی برد و رشد می کند، من او را یک کلاه و پیلس جدید می فرستم
8. ANATOLE went out of the room, and a few minutes later he came back wearing a fur pelisse, girt with a silver belt, and a sable cap, jauntily stuck on one side, and very becoming to his handsome face.
[ترجمه ترگمان]ANATOLE از اتاق بیرون رفت و چند دقیقه بعد یک شنل پشمی به تن داشت و یک کمربند مشکی با کمربند نقره ای و یک کلاه پوست سمور که در یک طرف کج شده بود و به صورت زیبایش آراسته شده بود
[ترجمه گوگل]ANATOLE خارج از اتاق بیرون آمد و چند دقیقه بعد، با استفاده از یک پودر خزدار، با یک کمربند نقره ای و یک کلاه بافتنی، به آرامی روی یک طرف گیر افتاد و به چهره زیبای او تبدیل شد