(جراحی - شکافتن مثانه یا کیسه ی صفرا) پیشابدان شکافی، کیسه شکافی، مثانه بری
cystotomy
(جراحی - شکافتن مثانه یا کیسه ی صفرا) پیشابدان شکافی، کیسه شکافی، مثانه بری
انگلیسی به فارسی
(جراحی - شکافتن مثانه یا کیسهی صفرا) پیشابدان شکافی، کیسه شکافی
سيستوتومي
انگلیسی به انگلیسی
• surgical operation performed on the urinary bladder
جملات نمونه
1. The fourth step Intravesical 1% formalin or open cystotomy temporary urinary diversion and bladder packing with gauze or percutaneous embolization of both vesical arteries.
[ترجمه ترگمان]مرحله چهارم: ۱ % formalin یا باز کردن cystotomy موقت ادرار و کیسه مثانه با گاز توری یا percutaneous embolization از هر دو سرخرگ مهره ای
[ترجمه گوگل]گام چهارم: فرمالین 1٪ Intravesical یا انحراف موقت ادرار و بسته شدن مثانه با استفاده از گازوئیل یا آمبولیزاسیون پوستی از هر دو شریان آبریاضی است
[ترجمه گوگل]گام چهارم: فرمالین 1٪ Intravesical یا انحراف موقت ادرار و بسته شدن مثانه با استفاده از گازوئیل یا آمبولیزاسیون پوستی از هر دو شریان آبریاضی است
2. A suprapubic transurethral cystotomy apparatus and method of forming a surgical opening therewith.
[ترجمه ترگمان]دستگاه suprapubic transurethral cystotomy و روش تشکیل یک ابزار جراحی ترمیمی
[ترجمه گوگل]یک دستگاه سیستوتومی transurethral suprapubic و روش تشکیل یک جراحی باز با آن
[ترجمه گوگل]یک دستگاه سیستوتومی transurethral suprapubic و روش تشکیل یک جراحی باز با آن
3. Post operative care is as per cystotomy with pain relief, antibiotics and prescription diet etc.
[ترجمه ترگمان]مراقبت های بعد از عمل به ازای هر cystotomy با تسکین درد، آنتی بیوتیک ها و رژیم غذایی تجویز می شود
[ترجمه گوگل]مراقبت های پس از عمل به عنوان یک سیستوتومی با کاهش درد، آنتی بیوتیک ها و رژیم غذایی رژیم غذایی و غیره است
[ترجمه گوگل]مراقبت های پس از عمل به عنوان یک سیستوتومی با کاهش درد، آنتی بیوتیک ها و رژیم غذایی رژیم غذایی و غیره است
4. Conclusions The modified ureteroneocystomy has the advantages of easy operation, safety, reliability and less complications which is no need of cystotomy and stent.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری The اصلاح شده مزایای عملکرد آسان، ایمنی، قابلیت اطمینان و پیچیدگی های کم تر را دارد که نیاز به cystotomy و استنت گذاری ندارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: یورترونوسیستومی اصلاح شده دارای مزایای استفاده آسان، امنیت، پایایی و عوارض کمتری است که نیاز به سیستوتومی و استنت ندارد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: یورترونوسیستومی اصلاح شده دارای مزایای استفاده آسان، امنیت، پایایی و عوارض کمتری است که نیاز به سیستوتومی و استنت ندارد
5. Objective To evaluate the clinical efficacy of arterial chemotherapy and partial cystotomy for treatment of bladder carcinoma.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثربخشی بالینی شیمی درمانی و درمان نسبی برای درمان سرطان مثانه
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثربخشی بالینی شیمی درمانی شریانی و سیستوتومی قسمتی برای درمان کارسینوم مثانه
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثربخشی بالینی شیمی درمانی شریانی و سیستوتومی قسمتی برای درمان کارسینوم مثانه
6. The fourth step was intravesical 1% formalin or open cystotomy. Temporary urinary diversion and bladder packing with gauze or percutaneous embolization of both vesical arteries were adopted.
[ترجمه ترگمان]مرحله چهارم، intravesical ۱ % formalin یا cystotomy باز بود diversion ادرار موقت و مثانه با گاز پانسمان و یا percutaneous embolization از هر دو سرخرگ مهره ای مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]گام چهارم به ترتیب 1٪ فرمالین و یا سیستوتومی باز بود انحراف موقت ادرار و بسته شدن مثانه با استفاده از گازوئیل یا آمبولیزاسیون پوستی هر دو شریان آبریاضی تصویب شد
[ترجمه گوگل]گام چهارم به ترتیب 1٪ فرمالین و یا سیستوتومی باز بود انحراف موقت ادرار و بسته شدن مثانه با استفاده از گازوئیل یا آمبولیزاسیون پوستی هر دو شریان آبریاضی تصویب شد
7. The left 3 cases were cured by intervention, bladder perfusion and open cystotomy, respectively.
[ترجمه ترگمان]سه مورد چپ به ترتیب با مداخله، مثانه و cystotomy باز شدند
[ترجمه گوگل]3 مورد چپ به ترتیب تحت مداخله، پرفیوژن مثانه و سیستوتومی باز قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]3 مورد چپ به ترتیب تحت مداخله، پرفیوژن مثانه و سیستوتومی باز قرار گرفتند
کلمات دیگر: