کلمه جو
صفحه اصلی

serum


معنی : خونابه، سرم، اب خون، اب پنیر
معانی دیگر : پیماب، سرم خون (blood serum هم می گویند)، آب پنیر، آب ماست، شیرابه

انگلیسی به فارسی

اب خون، خونابه، سرم، آب پنیر


سرم، خونابه، اب خون، اب پنیر


انگلیسی به انگلیسی

• clear fluid which separates from the blood during coagulation; clear bodily fluid of an animal
a serum is a liquid that is taken from an animal which has become immune to a disease. it is injected into someone's blood to protect them against that disease or as an antidote to poison.
serum is the pale, watery part of your blood that contains protein.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] محیط آبی - محیط آب دار
[ریاضیات] پیماب
[پلیمر] محیط آبی

مترادف و متضاد

خونابه (اسم)
sanies, ichor, plasma, plasm, serum

سرم (اسم)
serum

اب خون (اسم)
serum

اب پنیر (اسم)
whey, serum

جملات نمونه

1. The serum is available to the general public.
[ترجمه ترگمان]سرم برای عموم مردم در دسترس است
[ترجمه گوگل]سرم در دسترس عموم قرار دارد

2. They are determining the serum - protein and cholesterol levels.
[ترجمه ترگمان]آن ها میزان کلسترول و کلسترول را تعیین می کنند
[ترجمه گوگل]آنها سطح سرمی پروتئین و کلسترول را تعیین می کنند

3. The serum is vitiated byexposure to the air.
[ترجمه ترگمان]سرم دارد به هوا می رود
[ترجمه گوگل]سرم با قرار گرفتن در معرض هوا قرار دارد

4. This yellow coloration is also visible in serum and plasma specimens in vitro.
[ترجمه ترگمان]این رنگ زرد هم در سرم و نمونه های پلاسما در آزمایشگاه دیده می شود
[ترجمه گوگل]این رنگ زرد نیز در نمونه های سرم و پلاسما در آزمایشگاهی قابل مشاهده است

5. The Figure shows the relation between serum carnitine concentrations and the degree of intestinal atrophy.
[ترجمه ترگمان]شکل نشان داده شده رابطه بین غلظت carnitine سرم و میزان of روده را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]شکل نشان دهنده ارتباط بین غلظت سرمی کارنیتین و درجه آتروفی روده است

6. The role of the increased serum gastrin concentration induced by H pylori in the pathogenesis of duodenal ulcer disease is also unknown.
[ترجمه ترگمان]نقش افزایش غلظت gastrin سرم القا شده توسط اچ pylori در بیماری زایی سرطان duodenal نیز ناشناخته است
[ترجمه گوگل]نقش افزایش غلظت گاسترین سرمی ناشی از هلیکوباکتر پیلوری در پاتوژنز بیماری زخم دوازدهه ناشناخته است

7. Thus, it is essential to monitor urine flow, serum tonicity, and body weight during the deprivation.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، کنترل جریان ادرار، tonicity سرم و وزن بدن در طول محرومیت ضروری است
[ترجمه گوگل]بنابراین، ضروری است جریان خون ادرار، میزان تونیک سرم و وزن بدن را در طول محرومیت کنترل کند

8. Similarly, basal serum gastrin concentrations do not alter with ageing in healthy men.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه غلظت های بیوشیمیایی سرم basal با سالمندی در افراد سالم تغییر نمی کند
[ترجمه گوگل]به طور مشابه، غلظت گاسترین سرم با سن پیری در مردان سالم تغییر نمی کند

9. There were no significant differences between the median serum IGFBP-1 and insulin concentrations in well grown compared with stunted patients.
[ترجمه ترگمان]تفاوت معنی داری بین the سرم IGFBP - ۱ و غلظت های انسولین در مقایسه با بیماران با رشد نیافته وجود نداشت
[ترجمه گوگل]بین میانگین IGFBP-1 سرم و غلظت انسولین در رشد خوب در مقایسه با بیماران خفیف اختلاف معنی داری وجود نداشت

10. Our finding that fasting serum gastrin consists mainly of G34 is consistent with previous reports.
[ترجمه ترگمان]یافته های ما حاکی از آن است که gastrin سرم fasting عمدتا از G۳۴ است که با گزارش ها قبلی سازگار است
[ترجمه گوگل]یافته های ما نشان می دهد که گاسترین سرم ناشتا عمدتا از G34 مطابق با گزارش های قبلی است

11. The serum calcium level should occasionally be checked.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از کلسیم باید چک بشه
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات سطح کلسیم سرم باید بررسی شود

12. The serum concentration of IGF-I and growth velocity both improved with increased calorie intake.
[ترجمه ترگمان]غلظت سرم of - I و سرعت رشد هم با افزایش کالری افزایش کالری بهبود یافته است
[ترجمه گوگل]غلظت سرمی IGF-I و سرعت رشد هر دو با افزایش مصرف کالری بهبود یافته است

13. Patients with Zollinger-Ellison syndrome and raised concentrations of serum pepsinogen A are often found to have high serum pepsinogen C values.
[ترجمه ترگمان]بیمارانی که مبتلا به سندرم Zollinger - الیسون هستند و غلظت های سرم pepsinogen سرم را بالا می برند، اغلب در مقادیر بالا pepsinogen سرم دارند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به سندرم Zollinger-Ellison و غلظت پپسینوژن A سرم اغلب دارای مقادیر بالای پپسینوژن C می باشند

14. High values of serum pepsinogen A have also been found during omeprazole treatment.
[ترجمه ترگمان]مقادیر بالای سرم pepsinogen A در طول درمان omeprazole یافت شد
[ترجمه گوگل]مقادیر بالای پپسینوژن A سرم در طول درمان با اومپرازول نیز یافت شده است

پیشنهاد کاربران

serum ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: سرم
تعریف: مایعی که پس از جدا شدن بخش منعقدشدۀ خون یعنی یاخته‏های خونی و فیبرینوژن باقی می‏ماند


کلمات دیگر: