کلمه جو
صفحه اصلی

czarist

انگلیسی به فارسی

شاهزاده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of, concerning, or resembling a czar or the government headed by a czar.

- Aristocrats had power under czarist Russia.
[ترجمه ترگمان] Aristocrats در under روسیه قدرت داشت
[ترجمه گوگل] ارسطو تحت سلطه سلطه روسیه بود

(2) تعریف: autocratic or despotic.
اسم ( noun )
• : تعریف: one who advocates or supports a czar or a czarist system.

• supporter of czarism (dictatorship, autocratic government; government by a czar as in pre-revolutionary russia)
of a czar (emperor; emperor of russia before the revolution)

جملات نمونه

1. After the show closed at the Corcoran, the Czarist treasures were held hostage in a tractor-trailer truck.
[ترجمه ترگمان]پس از پایان نمایش در the، گنجینه های Czarist در یک کامیون تراکتور به گروگان گرفته شدند
[ترجمه گوگل]پس از نمایش در Corcoran بسته شد، گنجینه های شاهزاده در کامیون تراکتور کامیون گروگان گرفتار شدند

2. Russian, fromthe18th century gradually moved south from czarist Russia to the Chinese ethnic minorities in Xinjiang and other places.
[ترجمه ترگمان]قرن fromthe۱۸th به تدریج از czarist روسیه به اقلیت های نژادی چینی در ژین جیانگ و مناطق دیگر انتقال یافت
[ترجمه گوگل]روسیه، از قرن 18th به تدریج جنوب از روسیه سرزمین به اقلیت های قومی چینی در سین کیانگ و دیگر مکان ها نقل مکان کرد

3. The anti-Jewish pogroms in Czarist Russia were but the tip of the iceberg which revealed the inherent rottenness of the regime which was soon to disappear in the storm of revolution.
[ترجمه ترگمان]برنامه ضد یهودی در Czarist روسیه به جز نوک کوه یخ بود که فساد ذاتی رژیم را آشکار کرد که به زودی در طوفان انقلاب ناپدید شد
[ترجمه گوگل]تظاهرات علیه یهودیان در روسیه شاهزاده اما تنها نوک کوه یخ بود که فساد ذاتی رژیم را که به زودی در طوفان انقلاب ناپدید شد نشان داد

4. From the Dynasty of Romanoff on, Czarist Russia was following a developing path of imperial expansion and space safety.
[ترجمه ترگمان]از دودمان of روسیه در حال توسعه مسیر توسعه امپراتوری و امنیت فضایی بود
[ترجمه گوگل]از دوران سلطنت رومانف، پادشاهی روسیه مسیری را برای توسعه امپریالیستی و ایمنی فضایی دنبال کرد

5. His father was a democrat in czarist Russia, and he was quite a reformer. At the time that the Bolsheviks took over in 191 there was a brief window of time prior to the family's flight.
[ترجمه ترگمان]پدرش یک دموکرات در czarist روسیه بود، و او کاملا مصلح بود در آن زمان که بلشویک ها جایگاه ۱۹۱ را اشغال کردند، زمان کوتاهی قبل از پرواز خانواده بود
[ترجمه گوگل]پدرش دمکرات در روسیه بود و کاملا اصلاح طلب بود در آن زمان که بلشویک ها در سال 191 به تصویب رسید، پنجره ای کوتاه از زمان قبل از پرواز خانواده بود

6. But in the later, the limo policy finally given the czarist government the opportunity to be aggressed, ended in the evil consequence of losing the territory.
[ترجمه ترگمان]اما در اواخر، سیاست لیموزین ها سرانجام به دولت czarist فرصت داد تا aggressed شود و در نتیجه بدی از دست دادن منطقه به پایان رسید
[ترجمه گوگل]اما در نهایت، سیاست لیمو در نهایت به حکومت حزب محافظه کار اجازه داد تا به تهاجم برسد و به نتیجه ضرب و شتم از دست دادن قلمرو پایان یابد

7. One day, having read an article about the life of serfs in Czarist Russia, he looked about him and thought that conditions were much the same in China.
[ترجمه ترگمان]یک روز پس از خواندن مقاله ای در مورد زندگی سرفها در Czarist روسیه، او به اطراف خود نگاه کرد و فکر کرد که شرایط در چین یک سان است
[ترجمه گوگل]یک روز، با خواندن یک مقاله در مورد زندگی سربازان در روسیه شاهزاده، او در مورد او نگاه کرد و فکر کرد که شرایط در چین بسیار یکسان است

8. Six of these same seven countries, excluding Canada, together with czarist Russia and Austria, constituted the eight powers that formed the allied forces in those days.
[ترجمه ترگمان]شش تا از این هفت کشور، به استثنای کانادا، همراه با czarist روسیه و اتریش، هشت قدرت تشکیل دادند که نیروهای متفق در آن روزها تشکیل دادند
[ترجمه گوگل]شش تن از این هفت کشور، به استثنای کانادا، همراه با سرزمین روسیه و اتریش، هشت قدرت را تشکیل دادند که در آن روز نیروهای متحد را تشکیل دادند

9. Lenin briefly had been a criminal defense lawyer under the czarist government before opting for revolution.
[ترجمه ترگمان]لنین برای مدت کوتاهی قبل از انتخاب انقلاب یک وکیل دفاع جنایی تحت حکومت czarist بود
[ترجمه گوگل]قبل از انتخاب انقلاب، لنین به مدت کوتاهی وکیل مدافع جنایی تحت حکومت حزب سوسیالیست بود

10. It is also full of statuettes of eagles; a double-headed eagle was the symbol of czarist Russia. sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]همچنین پر از مجسمه های کوچک عقاب است؛ یک عقاب دو سر نماد of روسیه بود فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]این نیز پر از عروسی از عقاب است؛ یک عقاب دوجداره نمادی از سرزمین روسیه بود فرهنگ لغت جمله

11. He contended that while it is impossible to build democracy swiftly after centuries of czarist and communist rule, Russian democracy compares favorably in some ways to that of the West.
[ترجمه ترگمان]وی مدعی شد که در حالی که ساخت دموکراسی به سرعت پس از قرن ها حکومت کمونیستی و حکومت کمونیستی غیر ممکن است، دموکراسی روسیه در برخی از راه ها به نفع غرب مقایسه می شود
[ترجمه گوگل]او تصریح کرد که اگرچه بعد از قرن ها حکومت سلطنتی و حکومت کمونیستی دموکراتیک ساختن نیست، دموکراسی روسیه در بعضی موارد به مثابهی غرب واضح است

12. Reliable, pre-1908 maps of this uninhabited region of Siberia are not easy to come by, but we found a czarist military map from 1883 that fails to show the lake.
[ترجمه ترگمان]تهیه نقشه از پیش - ۱۹۰۸ از این منطقه خالی از سکنه سیبری آسان نیست، اما ما نقشه نظامی czarist را از سال ۱۸۸۳ پیدا کردیم که نتوانست دریاچه را نشان دهد
[ترجمه گوگل]قابل اطمینان، نقشه های پیش از 1908 از این منطقه غیرمولد سیبری آسان نیست، اما ما نقشه جنگی زرتشتی را از سال 1883 کشف کردیم که دریاچه را نشان نمی دهد

13. You came here to drink in the grandeur of the Winter Palace, to float down the majestic canals, to be transported to its gilded czarist opulence.
[ترجمه ترگمان]شما به اینجا آمده اید تا در عظمت کاخ سفید آب بنوشید، تا آن آب های باشکوه را بر فراز آن شناور کنند تا به ثروت gilded برسید
[ترجمه گوگل]شما در اینجا به بزرگواری کاخ زمستانی نوشیدید تا به کانالهای باشکوه بپردازید، تا به مقیاس طلایی زرتشتی منتقل شود

14. It was an era which saw Perry's opening of Japan, the Crimean War, the Indian mutiny, Russian czarist expansion to the Amur.
[ترجمه ترگمان]این دوره ای بود که باز شدن پری در ژاپن، جنگ کریمه، شورش هندوستان و گسترش czarist روسیه به آمور را مشاهده کرد
[ترجمه گوگل]این عصر بود که دیدگاه پروری ژاپن، جنگ کریمه، شورش هندی، گسترش زورگیر روسیه به آمور را دید

15. The other country that took greatest advantage of China was czarist Russia and later the Soviet Union.
[ترجمه ترگمان]کشور دیگری که بیش ترین سود را از چین دریافت کرد، czarist روسیه و بعدها اتحاد جماهیر شوروی بود
[ترجمه گوگل]کشور دیگری که بزرگترین مزیت چین را به دست گرفت، روسیه و سپس اتحاد جماهیر شوروی بود


کلمات دیگر: