(عامیانه) لق، شل و ول، زود یک وری شونده
tippy
(عامیانه) لق، شل و ول، زود یک وری شونده
انگلیسی به فارسی
(عامیانه) لق، شل و ول، زود یک وری شونده
تایپیک
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
حالات: tippier, tippiest
حالات: tippier, tippiest
• : تعریف: likely to tip over; wobbly, shaky, or unstable.
دیکشنری تخصصی
[نساجی] نوعی نا یکنواختی رنگی
جملات نمونه
1. Mamo San tippy toes between each table, bandaged up in her kimono, clean and bright looking as a toy.
[ترجمه ترگمان]در حالی که انگشت های دست و پای خود را بین هر یک از میزها جمع کرده بودند، در حالی که لباس کیمونو قرمز و تمیزی به تن کرده بودند، یک اسباب بازی به تن کرده بودند
[ترجمه گوگل]مامو سان، انگشتان پا را بین هر میز قرار می دهد، در کیمونو او را تسمه می دهد، به عنوان یک اسباب بازی پاک و روشن نگاه می کند
[ترجمه گوگل]مامو سان، انگشتان پا را بین هر میز قرار می دهد، در کیمونو او را تسمه می دهد، به عنوان یک اسباب بازی پاک و روشن نگاه می کند
2. Tippy was breathing heavily, her face white under the black eyeliner and heavy foundation.
[ترجمه ترگمان]گند الف به سختی نفس می کشید، صورتش زیر خط چشم سیاه و بنیاد سنگین سفید شده بود
[ترجمه گوگل]Tippy شدیدا تنفس کرد، صورتش سفید زیر خط چشم سیاه و پایه سنگین بود
[ترجمه گوگل]Tippy شدیدا تنفس کرد، صورتش سفید زیر خط چشم سیاه و پایه سنگین بود
3. She did look ill, and Tippy looked rough at the best of times.
[ترجمه ترگمان]خیلی بد به نظر می رسید، و خیلی هم بد به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او بیمار شد و Tippy در بهترین زمان نگاه خشن بود
[ترجمه گوگل]او بیمار شد و Tippy در بهترین زمان نگاه خشن بود
4. Tippy Toes went dancing merrily back and Papa Cotton - Tail waited for him.
[ترجمه ترگمان]Tippy Toes، شادمانه می رقصید و دنباله دنباله پا پا منتظر او بود
[ترجمه گوگل]انگشتان پاکتی به آرامی به رقص برگشت و پاپا پنبه - تیل منتظر او بود
[ترجمه گوگل]انگشتان پاکتی به آرامی به رقص برگشت و پاپا پنبه - تیل منتظر او بود
5. Tippy Toes said, " Oh Pa, may I go with you to town to - morrow? "
[ترجمه ترگمان]Tippy Toes گفت: اوه پدر، می شه فردا با تو به شهر برم؟ \" \" \"
[ترجمه گوگل]انگشتان پاسیو گفت: 'اوه پا، ممکن است من با شما به شهر به - فردا بروید؟ '
[ترجمه گوگل]انگشتان پاسیو گفت: 'اوه پا، ممکن است من با شما به شهر به - فردا بروید؟ '
6. So Tippy Toes went dancing merrily back and Papa Cotton - Tail waited for him again.
[ترجمه ترگمان]از این پس \"Tippy Toes\" با خوشحالی می رقصید و \"پاپا Cotton\" دوباره منتظرش بود
[ترجمه گوگل]بنابراین انگشتان پاکتی به آرامی به رقص برگشت و پاپا پنبه - تیل منتظر او بود
[ترجمه گوگل]بنابراین انگشتان پاکتی به آرامی به رقص برگشت و پاپا پنبه - تیل منتظر او بود
7. Tippy was my constant companion for five years.
[ترجمه ترگمان] من ۵ سال رفیق همیشگی خودم بودم
[ترجمه گوگل]Tippy همسایه ثابت من بود برای پنج سال
[ترجمه گوگل]Tippy همسایه ثابت من بود برای پنج سال
8. Where do you suppose Tippy Toes wasand what do you suppose he was doing?
[ترجمه ترگمان]خیال می کنی از کجا جیم شود؟ خیال می کنی او چه می کند؟
[ترجمه گوگل]شما کجا فرض میکنید که انگشتان تپ پاپی چه بود؟
[ترجمه گوگل]شما کجا فرض میکنید که انگشتان تپ پاپی چه بود؟
9. For cradle cap use in conjunction with Tippy Toes Calming Baby Oil.
[ترجمه ترگمان]برای استفاده از کلاه گهواره در ارتباط با tippy Toes Calming Calming Oil
[ترجمه گوگل]برای استفاده از کلاه گنجه در رابطه با Baby Oil Suppress Baby Types
[ترجمه گوگل]برای استفاده از کلاه گنجه در رابطه با Baby Oil Suppress Baby Types
کلمات دیگر: