کلمه جو
صفحه اصلی

viscid


معنی : چسبنده، چسبناک، غلیظ وشیره مانند
معانی دیگر : پوشیده از ماده ی چسبناک، چسب پوش، لزج، دوسنده (رجوع شود به: viscous)

انگلیسی به فارسی

چسبناک، چسبنده، غلیظ وشیره مانند


ویسکوز، چسبنده، چسبناک، غلیظ وشیره مانند


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: viscidity (n.), viscidness (n.)
(1) تعریف: of a gluelike consistency.
مشابه: thick

- The oatmeal had become a viscid substance by now and was barely edible.
[ترجمه ترگمان] حلیم همین حالا تبدیل به یک ماده مخدر شده بود و به سختی قابل خوردن بود
[ترجمه گوگل] بلغور جو دوسر به عنوان یک ماده ویسکسی تبدیل شده بود و به سختی خوراکی بود

(2) تعریف: having a sticky coating or covering.
مشابه: sticky, tacky

• viscous, sticky and thick; adhesive, syrupy

دیکشنری تخصصی

[نساجی] لزج - چسبنده

مترادف و متضاد

چسبنده (صفت)
adhesive, sticky, gummy, gooey, viscid, tenacious, inherent, innate

چسبناک (صفت)
adhesive, sticky, gooey, viscid, viscous, viscose, cohesive, string, smeary, slab, limy, thready, tacky

غلیظ و شیره مانند (صفت)
viscid

جملات نمونه

viscid leaves

برگ‌های چسب‌پوش


1. viscid leaves
برگ های چسب پوش

2. It shows good application future in high viscid oil wells and sand product.
[ترجمه ترگمان]این برنامه آینده کاربردی خوبی را در چاه های نفت viscid و محصولات شنی نشان می دهد
[ترجمه گوگل]این برنامه آینده خوبی در چاه های چاه نفتی و محصولات شن و ماسه بالا نشان می دهد

3. PEM are elastic and viscid material.
[ترجمه ترگمان]PEM مواد الاستیک و viscid هستند
[ترجمه گوگل]PEM مواد الاستیک و ویسکسی هستند

4. Furthermore, it can be concluded that an active viscid membrane and a high melting point constituent which can fix viscid membrane are the esse.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، می توان نتیجه گرفت که یک غشا viscid فعال و یک نقطه ذوب بالا که می تواند غشا viscid را تثبیت کند، شایسته است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، می توان نتیجه گرفت که یک غشاء ویسکسی فعال و یک نقطه ذوب بالا که می تواند غشای ویسکی را حل کند، می باشد

5. Anthocarp clavate, 3 - 5 mm, 5-ribbed, with viscid glands and sparse pubescence, apex rounded.
[ترجمه ترگمان]Anthocarp clavate، ۳ - ۵ میلی متر، ۵ - ribbed، با غدد viscid و pubescence پراکنده، راس گرد
[ترجمه گوگل]انوکوپار کوچک، 3 تا 5 میلیمتر، 5 ردیف، با غدد ویسکیدی و پوسیدگی ضخیم، گرد و غبار گردیده است

6. Herbs annual or perennial, sometimeswithtuberous roots, usually viscid pubescentwithuniseriate glandular hairs.
[ترجمه ترگمان]علف ها یا ریشه های sometimeswithtuberous یا چندساله، معمولا viscid pubescentwithuniseriate glandular هستند
[ترجمه گوگل]گیاهان ریشه های سالم و یا چند ساله، گاه گاه وحشی، معمولا مویرگی های غدد لنفاوی ناحیه مویرگی است

7. The boundary layer correction is needed for viscid drag.
[ترجمه ترگمان]تصحیح لایه مرزی برای کشش سطحی مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]اصلاح لایه مرزی برای کشیدن ویسکسی مورد نیاز است

8. A fully coupled two-phase viscid nozzle flow of SRM is numerically simulated with FLUENT software.
[ترجمه ترگمان]یک جریان دو مرحله ای کاملا کوپل شده، به طور عددی با نرم افزار FLUENT شبیه سازی می شود
[ترجمه گوگل]یک جریان نازل نیچر دو مرحله ای SRM به طور عام با نرم افزار FLUENT شبیه سازی شده است

9. the viscid lining of the intestine.
[ترجمه ترگمان]لایه خارجی روده
[ترجمه گوگل]پوشش لایه ای از روده

10. The inner flow of turbine is 3D viscid, incompressible and unsteady turbulent flow.
[ترجمه ترگمان]جریان داخلی توربین ۳ D viscid، سیال تراکم ناپذیر و ناپایدار است
[ترجمه گوگل]جریان درون توربین، جریان توربینی بصری، ناپایدار و غیرمتعارف است

11. Air-drying UPR may avoid the influence of the oxygen and harden to form film without viscid surface, and its advent widens the using field of UPR.
[ترجمه ترگمان]UPR خشک شدن هوا ممکن است از نفوذ اکسیژن جلوگیری کند و برای تشکیل فیلم بدون سطح viscid سفت شود و پیدایش آن با استفاده از میدان مغناطیسی عمودی می شود
[ترجمه گوگل]UPR خشک کردن هوا ممکن است از نفوذ اکسیژن جلوگیری کند و برای تشکیل یک فیلم بدون سطح ویسکسی سخت شود و ظهور آن زمینه استفاده از UPR را گسترش می دهد

12. Objective:To establish a method for the determination of polysaccharide in cultivating liquid of photosynthetic bacteria transforming ramulus viscid.
[ترجمه ترگمان]هدف: ایجاد روشی برای تعیین polysaccharide در ایجاد مایع از باکتری فتوسنتزی که ramulus viscid را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]هدف: برای ایجاد یک روش برای تعیین پلی ساکارید در کشت مایع از باکتری های فتوسنتز، تبدیل ویسکید ramulus

13. Conclusion:The method is simple, accurate, reproducible and suitable for the determination of polysaccharide in cultivating liquid of photosynthetic bacteria transforming ramulus viscid.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: این روش ساده، دقیق، قابل تکرار و مناسب برای تعیین of در ایجاد مایع از باکتری فتوسنتزی است که ramulus viscid را تغییر می دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری این روش ساده، دقیق، قابل بازیافتی و مناسب برای تعیین پلی ساکارید در کشت مایع از باکتری های فتوسنتز تبدیل ویسکید ramulus است

14. A species of ground cherry(Physalis ixocarpa) native to Mexico, widely naturalized in eastern North America, and having an edible, yellow to purple viscid fruit.
[ترجمه ترگمان]یک نوع درخت گیلاس زمینی (Physalis ixocarpa)بومی مکزیک، به طور گسترده در شرق آمریکای شمالی، و داشتن خوراکی، زرد و بنفش کمرنگ
[ترجمه گوگل]یک گونه گیلاس زمین (Physalis ixocarpa) بومی مکزیک است که به طور طبیعی در شرق آمریکای شمالی طبیعی است و دارای میوه ای از مواد غذایی خوراکی، زرد تا بنفش است

15. The seminal vesicle functions as a gland, secreting and storing the viscid component of the seminal fluid.
[ترجمه ترگمان]توابع vesicle اصلی به عنوان یک غده، ترشح و ذخیره اجزای viscid سیال اصلی هستند
[ترجمه گوگل]ویسکوز هسته ای به عنوان یک غده عمل می کند، ترشح و ذخیره سازی مولکول ویسکسی مایع منی

پیشنهاد کاربران

ویسکوزیته، چسبندگی
viscidness
viscid


کلمات دیگر: