کلمه جو
صفحه اصلی

tape measure


نوار مدرج (برای متر کردن و اندازه گیری)، متر (tapeline هم می گویند)، measure tape متر مخصوص اندازه گیری، نوار متر

انگلیسی به فارسی

( measure tape ) متر مخصوص اندازه‌گیری، نوار متر


نوار اندازه گیری، متر مخصوص اندازهگیری، نوار متر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a long strip of cloth or flexible metal having units such as inches, feet, centimeters, or meters marked on it, used for measuring.

• long flexible strip used to measure distances
a tape measure is a strip of plastic or cloth marked with centimetres or inches, which is used for measuring.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] متر خیاطی

مترادف و متضاد

measuring tape


Synonyms: metal rule, meterstick, tape, tapeline


جملات نمونه

1. Use a steel tape measure to measure the dimensions of the room.
[ترجمه Amir] برای اندازه گیری ابعاد اتاق از نوار فلزی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای اندازه گیری ابعاد اتاق از یک متر استفاده کنید
[ترجمه گوگل]برای اندازه گیری ابعاد اتاق از یک نوار فولادی استفاده کنید

2. Square the frame by pulling a tape measure from corner to corner to check diagonal measurements.
[ترجمه ترگمان]این چارچوب را با کشیدن یک متر مربع از گوشه به گوشه برای چک کردن اندازه گیری مورب تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]قاب را با کشیدن یک نوار اندازه گیری از گوشه به گوشه برای اندازه گیری اندازه قطر مربع

3. Santa's first shock came from the tape measure - the Claus tum measured a bloated 47 inches.
[ترجمه ترگمان]اولین شوک سانتا از اندازه گیری نوار به دست آمد - the Claus یک ۴۷ اینچ بلندتر را اندازه گرفت
[ترجمه گوگل]شوک اول سانتا از اندازه نوار اندازه گیری شد - کلاوس توم 47 دسی بل را اندازه گرفت

4. You all saw that to begin with the tape measure stretched across from one side to the other, exactly.
[ترجمه ترگمان]همه شما دیدید که با نوار چسب از یک طرف به طرف دیگر کشیده شده است
[ترجمه گوگل]شما همه را دیدید که ابتدا با اندازه گیری نوار که از طرف یک طرف به طرف دیگر کشیده شده بود، دقیقا همانطور که بود شروع کرد

5. The tape measure is perfectly all right.
[ترجمه ترگمان]اندازه نوار بسیار خوب است
[ترجمه گوگل]اندازه گیری نوار کاملا درست است

6. The tape measure is a much more accurate way of assessing your progress.
[ترجمه ترگمان]اندازه نوار روش دقیق تر برای ارزیابی پیشرفت شما است
[ترجمه گوگل]اندازه گیری نوار یک راه بسیار دقیق تر برای ارزیابی پیشرفت شماست

7. When you have guessed all these, get a tape measure and find the real sizes.
[ترجمه ترگمان]وقتی همه این چیزها را حدس زده اید یک نوار بگیرید و اندازه واقعی را پیدا کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که همه آنها را حدس زده اید، یک نوار اندازه گیری کنید و اندازه واقعی را پیدا کنید

8. Tape Measure: smooth - surfaced, clearly marked with centimeters as well as inches.
[ترجمه ترگمان]نوار اندازه گیری: سطح صاف، به وضوح با سانتی متر و اینچ اینچ مشخص شده است
[ترجمه گوگل]نوار اندازه گیری صاف - ظاهر، به وضوح با سانتی متر و همچنین اینچ مشخص شده است

9. Wrap a tape measure around your waist at the level of your navel.
[ترجمه ترگمان]یک اندازه دور کمر خود را در سطح ناف خود ببندید
[ترجمه گوگل]اندازه نوار را در اطراف کمر خود در سطح ناف خود قرار دهید

10. The company is the leading manufacture of tape measure, of largest production scale and market share.
[ترجمه ترگمان]این شرکت سازنده leading متر و بزرگ ترین سهم بازار و سهم بازار است
[ترجمه گوگل]این شرکت پیشرو تولید نوار اندازه گیری، بزرگترین مقیاس تولید و سهم بازار است

11. Place a tape measure around your bare abdomen just above your hipbone.
[ترجمه ترگمان]یه نوار دور شکم لخت تو درست بالای استخوان لگن نشون بده
[ترجمه گوگل]اندازه نوار را در اطراف شکم باریک خود قرار دهید که فقط بالای اندام هیپوفیز است

12. I brought along a tape measure to the furniture store.
[ترجمه ترگمان]من یه مقدار نوار چسب به انبار وسایل آوردم
[ترجمه گوگل]من یک نوار را به فروشگاه مبلمان آوردم

13. Wrist circumference was calculated using a cloth tape measure, and 51 of the children also underwent imaging tests to precisely measure wrist bone vs. wrist fat.
[ترجمه ترگمان]محیط Wrist با استفاده از یک خط کش پارچه ای محاسبه شد و ۵۱ کودک نیز تحت آزمایش ها تصویربرداری قرار گرفتند تا استخوان مچ دست را دقیقا اندازه گیری کنند چربی مچ
[ترجمه گوگل]محدوده مچ دست با اندازه گیری نوار پارچه محاسبه شد و 51 کودک نیز تحت آزمایش تصویربرداری قرار گرفتند تا دقیقا اندازه گیری استخوان مچ دست و چربی مچ دست را اندازه گیری کنند

14. The carpenter should have used his tape measure.
[ترجمه ترگمان]نجار باید از نوار خود استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]نجار باید از نوار اندازه گیری خود استفاده کند

پیشنهاد کاربران

متر - وسیله اندازه گیری

متر


کلمات دیگر: