باز کردن، بسته بندی را گشودن، غیر بستهای کردن
unpacking
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[نساجی] بازکردن بسته(الیاف،نخ یا پارچه)
پیشنهاد کاربران
شکافتن
unpacking ( حملونقل دریایی )
واژه مصوب: بارگشایی
تعریف: خالی کردن بار از بارگنج
واژه مصوب: بارگشایی
تعریف: خالی کردن بار از بارگنج
بازکردن
کلمات دیگر: