کلمه جو
صفحه اصلی

jeerer


طعنه زن، طنزگو، استهزاکننده، ریشخند کن

انگلیسی به فارسی

خنده دار


انگلیسی به انگلیسی

• one who scoffs, mocker; one who derides

جملات نمونه

1. The crowd jeered when the boxer was knocked down.
[ترجمه ترگمان]وقتی که بوکسور مشت خورد، جمعیت به خنده افتادند
[ترجمه گوگل]جمعیت زمانی که بوکسور زده شد، جیغ کشید

2. The Prime Minister's speech was greeted with boos and jeers.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی نخست وزیر با هو هو و استهزا آمیز مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه گوگل]سخنرانی نخست وزیر با شگفتی ها و غم انگیزان به سر می برد

3. "You know I'm right!" she jeered.
[ترجمه ترگمان]! میدونی که حق با منه \" او با تمسخر گفت:
[ترجمه گوگل]'شما می دانید من درست است!' او عصبانی شد

4. Marchers jeered at white passers-by, but there was no violence, nor any arrests.
[ترجمه ترگمان]آدم های سفید به وسیله آدم های سفید، مسخره می کردند، اما هیچ خشونتی در کار نبود و هیچ بازداشتی در کار نبود
[ترجمه گوگل]رقیبان در عابران پیاده سفیدپوست، اما هیچ خشونت و هیچ بازداشتی وجود نداشت

5. The boy struck at his companion who had jeered at him.
[ترجمه ترگمان]پسر به رفیقش حمله کرد که او را مسخره کرده بود
[ترجمه گوگل]این پسر به همراهش که به او زل زده بود ضربه زد

6. The people at the back of the hall jeered the speaker.
[ترجمه ترگمان]مردم پشت سرسرا سخنران را مسخره می کردند
[ترجمه گوگل]مردم در پشت سالن سخنرانی را لرزاندند

7. He listened to the jeers of the crowd without flinching.
[ترجمه ترگمان]او بی آنکه خود را خم کند به گوش جمعیت گوش فرا داد
[ترجمه گوگل]او گوشهای از جمعیت را بدون زنگ زدگی گوش داد

8. The young painter's works were jeered at at first,but later they proved to be very valuable.
[ترجمه ترگمان]کاره ای نقاش جوان ابتدا مورد تمسخر قرار گرفتند، اما بعدا معلوم شد که بسیار با ارزش هستند
[ترجمه گوگل]آثار هنرمند جوان در ابتدا جنجال برانگیز بود، اما بعدها آنها بسیار ارزشمند بودند

9. Don't jeer at the person who came last in the race - it's very unkind.
[ترجمه ترگمان]به کسی که آخرین بار در مسابقه امده است مسخره نکن - این خیلی نامهربان است
[ترجمه گوگل]در شخصی که در مسابقه آخر حضور نداشته اید، نگران نباشید - این بسیار ناخوشایند است

10. He interrupted my speech with jeering.
[ترجمه ترگمان]او با استهزا صحبت مرا قطع کرد
[ترجمه گوگل]او سخنرانی من را با زحمت قطع کرد

11. Hecklers interrupted her speech with jeering.
[ترجمه ترگمان]hecklers حرفش را قطع کرد و با jeering حرف او را قطع کرد
[ترجمه گوگل]Hecklers سخنرانی او را با ناراحتی قطع کرد

12. The crowd was hooting and jeering at the speaker.
[ترجمه ترگمان]جمعیت سوت می زدند و به سخنران طعنه می زدند
[ترجمه گوگل]جمعیت در حال سخن گفتن بود و درگیر بود

13. The crowd jeered at the politicians who had failed in the election.
[ترجمه ترگمان]مردم به سیاستمداران که در انتخابات شکست خورده بودند، می خندیدند
[ترجمه گوگل]این جمعیت در سیاستمدارانی که در انتخابات شکست خورده بودند، جرأت می کردند

14. Do not jeer at the misfortunes of others.
[ترجمه ترگمان]به بدبختی دیگران سربه سرم نگذارید
[ترجمه گوگل]در بدبختی دیگران نترسید

15. The players were jeered by disappointed fans.
[ترجمه ترگمان]بازیکنان از هواداران مایوس مورد تمسخر قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]بازیکنان از طرف طرفداران ناامید مورد سوء استفاده قرار گرفتند


کلمات دیگر: