کلمه جو
صفحه اصلی

tincture


معنی : خیسانده، تنتور، طعم جزیی، اثر جزیی، رنگ جزیی، ته رنگ، رنگ، رنگ زدن، الودن
معانی دیگر : (در اصل) رنگ، رنگیزه، گونا، اثر، نشانه ی خفیف، (طعم یا اثر و غیره) کم، ضعیف، دارای ته رنگ کردن یا بودن، رنگدار کردن یا بودن، گونا کردن یا شدن، دارای نشانه ی خفیف از چیزی کردن، اثر کم داشتن یا گذاشتن، (دارو سازی) تنتور

انگلیسی به فارسی

تنتور، طعم جزیی، اثر جزیی، رنگ جزیی، ته رنگ، رنگ زدن، الودن


تنتور، رنگ، طعم جزیی، اثر جزیی، رنگ جزیی، ته رنگ، خیسانده، رنگ زدن، الودن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: an alcohol solution containing a medicinal substance.
مشابه: wash

- The area of skin can be disinfected with a tincture of iodine.
[ترجمه ترگمان] ناحیه پوست می تواند با tincture ید ضد عفونی شود
[ترجمه گوگل] با استفاده از تنتور ید، منطقه پوست را می توان ضد عفونی کرد

(2) تعریف: something that stains, tints, or colors, or the coloring so imparted or infused.
مشابه: pigment, stain

- A tincture made from turmeric produces a golden yellow.
[ترجمه ترگمان] رنگی که از زردچوبه به دست می آید زرد طلایی تولید می کند
[ترجمه گوگل] تنتور ساخته شده از زردچوبه زرد طلایی تولید می کند

(3) تعریف: a slight or faint amount or appearance; trace or tinge.
مشابه: tinge, trace

- I detected a tincture of sarcasm in his reply.
[ترجمه ترگمان] من در جواب او اندکی رنگ طعنه را تشخیص دادم
[ترجمه گوگل] در پاسخ او تنتور سارکاسم را کشف کردم
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: tinctures, tincturing, tinctured
(1) تعریف: to give coloring to; tinge.
مشابه: color, pigment, stain, tinge, tint

(2) تعریف: to imbue, as with some quality.
مشابه: tinge

- The self-portrait was tinctured with melancholy.
[ترجمه ترگمان] تصویر شخصی که از خود بی خود شده بود با اندوه آمیخته بود
[ترجمه گوگل] پرتره خود را با خجالت زدگی

• chemical solution; jot, bit, tinge, slight trace; (slang) alcoholic beverage
paint, color; infuse with
a tincture is a medicine consisting of alcohol and a small amount of a drug; an old-fashioned word.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] تنتور ( ماده ای حل شده در الکل )

مترادف و متضاد

خیسانده (اسم)
infusion, tincture, elixir, potion, tinct

تنتور (اسم)
tincture

طعم جزیی (اسم)
tincture

اثر جزیی (اسم)
tincture

رنگ جزیی (اسم)
tincture, tinge

ته رنگ (اسم)
tint, tincture, undertone

رنگ (اسم)
indigo, tune, grain, hue, paint, color, dye, tint, pigmentation, complexion, tincture, tinct, speckle

رنگ زدن (فعل)
paint, dab, tincture

الودن (فعل)
imbrue, bedaub, spatter, besmear, contaminate, gaum, pollute, smear, tincture, maculate

جملات نمونه

1. there was a tincture of sincerity in her voice
نشانه ی خفیفی از خلوص نیت در صدای او وجود داشت.

2. The tincture of iodine smarted when applied it to the wound.
[ترجمه ترگمان]The ید وقتی آن را به زخم وصل می کرد، رنج می کشید
[ترجمه گوگل]تنتور ید هنگامی که آن را به زخم اعمال می کند، صاف می شود

3. While herbalists make dandelion into tincture, the leaves can be eaten raw in salad or steamed with the flowers and eaten like vegetables.
[ترجمه ترگمان]در حالی که herbalists از گل قاصدک در tincture استفاده می کنند، برگ ها می تواند به صورت سالاد خورده شود و یا با گل ها بخار شود و مانند سبزیجات سر و کار داشته باشد
[ترجمه گوگل]در حالی که گیاهخواران قارچ را به تنتور می اندازند، برگ را می توان در سالاد خام خورده یا با گل ها بخورند و مانند سبزیجات خورده شوند

4. A L. C tincture can be applied to all sorts of stings and bites.
[ترجمه ترگمان]یک لیتر tincture می تواند در انواع مختلفی از نیش و گاز بکار رود
[ترجمه گوگل]شربت L C را می توان به تمام انواع گزنده ها و گزش ها اعمال کرد

5. The tincture has its uses, but restoration of active vigour is not among them.
[ترجمه ترگمان]The استفاده های خود را دارند، اما احیای انرژی فعال در میان آن ها نیست
[ترجمه گوگل]تنتور دارای کاربردهای آن است، اما بازگرداندن نیروی فعال در میان آنها نیست

6. Said antalgic tincture is prepared from 12 Chinese-medicinal materials including notoginseng, burreed tuber, safflower, wild aconite root, etc. through mixing with solution of alcohol.
[ترجمه ترگمان]tincture از ۱۲ ماده چینی - دارویی شامل notoginseng، burreed tuber، safflower، ریشه aconite وحشی و غیره از طریق ترکیب با محلول الکل تهیه می شود
[ترجمه گوگل]گفته می شود تنتور انجیری از 12 ماده چینی دارویی شامل نگگنسنژن، غده ساقه ای، گلرنگ، ریشه آکونیت وحشی و از طریق مخلوط کردن با محلول الکل تهیه شده است

7. Object:The curative effects of Qu-Bai tincture on the animal models of leukodermia were investigated.
[ترجمه ترگمان]شی: اثرات درمانی of - بای tincture بر مدل های حیوانی of مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]Object اثرات درمانی گیاه کوی بی بر روی مدل های حیوانی لوسمی مورد بررسی قرار گرفت

8. Polygala tincture can be used to treat chronic bronchitis.
[ترجمه ترگمان]tincture Polygala می تواند برای درمان برونشیت مزمن مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]تنتور پلی گال را می توان برای درمان برونشیت مزمن استفاده کرد

9. The book has a tincture of heresy.
[ترجمه ترگمان]کتاب رنگی از بدعت دارد
[ترجمه گوگل]این کتاب تنتور الله است

10. Overview: The Division of Vanilla Bean Tincture mainly produced in Hainan, Vanilla Bean, the fermentation was prepared by ethanol extraction Vanilla bean tincture.
[ترجمه ترگمان]بررسی کلی: بخش of Vanilla که عمدتا در هاینان، بین وانیلی حاصل می شود، تخمیر توسط عصاره اتانول ون وانیلی حاصل می شود
[ترجمه گوگل]مقدمه بخش وینلی لوبیا تنتور عمدتا در حینان، وانیلی باقلا تولید می شود، تخمیر با استفاده از اتانول استخراج عصاره وانیلی لوبیا تهیه شده است

11. An alkaloidal extract or tincture derived from this plant and used in medicine.
[ترجمه ترگمان]عصاره alkaloidal و یا tincture که از این گیاه به دست می آید و در پزشکی به کار می رود
[ترجمه گوگل]عصاره آلکالوئیدی یا تنتور مشتق شده از این گیاه و در پزشکی استفاده می شود

12. Tincture of mullein relieves chest congestion and dry, bronchial coughs.
[ترجمه ترگمان]Tincture از قفسه سینه، گرفتگی قفسه سینه و dry، bronchial سرفه می کنند
[ترجمه گوگل]تنتور مالهین باعث تخریب قفسه سینه و سرفه های خشک و برونش می شود

13. Objective : To study the influence of Yujin tincture on mouse immune function.
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه تاثیر of در عملکرد سیستم ایمنی موشی
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تاثیر تنتور یجین بر عملکرد ایمنی موش

14. "It's tincture of benzoin, " he said. "Rodeo cowboys use it while riding a bull or a bronc.
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" It s از آن هنگام سوار کردن گاو یا گاو نر استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]او گفت: 'این تنتور بنزوین است ' گاوچران های Rodeo از آن هنگام سوار گاو یا برونک استفاده می کنند

all the tinctures of the rainbow

همه‌ی رنگ‌های رنگین‌کمان


There was a tincture of sincerity in her voice.

نشانه‌ی خفیفی از خلوص نیت در صدای او وجود داشت.


petals tinctured with deep red

گلبرگ‌های دارای ته رنگ قرمز سیر


a message tinctured with hope

پیامی که از آن بوی امید می‌آمد


پیشنهاد کاربران

عصاره گیاهی یا حیوانی استخراج شده که در اتانول حل شده باشد.


کلمات دیگر: