جیغ کشیدن، سخن مسخره امیز گفتن، هو کردن
jeering
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• ridiculing, sneering, mocking, derisive, insulting
جملات نمونه
1. our team was playing badly and the spectators kept jeering at them
تیم ما بد بازی می کرد و تماشاچیان مرتب آنها را هو می کردند.
2. He interrupted my speech with jeering.
[ترجمه ترگمان]او با استهزا صحبت مرا قطع کرد
[ترجمه گوگل]او سخنرانی من را با زحمت قطع کرد
[ترجمه گوگل]او سخنرانی من را با زحمت قطع کرد
3. Hecklers interrupted her speech with jeering.
[ترجمه ترگمان]hecklers حرفش را قطع کرد و با jeering حرف او را قطع کرد
[ترجمه گوگل]Hecklers سخنرانی او را با ناراحتی قطع کرد
[ترجمه گوگل]Hecklers سخنرانی او را با ناراحتی قطع کرد
4. There was constant jeering and interruption from the floor.
[ترجمه ترگمان]صدای ریشخند آمیز و وقفه از کف اتاق شنیده شد
[ترجمه گوگل]مداوم و بی رحمانه از کف وجود داشت
[ترجمه گوگل]مداوم و بی رحمانه از کف وجود داشت
5. The crowd was hooting and jeering at the speaker.
[ترجمه ترگمان]جمعیت سوت می زدند و به سخنران طعنه می زدند
[ترجمه گوگل]جمعیت در حال سخن گفتن بود و درگیر بود
[ترجمه گوگل]جمعیت در حال سخن گفتن بود و درگیر بود
6. There was jeering from the Labour benches.
[ترجمه ترگمان]صدای خنده از روی نیمکت ها به گوش رسید
[ترجمه گوگل]از نیمکت های کارگر ناراحت شدم
[ترجمه گوگل]از نیمکت های کارگر ناراحت شدم
7. There was loud jeering from the opposition parties when the prime minister stood up to speak.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که نخست وزیر ایستاد تا صحبت کند، صدای خنده بلند احزاب مخالف بلند شد
[ترجمه گوگل]وقتی نخست وزیر ایستاد تا سخنرانی کند، از احزاب اپوزیسیون با صدای بلند می ترسید
[ترجمه گوگل]وقتی نخست وزیر ایستاد تا سخنرانی کند، از احزاب اپوزیسیون با صدای بلند می ترسید
8. Hindered by scolding women and jeering men, the soldiers lowered themselves into the cramped crawl spaces.
[ترجمه ترگمان]مردان با سرزنش زنان و مردان jeering و سربازان خود را در فضاهای خالی فرو می بردند
[ترجمه گوگل]سربازان به وسیله مسخره کردن زنان و جیغ زدن به مردان، خود را به فضاهای کوچک خزنده کاهش دادند
[ترجمه گوگل]سربازان به وسیله مسخره کردن زنان و جیغ زدن به مردان، خود را به فضاهای کوچک خزنده کاهش دادند
9. Others began jeering and eventually threw bottles and stones.
[ترجمه ترگمان]دیگران شروع کردند به مسخره کردن و در نهایت بطری و سنگ پرتاب کردند
[ترجمه گوگل]دیگران شروع به جیغ زدن کردند و سرانجام بطری ها و سنگ ها را ریختند
[ترجمه گوگل]دیگران شروع به جیغ زدن کردند و سرانجام بطری ها و سنگ ها را ریختند
10. A jeering, bottle-throwing crowd chased reporters away.
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" \" به دنبال گزارشگران بیرون رفت \" \" \"
[ترجمه گوگل]جمعیت پرتلاطم، بطری، خبرنگاران را دور زد
[ترجمه گوگل]جمعیت پرتلاطم، بطری، خبرنگاران را دور زد
11. With the sentries jeering and the kitchen girls free to throw dirt, glad to see her fallen?
[ترجمه ترگمان]با این همه نگهبانان و بانوان آشپزخانه بدون اینکه او را ببینند خوشحال بودند؟
[ترجمه گوگل]با زحمت های نگهبانان و دختران آشپزخانه رایگان برای پرتاب خاک، خوشحالم که او را دیدم که افتاده است؟
[ترجمه گوگل]با زحمت های نگهبانان و دختران آشپزخانه رایگان برای پرتاب خاک، خوشحالم که او را دیدم که افتاده است؟
12. Jeering and chanting, they thrust her down on to the kerb.
[ترجمه ترگمان]jeering و chanting، او را به لبه جدول فشار می دادند
[ترجمه گوگل]جیرینگ و آواز خواندن، او را به سمت جلو حرکت می دهند
[ترجمه گوگل]جیرینگ و آواز خواندن، او را به سمت جلو حرکت می دهند
13. His jeering remarks had hidden barbs, and just went to prove how little he cared either way.
[ترجمه ترگمان]سخنان ریشخند آمیز او خارها را پنهان کرده بود و فقط می خواست ثابت کند که چقدر به او علاقمند است
[ترجمه گوگل]اظهارات ناراحت کننده او دندان های پنهان را پنهان کرده بود و فقط برای اثبات اینکه چگونه کمی به هر دلیلی مراقبت می کرد، رفت
[ترجمه گوگل]اظهارات ناراحت کننده او دندان های پنهان را پنهان کرده بود و فقط برای اثبات اینکه چگونه کمی به هر دلیلی مراقبت می کرد، رفت
14. After the match the crowd were all jeering at him.
[ترجمه ترگمان]بعد از مسابقه، جمعیت همه را مسخره کرد
[ترجمه گوگل]بعد از مسابقه، جمعیت همه به او دلگرم بود
[ترجمه گوگل]بعد از مسابقه، جمعیت همه به او دلگرم بود
پیشنهاد کاربران
مسخره کردن
✔️هو کردن
There was loud jeering from the opposition parties when the prime minister stood up to speak
There was loud jeering from the opposition parties when the prime minister stood up to speak
( صفت ) adjective:
مسخره
making rude and mocking remarks, typically in a loud voice.
نمونه:
"the jeering crowds"
مسخره
making rude and mocking remarks, typically in a loud voice.
نمونه:
"the jeering crowds"
کلمات دیگر: