(زیست شناسی - از همپاشی یاخته) یاخته کافت، یاخت کافت، یاخت کافتی
cytolysis
(زیست شناسی - از همپاشی یاخته) یاخته کافت، یاخت کافت، یاخت کافتی
انگلیسی به فارسی
(زیستشناسی - از همپاشی یاخته) یاخته کافت، یاختکافت، یاخت کافتی
سیتولیز
انگلیسی به انگلیسی
• disintegration of a cell, degeneration of a cell
جملات نمونه
1. NK cell trigger effector functions ( cytolysis ) by KAR, if target cell loses appropriate ligands recognized by KIR.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که سلول هدف، لیگاند های مناسبی را که توسط KIR به رسمیت شناخته شده است، از دست می دهد، توابع انگیز پذیر و انگیز پذیر (cytolysis)را از دست می دهد
[ترجمه گوگل]سلول های NK سلول های مغز را فعال می کند (Cytolysis) توسط KAR، اگر سلول هدف از دست می دهد لیگاندهای مناسب شناسایی شده توسط KIR
[ترجمه گوگل]سلول های NK سلول های مغز را فعال می کند (Cytolysis) توسط KAR، اگر سلول هدف از دست می دهد لیگاندهای مناسب شناسایی شده توسط KIR
2. NK cell will trigger effector functions( cytolysis ) by KAR, if target cell loses appropriate ligands recognized by KIR.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که سلول هدف، لیگاند های مناسبی را که توسط KIR به رسمیت شناخته شده است، از دست می دهد، سلول NK با kar (cytolysis)توابع انگیز پذیر (cytolysis)را تحریک می کند
[ترجمه گوگل]سلول NK باعث می شود تا تومورهای عملگر (Cytolysis) توسط KAR، اگر سلول هدف از دست رفته لیگاندهای مناسب شناسایی شده توسط KIR
[ترجمه گوگل]سلول NK باعث می شود تا تومورهای عملگر (Cytolysis) توسط KAR، اگر سلول هدف از دست رفته لیگاندهای مناسب شناسایی شده توسط KIR
3. The ultrastructure changes showed various degrees of degeneration and edema and focal cytolysis necrosis in liver, heart, lung, kidney.
[ترجمه ترگمان]تغییرات ultrastructure در کبد، قلب، ریه و کلیه درجات مختلف از انحطاط و تورم و تورم را نشان داد
[ترجمه گوگل]تغییرات فراصوت نشان داد که درجه های مختلف دژنراتیو و ادم و نکروز سیوتلیس کانونی در کبد، قلب، ریه، کلیه وجود دارد
[ترجمه گوگل]تغییرات فراصوت نشان داد که درجه های مختلف دژنراتیو و ادم و نکروز سیوتلیس کانونی در کبد، قلب، ریه، کلیه وجود دارد
4. Methods: We used virus proliferation assay cell viability assay to evaluate the proliferation and cytolysis selectivity of CNHK500.
[ترجمه ترگمان]روش ها: ما از روش های تکثیر سلولی تکثیر ویروس برای ارزیابی تکثیر و گزینش پذیری CNHK۵۰۰ استفاده کردیم
[ترجمه گوگل]روش ها: از آزمون انعقادی سلول های تکثیر ویروس برای ارزیابی ویژگی تکثیر و سیتولیزی CNHK500 استفاده شد
[ترجمه گوگل]روش ها: از آزمون انعقادی سلول های تکثیر ویروس برای ارزیابی ویژگی تکثیر و سیتولیزی CNHK500 استفاده شد
5. Huge bite cell gobbles up fragment of deliquescent red blood cell, block Yu Xiaoliang, make Xiaoliang metamorphic, the likelihood causes cytolysis sex glaucoma.
[ترجمه ترگمان]سلول گازی بزرگ، تکه ای از سلول خونی قرمز deliquescent را می سازد، block یو Xiaoliang را مسدود می کند، Xiaoliang metamorphic را ایجاد می کند، این احتمال باعث cytolysis جنسی glaucoma می شود
[ترجمه گوگل]سلول های نیش عظیم به قطعه گلبول قرمز رقیق می اندازند، بلوک یو Xiaoliang، Xiaoliang دگرگون کننده، احتمال ایجاد سیتولیز جنسی گلوکوم
[ترجمه گوگل]سلول های نیش عظیم به قطعه گلبول قرمز رقیق می اندازند، بلوک یو Xiaoliang، Xiaoliang دگرگون کننده، احتمال ایجاد سیتولیز جنسی گلوکوم
6. Finally the virus released into the cell interval after cytolysis.
[ترجمه ترگمان]سرانجام ویروس در فاصله سلول بعد از cytolysis آزاد شد
[ترجمه گوگل]در نهایت ویروس بعد از سیتولیز به فاصله زمانی سلولی منتشر شد
[ترجمه گوگل]در نهایت ویروس بعد از سیتولیز به فاصله زمانی سلولی منتشر شد
7. The soluble protein in the supernatant was separated with the precipitate after ultrasonic cytolysis and centrifugation.
[ترجمه ترگمان]پروتیین محلول در مواد رویی پس از cytolysis و سانتریفوژ با شتاب جدا شد
[ترجمه گوگل]پروتئین محلول در سوپرناتان با رسوب پس از سیتولیز اولتراسونیک و سانتریفیوژ جدا شد
[ترجمه گوگل]پروتئین محلول در سوپرناتان با رسوب پس از سیتولیز اولتراسونیک و سانتریفیوژ جدا شد
8. Perforin (PFP), a kind of glycoprotein, plays a crucial role in CTL and NK mediated cytolysis.
[ترجمه ترگمان]Perforin (PFP)، نوعی of، نقش حیاتی در CTL و NK میانجی گری ایفا می کند
[ترجمه گوگل]پروفورین (PFP)، یک نوع گلیکوپروتئین، نقش مهمی در CTL و NK استعمال می کند
[ترجمه گوگل]پروفورین (PFP)، یک نوع گلیکوپروتئین، نقش مهمی در CTL و NK استعمال می کند
کلمات دیگر: