1. rubber has more resilience than wood
کشسانی لاستیک از چوب بیشتر است.
2. Do your muscles have the strength and resilience that they should have?
[ترجمه ترگمان]آیا ماهیچه های شما قدرت و انعطاف پذیری دارند که باید داشته باشند؟
[ترجمه گوگل]آیا عضلات شما قدرت و انعطاف پذیری دارند که باید داشته باشند؟
3. Her natural resilience helped her overcome the crisis.
[ترجمه ترگمان]تحرک طبیعی او به او در غلبه بر بحران کمک کرد
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری طبیعی او به او کمک کرد تا بحران را غلبه کند
4. She has shown great resilience to stress.
[ترجمه ترگمان]او مقاومت زیادی در برابر استرس نشان داده است
[ترجمه گوگل]او تاکید زیادی نسبت به استرس نشان داده است
5. He showed great courage and resilience in fighting back from a losing position to win the game.
[ترجمه ترگمان]او شجاعت و انعطاف پذیری زیادی را در مبارزه با موقعیت بازنده برای پیروزی در بازی نشان داد
[ترجمه گوگل]او در مبارزه با موقعیت از دست دادن برای برنده شدن در بازی، شجاعت و انعطاف پذیری بزرگی را نشان داد
6. His greatest strengths are his determination and resilience.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین قدرت او، عزم و انعطاف پذیری اوست
[ترجمه گوگل]بزرگترین نقاط قوت او اراده و انعطاف پذیری اوست
7. One that shows resilience, and that takes people of quality with determination.
[ترجمه ترگمان]یکی از این موارد، انعطاف پذیری را نشان می دهد، و این امر افراد را با عزم و اراده مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]یکی که انعطاف پذیری را نشان می دهد، و مردم با کیفیت با عزم را می گیرند
8. But Yirol is a symbol of the extraordinary resilience that has kept the society from disintegrating.
[ترجمه ترگمان]اما Yirol نماد انعطاف پذیری فوق العاده است که جامعه را از تجزیه و تحلیل حفظ کرده است
[ترجمه گوگل]اما Yirol نماد انعطاف پذیری فوق العاده ای است که جامعه را از هم جدا کرده است
9. Their courage and resilience inspired us all.
[ترجمه ترگمان]شجاعت و انعطاف پذیری آن ها همگی ما را تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه گوگل]شجاعت و انعطاف پذیری آنها همه ما را الهام بخش
10. As such it underlined Clinton's growing reputation for resilience and once again demonstrated his effectiveness as a campaigning politician.
[ترجمه ترگمان]همانطور که این موضوع بر شهرت رو به رشد کلینتون برای انعطاف پذیری تاکید کرد و بار دیگر کارایی خود را به عنوان یک سیاست مدار فعال به اثبات رساند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، شهرت رو به رشد کلینتون برای انعطاف پذیری را نشان داد و بار دیگر اثربخشی خود را به عنوان یک سیاستمدار مبارزات انتخاباتی نشان داد
11. Middlesbrough showed a resilience that emphasised they are no longer a soft touch on their travels.
[ترجمه ترگمان]میدلزبورو انعطاف نشان داد و تاکید کرد که آن ها دیگر در سفرشان تماسی نرم و نرم ندارند
[ترجمه گوگل]میدلزبورو یک انعطاف پذیری را نشان داد که تأکید کرد که آنها دیگر در معرض حملات خود نیستند
12. Resilience is highest at the beginning of the new school year and hits rock bottom in February.
[ترجمه ترگمان]Resilience در ابتدای سال تحصیلی جدید بالاترین میزان را دارد و در ماه فوریه به پایین سنگ می رسد
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری بیشتر در ابتدای سال تحصیلی جدید است و در فوریه به پایین ترین سطح رسیده است
13. And their resilience changed the tone of my whole project.
[ترجمه ترگمان]و انعطاف پذیری آن ها لحن کل پروژه من را تغییر داد
[ترجمه گوگل]و انعطاف پذیری آنها تن تمام پروژه من را تغییر داد
14. It decreases our levels of tolerance and resilience.
[ترجمه ترگمان]آن سطح تحمل و انعطاف پذیری ما را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]سطوح تحمل و انعطاف پذیری ما را کاهش می دهد
15. His courage and resilience in the face of adversity.
[ترجمه ترگمان]شجاعت و انعطاف پذیری او در مواجهه با بدبختی
[ترجمه گوگل]شجاعت و انعطاف پذیری او در برابر ناسازگاری