تصوف، طریقت، عرفان
sufism
تصوف، طریقت، عرفان
انگلیسی به فارسی
تصوف، طریقت، عرفان
تصوف
انگلیسی به انگلیسی
• mystical islamic movement based on the belief that union with god is possible only through intense and impassioned worship
جملات نمونه
1. The whirling dervishes, though often the face of Sufism in the West, represent only one school.
[ترجمه ترگمان]درویشان چرخان، هر چند که اغلب چهره تصوف در غرب، تنها یک مدرسه را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]درواقع سرگردان، هرچند اغلب صورت تصوف در غرب، تنها یک مدرسه را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]درواقع سرگردان، هرچند اغلب صورت تصوف در غرب، تنها یک مدرسه را نشان می دهد
2. Welcome to the world of sufism. Here, your eyes, your heart will have a fully enjoy with the chance to relax.
[ترجمه ترگمان]به دنیای of خوش آمدید اینجا، چشم هایت، قلبت از این فرصت لذت می برد که استراحت کند
[ترجمه گوگل]به جهان سعادت خوش آمدید در اینجا، چشمان شما، قلب خود را به طور کامل لذت بردن از با فرصتی برای استراحت
[ترجمه گوگل]به جهان سعادت خوش آمدید در اینجا، چشمان شما، قلب خود را به طور کامل لذت بردن از با فرصتی برای استراحت
3. Under Sufism influence, islam miniature has had its unique concepts about space-time and color, and in literature sufism poetry has come into being whose representative is Romi, a famous islam poem.
[ترجمه ترگمان]با نفوذ صوفی گری، مینیاتور سازی اسلام مفاهیم منحصر به فرد خود را در مورد فضا و زمان و رنگ داشته است و در ادبیات، شعر صوفی گری به دست آمده است که نماینده آن Romi، یک شعر مشهور اسلام است
[ترجمه گوگل]تحت تاثیر صوفیان، مینیاتوری اسلامی مفاهیم منحصر به فرد خود را دربارۀ فضا-زمان و رنگ تعریف کرده است و در ادبیات شعر سوسیالیسم وجود دارد که نماینده آن رمی، یک شعر معروف اسلامی است
[ترجمه گوگل]تحت تاثیر صوفیان، مینیاتوری اسلامی مفاهیم منحصر به فرد خود را دربارۀ فضا-زمان و رنگ تعریف کرده است و در ادبیات شعر سوسیالیسم وجود دارد که نماینده آن رمی، یک شعر معروف اسلامی است
4. Sufism is opposed to radicalism and helps to promote Islam.
[ترجمه ترگمان]صوفی گری با افراط گرایی مخالف است و به ترویج اسلام کمک می کند
[ترجمه گوگل]تصوف با رادیکالیسم مخالف است و به ارتقاء اسلام کمک می کند
[ترجمه گوگل]تصوف با رادیکالیسم مخالف است و به ارتقاء اسلام کمک می کند
5. Sufism is a mysteristic branch of Islam with its emphasis on intuition and innermost experience on Allach.
[ترجمه ترگمان]صوفی گری یک شاخه mysteristic از اسلام با تاکید آن بر شهود و درونی ترین تجربیات در Allach است
[ترجمه گوگل]تصوف یک شعار اسرارآمیز اسلام است با تاکید بر شهود و تجربه درونی در آلخ
[ترجمه گوگل]تصوف یک شعار اسرارآمیز اسلام است با تاکید بر شهود و تجربه درونی در آلخ
6. Sufism is mystical and follows the central current of the Revelation of Islam.
[ترجمه ترگمان]صوفی گری اسرار آمیز است و جریان اصلی مکاشفه اسلام را دنبال می کند
[ترجمه گوگل]عرفان عرفانی است و پیرو جریان اصلی وحی اسلام است
[ترجمه گوگل]عرفان عرفانی است و پیرو جریان اصلی وحی اسلام است
7. Central Asian Sufism is not only characterized by the features of Islam itself, but also by those of strong regional colour.
[ترجمه ترگمان]تصوف آسیای میانه تنها با ویژگی های خود اسلام، بلکه با رنگ قوی منطقه ای مشخص می شود
[ترجمه گوگل]صوفیان آسیای مرکزی نه تنها ویژگی های خود اسلام، بلکه همچنین آنهایی است که از رنگ های منطقه ای قوی تشکیل شده اند
[ترجمه گوگل]صوفیان آسیای مرکزی نه تنها ویژگی های خود اسلام، بلکه همچنین آنهایی است که از رنگ های منطقه ای قوی تشکیل شده اند
8. Sufism arose as an organized movement after the death of Muhammad, the central prophet of the Islamic faith. Many consider it a mystical form of Islam.
[ترجمه ترگمان]صوفی گری به عنوان یک جنبش سازمان یافته پس از مرگ محمد، پیامبر اسلام دین اسلام ایجاد شد بسیاری آن را شکلی عرفانی از اسلام می دانند
[ترجمه گوگل]عرفی به عنوان یک جنبش سازمان یافته پس از مرگ محمد، پیامبر مرکزی ایمان اسلامی به وجود آمد بسیاری آن را یک قالب عرفانی اسلام می دانند
[ترجمه گوگل]عرفی به عنوان یک جنبش سازمان یافته پس از مرگ محمد، پیامبر مرکزی ایمان اسلامی به وجود آمد بسیاری آن را یک قالب عرفانی اسلام می دانند
9. According to the thoughts of" the Koran" and the Historical Background produced by Islamic, the several sources produce Islamic (Sufism) are presented.
[ترجمه ترگمان]با توجه به افکار \"قرآن\" و سابقه تاریخی تولید شده توسط اسلام، چندین منبع (صوفی گری)ارائه شده اند
[ترجمه گوگل]با توجه به افکار 'قرآن' و پیشینه تاریخی تولید شده توسط اسلام، چندین منبع تولیدی اسلامی (صوفی) ارائه شده است
[ترجمه گوگل]با توجه به افکار 'قرآن' و پیشینه تاریخی تولید شده توسط اسلام، چندین منبع تولیدی اسلامی (صوفی) ارائه شده است
10. Volumes have been written through the centuries expounding on the nature of Sufism.
[ترجمه ترگمان]در طول قرن های متمادی در مورد ماهیت صوفی گری چندین جلد نگاشته شده است
[ترجمه گوگل]جلد از قرن ها به ماهیت عرفان نوشته شده است
[ترجمه گوگل]جلد از قرن ها به ماهیت عرفان نوشته شده است
11. The dominant form of Sunni Islam among Pakistan's non-Pashtun population is the Barelvi movement, which accommodates many of the rites and practices of Sufism.
[ترجمه ترگمان]گرایش اصلی اسلام سنی در میان جمعیت غیر پشتون پاکستان جنبش Barelvi است که بسیاری از مناسک و شیوه های صوفی گری را در خود جای داده است
[ترجمه گوگل]شکل غالب اسلام سنی در میان جمعیت غیر پشتون پاکستان، جنبش بلندی است که بسیاری از روایات و شیوه های تصوف را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]شکل غالب اسلام سنی در میان جمعیت غیر پشتون پاکستان، جنبش بلندی است که بسیاری از روایات و شیوه های تصوف را در بر می گیرد
12. It has refuted completely rationality and the existence of a country. The Sufism that Lessing follows is Sufism in the Western world.
[ترجمه ترگمان]این موضوع به طور کامل عقلانیت و وجود یک کشور را رد کرده است صوفی گری که لسینگ از آن پیروی می کند صوفی گری در دنیای غرب است
[ترجمه گوگل]این کاملا عقلانی و وجود یک کشور را رد کرده است عرفایی که لسینگ دنبال می کند، تصوف در جهان غرب است
[ترجمه گوگل]این کاملا عقلانی و وجود یک کشور را رد کرده است عرفایی که لسینگ دنبال می کند، تصوف در جهان غرب است
13. He was uniquely equipped not only to recover Iranian Sufism for the West, but also to defend the principal Western traditions of esoteric spirituality.
[ترجمه ترگمان]او به طور منحصر به فرد برای بازیابی Sufism ایرانی برای غرب تجهیز شده بود، بلکه برای دفاع از سنت های غربی اصلی معنویت درونی مجهز شده بود
[ترجمه گوگل]او منحصرا مجهز بود نه تنها برای بهبود تصوف ایرانی برای غرب بلکه برای دفاع از سنت های اصلی غربی معنویت باطنی
[ترجمه گوگل]او منحصرا مجهز بود نه تنها برای بهبود تصوف ایرانی برای غرب بلکه برای دفاع از سنت های اصلی غربی معنویت باطنی
14. The Black Book might be the most complicated and fantastic novel of Orhan Pamuk s works, much of which concerns Sufism, an Islamic philosophy of mysticism.
[ترجمه ترگمان]کتاب سیاه ممکن است پیچیده ترین و complicated آثار Orhan Pamuk باشد که بسیاری از آن ها صوفی گری، فلسفه اسلامی عرفان است
[ترجمه گوگل]کتاب سیاه ممکن است رمان پیچیده و فوق العاده ای از کارهای اورهان پاموک باشد، که بیشتر آن را صوفیسم، فلسفه اسلامی عرفان می داند
[ترجمه گوگل]کتاب سیاه ممکن است رمان پیچیده و فوق العاده ای از کارهای اورهان پاموک باشد، که بیشتر آن را صوفیسم، فلسفه اسلامی عرفان می داند
کلمات دیگر: