کلمه جو
صفحه اصلی

identikit


(نام بازرگانی)، چهره نگاشت، شناساساز (تصویر انواع بینی ها و چشم ها و غیره که برای شناسایی بزهکار یا راهنمایی شهود و توصیف آنان روی هم سوار می کنند و قیافه ی تقریبی بزهکار را آشکار می سازند)، شناسا سازانه، وابسته به این روش شناسایی، جورواجور

انگلیسی به فارسی

(نام بازرگانی) چهرهنگاشت، شناساساز (تصویر انواع بینیها و چشمها و غیره که برای شناسایی بزهکار یا راهنمایی شهود و توصیف آنان روی هم سوار می‌کنند و قیافهی تقریبی بزهکار را آشکار می‌سازند)


(نام بازرگانی) شناسا سازانه، وابسته به این روش شناسایی


(نام بازرگانی) سرهم بندی شده، جورواجور


انگلیسی به انگلیسی

• kit with pictures of facial features used to form possible pictures of suspects
an identikit or an identikit picture is a drawing, made up from a special set of smaller drawings, of the face of someone the police want to question. it is made from descriptions given to them by witnesses to a crime.

جملات نمونه

1. Police have issued an Identikit of the man they want to question.
[ترجمه ترگمان]پلیس گزارشی از مردی صادر کرده است که می خواهند از آن ها سوال کنند
[ترجمه گوگل]پلیس یک شناسنامه را از مردی که می خواهد سوال کند صادر کرده است

2. Drawings, identikit pictures, character descriptions will all help our enquiries.
[ترجمه ترگمان]Drawings، عکس های identikit، توضیحات شخصیت همگی به سوالات ما کمک خواهند کرد
[ترجمه گوگل]نقاشیها، عکسهای مشابه، توصیف شخصیتها همه به سوالات ما کمک میکنند

3. Portugal is vulnerable not because it is an identikit version of either Greece or Ireland, but because it shares some of the symptoms of both those afflicted economies.
[ترجمه ترگمان]پرتغال به این دلیل آسیب پذیر است که نسخه identikit از یونان یا ایرلند است، بلکه به این دلیل است که برخی از نشانه های این دو اقتصاد را در بر می گیرد
[ترجمه گوگل]پرتغال آسیب پذیر است نه به این دلیل که این یک نسخه ی مشابه یونان یا ایرلند است، اما به دلیل آنکه برخی از نشانه های هر دو اقتصاد آسیب دیده را به اشتراک می گذارد

4. The police issued an identikit picture of the mugger.
[ترجمه ترگمان]پلیس تصویر identikit از mugger را منتشر کرد
[ترجمه گوگل]پلیس عکس تصویری از قاتل صادر کرد

5. He's been seen out at nightclubs and restaurants with a series of identikit blondes.
[ترجمه ترگمان]او در کلوپ های شبانه و رستوران ها با سری of بلوند دیده شده است
[ترجمه گوگل]او در کلیساهای شبانه و رستوران ها با یک سری از مو بورهای مشابه دیده شده است

6. It would be folly to try to fit them into some sort of identikit European personality.
[ترجمه ترگمان]تلاش برای تناسب با آن ها در برخی از انواع شخصیت اروپایی حماقت است
[ترجمه گوگل]احمقانه است که سعی شود آنها را به برخی از شخصیت های اروپایی مشابه بسپارند

7. About a quarter of a mile down the road is the local intersection, with the identikit Taco Bells, 7-Elevens, dollar stores and payday loan outlets that punctuate America.
[ترجمه ترگمان]حدود یک چهارم مایل پایین تر از جاده تقاطع محلی است، با the Taco Bells، ۷ - Elevens، فروشگاه های زنجیره ای و خروجی های payday که به آمریکا احترام می گذارند
[ترجمه گوگل]تقریبا یک چهارم از یک مایل در جاده، تقاطع محلی، با Taco Bells، 7-Elevens، فروشگاه های دالر و دفاتر پرداخت وام پرداخت می شود که به ایالات متحده متصل می شوند

8. You guys of your generation all seem to look identical with your baggy pants and identikit haircuts.
[ترجمه ترگمان]شماها از نسل شما به نظر می رسه که همه تون با شلوار گشاد شده و موهای identikit شبیه به نظر می شین
[ترجمه گوگل]شما بچه ها از نسل شما همه به نظر می رسد با شلوار baggy خود و haircuts identikit مشابه یکسان است

پیشنهاد کاربران

قابل شناسایی کردن


کلمات دیگر: