کلمه جو
صفحه اصلی

vulcan


معنی : رب النوع اتش و فلزکاری
معانی دیگر : (اسطوره ی روم ـ خدای آتش و آهنگری ـ یونانی: hephaestus) ولکان، افسانه رومی رب النوع اتش و فلزکاری

انگلیسی به فارسی

(افسانه رومی) رب النوع اتش و فلزکاری


ولکان، رب النوع اتش و فلزکاری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in Roman mythology, the god of fire and metalworking; Hephaestus.

• god of metalwork and of fire in roman mythology

دیکشنری تخصصی

[نساجی] ماده رنگی ولکان - نام تجاری رنگهای پیگمنت از کارخانجات مختلف آلمان

مترادف و متضاد

رب النوع اتش و فلزکاری (اسم)
vulcan

جملات نمونه

1. The name Vulcan was given to the undiscovered planet.
[ترجمه ترگمان]این name Vulcan به کره زمین کشف نشده داده شد
[ترجمه گوگل]نام Vulcan به سیاره کشف شده داده شد

2. Mr Vulcan wouldn't hear of this but offered to send the removal men over with it.
[ترجمه ترگمان]اقای ولکان از این موضوع خبر نداشت، اما پیشنهاد کرد که the را با آن بفرستند
[ترجمه گوگل]آقای Vulcan از این نمی شنوید، اما پیشنهاد داد که مردانی را که با آنها برچیده شده است، به آنها ارسال کنند

3. I found the Vulcan to be a highly versatile jacket - great for hillwalking, spring skiing and everyday use.
[ترجمه ترگمان]I یک ژاکت بسیار متنوع بود - عالی برای hillwalking، اسکی بهار و استفاده روزمره
[ترجمه گوگل]من Vulcan را به عنوان یک ژاکت بسیار متنوع شناخته ام - عالی برای پیاده روی، اسکی رویایی و استفاده روزمره

4. The neodymium glass laser, nicknamed Vulcan, provides pulses of intense laser light to two target laboratories.
[ترجمه ترگمان]The glass (neodymium)، ملقب به Vulcan،، پالس های لیزری شدید را به دو آزمایشگاه هدف ارائه می کند
[ترجمه گوگل]لیزر شیشه ای نئودیمیم، به نام Vulcan، پالس های نور لیزر شدید را به دو آزمایشگاه هدف اختصاص می دهد

5. Vulcan, agitated by dark shapes in the night and inflamed by the stench of blood, was driven to fury.
[ترجمه ترگمان]ولکان که در آن شب با شکل های تیره خون آشفته و ملتهب شده بود، به شدت خشمگین شده بود
[ترجمه گوگل]ولکان، با شکل های تاریک در شب و با غم و اندوه خون تحریک شد، به خشم رانده شد

6. It was always an objective of the sadly-moribund Vulcan Association that the future of the aircraft be safeguarded once retired.
[ترجمه ترگمان]و این همیشه یکی از اهداف انجمن sadly - است که آینده این هواپیما به محض بازنشسته شدن حفظ می شود
[ترجمه گوگل]همیشه یک هدف از انجمن متفقین متشکل از Vulcan بود که آینده هواپیمای پس از بازنشستگی حفظ می شود

7. In this context the Vulcan would be perhaps less relevant than in recent years.
[ترجمه ترگمان]در این زمینه، Vulcan شاید کم تر از ساله ای اخیر باشد
[ترجمه گوگل]در این زمینه Vulcan شاید کمتر از سال های اخیر باشد

8. I kissed Mr Vulcan: I was overwhelmed.
[ترجمه ترگمان]من دست پاچه شده بودم
[ترجمه گوگل]من آقای ولکان را بوسیدم، من غارت شدم

9. Beware the Vulcan greed for knowledge.
[ترجمه ترگمان]از حرص و طمع Vulcan نسبت به دانش آگاه باشید
[ترجمه گوگل]مراقب Vulcan حرص و آز برای دانش است

10. Mars sought to bring Vulcan to Heaven by force that he might undo his trickery.
[ترجمه ترگمان]مارس در صدد برآمده بود که ولکان رو با زور به بهشت بیاره تا کلک اون رو باز کنه
[ترجمه گوگل]مریخ به دنبال نیروی ولکان برای بهشت ​​به ارمغان آورد تا بتواند فریبکار خود را خنثی کند

11. VULCAN XC 72 is the industry standard for conductivity in ESD and power cable semicon applications.
[ترجمه ترگمان]VULCAN XC ۷۲ استاندارد صنعتی برای هدایت الکتریکی و ESD برنامه های کاربردی کابل برق است
[ترجمه گوگل]VULCAN XC 72 استاندارد صنعتی برای هدایت الکتریکی در ESD و برنامه های کاربردی پایه کابل برق است

12. Hephaestus (Vulcan): Master blacksmith and craftsman of the gods; god of fire and the forge.
[ترجمه ترگمان]ارباب آهنگر و استاد خدایان؛ خدای آتش و کوره آهنگری
[ترجمه گوگل]Hephaestus (Vulcan) استاد و نوازنده خدایان؛ خدای آتش و جعل

13. The Vulcan humvee will fire in deadly bursts of hot lead, sure to blow any aircraft out of the sky.
[ترجمه ترگمان]The Vulcan در انفجارهای مرگبار به آتش خواهد افتاد، و مطمئنا هر گونه هواپیما را از آسمان بیرون خواهد راند
[ترجمه گوگل]کوبیده ولانک در انفجار مرگبار سرب داغ، آتش سوزی هر هواپیما را از آسمان می کشد

پیشنهاد کاربران

خدای ولکان


کلمات دیگر: