کلمه جو
صفحه اصلی

shantung


معنی : پارچه ابریشمی خشن چینی
معانی دیگر : (نوعی پارچه ی ابریشمی ساخت چین) شانتونگ

انگلیسی به فارسی

شانتونگ، پارچه ابریشمی خشن چینی


پارچه ابریشمی خشن چینی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a heavy, natural-colored silk fabric with a rough surface, or a similar-looking fabric made from cotton or rayon.

• heavy silk fabric having a rough surface

دیکشنری تخصصی

[نساجی] پارچه ابریشمی قهوه ای - شانتونگ

مترادف و متضاد

پارچه ابریشمی خشن چینی (اسم)
shantung

جملات نمونه

1. A new species of Amaranthus from Shantung.
[ترجمه ترگمان]یک گونه جدید از amaranthus از shantung
[ترجمه گوگل]گونه جدید Amaranthus از Shantung

2. Chinese Village: Taitou, Shantung Province is one important ethnographical work about rural society in North China.
[ترجمه ترگمان]دهکده چینی: Taitou، استان shantung یکی از موضوعات مهم در مورد جامعه روستایی در شمال چین است
[ترجمه گوگل]Taitou روستای چینی، استان شاندونگ یکی از مهمترین کارهای مردمشناسی در مورد جامعه روستایی در شمال چین است

3. Chinese Village: Taitou, Shantung Province is one important ethnographical work about rural society in North China. It is a landmark work as Golden Wing in the early anthropological study in China.
[ترجمه ترگمان]دهکده چینی: Taitou، استان shantung یکی از موضوعات مهم در مورد جامعه روستایی در شمال چین است این یک کار برجسته به عنوان شاخه طلایی در مطالعات اولیه انسان شناختی در چین است
[ترجمه گوگل]Taitou روستای چینی، استان شاندونگ یکی از مهمترین کارهای مردمشناسی در مورد جامعه روستایی در شمال چین است این کار برجسته ای به عنوان 'طلایی بال' در مطالعات انسان شناسی اولیه در چین است

4. The materials include: silk, shantung, satin, georgette and chiffon.
[ترجمه ترگمان]این مواد شامل: ابریشم، ابریشم، اطلس، georgette و chiffon
[ترجمه گوگل]مواد شامل ابریشم، شنتونگ، ساتن، ژرژت و تیفوسی است

5. MORE than mountains and plains, however, were needed to create the Shansi - Hopei - Shantung Honan Border Region.
[ترجمه ترگمان]با این حال بیش از کوه ها و دشت ها نیاز به ایجاد منطقه مرزی شانسی Honan - Hopei - shantung داشتند
[ترجمه گوگل]با این حال، بیشتر از کوه ها و دشت ها، برای ایجاد منطقه مرزی شانسی - هوپی - شانتونگ هوان مورد نیاز بود

6. Turn all your rear - area work over to the Shantung Sub - Bureau .
[ترجمه ترگمان]همه کار پشت سر خود را به دفتر فرعی shantung تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]تمام قسمت عقب خود را روشن کنید - منطقه کار را به اداره شانتونگ زیر اداره کنید

7. Accessible from Portland Street, Argyle Street, Shanghai Street and Shantung Street.
[ترجمه ترگمان] \"Accessible از\" پورتلند \"، خیابون\" تری استریت \"، خیابون\" استریت \"و\" خیابان Shantung
[ترجمه گوگل]دسترسی از خیابان پورتلند، خیابان آرگایل، خیابان شانگهای و خیابان شانتونگ

8. At dusk we arrived in Yehtao, military headquarters for the Shansi - Hopei - Shantung - Honan Border Region.
[ترجمه ترگمان]در شامگاه به in، مرکز نظامی منطقه مرزی شانسی - Hopei - Honan رسیدیم
[ترجمه گوگل]در غروب خورشید ما وارد Yehtao، ستاد نظامی برای منطقه Shansi - Hopei - Shantung - Honan مرزی است

9. Zhou B. X., Shi M. Z., 197 A skull of Lagomeryx from Middle Miocene of Linchu, Shantung. Vertebrata PalAsiatica, 16 : 111-12 (In Chinese with English abstract.
[ترجمه ترگمان]ژو بی X, Shi م ز یک جمجمه of از Miocene Middle، shantung Vertebrata PalAsiatica، ۱۶: ۱۱۱ - ۱۲ (در زبان چینی با انتزاعی انگلیسی
[ترجمه گوگل]ژو B X, Shi M Z, 197 جمجمه لگوومریکس از میوسن میانه از Linchu، Shantung Vertebrata PalAsiatica، 16 111-12 (در چینی با انتزاعی انگلیسی

10. The honor attendants wore street - length dresses of lavender shantung.
[ترجمه ترگمان]The که با لباس بنفش تزیین شده بودند، لباس بنفش رنگی به تن داشتند
[ترجمه گوگل]کارکنان افتخاری به خیابان ها پرداختند - لباس های شانونگ اسطوخودوس

11. All these were happened with conflicts and amalgamations between Guan - long bloc and Shantung literati.
[ترجمه ترگمان]همه اینها با درگیری ها و amalgamations بین bloc Guan و shantung literati اتفاق افتاد
[ترجمه گوگل]همه این ها با درگیری ها و ادغام بین بلوک های بلند مدت و ادبیات Shantung اتفاق افتاد

12. The Youth League branch of Kaochialiukou Village, Chunan County, Shantung Province, has done something creative.
[ترجمه ترگمان]شعبه انجمن جوانان دهکده Kaochialiukou، شهرستان Chunan در استان shantung، کاری خلاقانه انجام داده است
[ترجمه گوگل]شعبه اتحادیه جوانان روستای Kaochialiukou، Chunan، استان شاندونگ، چیزی خلاقانه انجام داده است

13. Finally, the switching of the course of the Yellow River at this time would deal a heavy blow to Communist economy in Shantung Province and might create an environment of flood and misery.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، تغییر مسیر رود زرد در این زمان ضربه ای سنگین به اقتصاد کمونیست در استان shantung خواهد زد و ممکن است محیطی برای سیل و بدبختی ایجاد کند
[ترجمه گوگل]در نهایت، تعویض مسیر رودخانه ی Yellow River در این زمان ضربه سنگینی به اقتصاد کمونیست در استان شاندونگ می زند و ممکن است محیطی از سیل و بدبختی ایجاد کند

14. Around the important railway junction of Hsuchow he massed half a million men and began a drive through Shantung Province, the road to Peiping and Manchuria.
[ترجمه ترگمان]در اطراف محل تقاطع راه آهن مهم of، او نیم میلیون نفر را جمع کرده و شروع به رانندگی از طریق استان shantung، جاده to و منچوری کرده بود
[ترجمه گوگل]در نزدیکی محل اتصال مهم هسوچ، او نیم میلیون نفر را جمع کرد و از طریق استان شاندونگ، جاده ای به پپین و مانچو ریا رانده شد


کلمات دیگر: