• jail, prison
jailhouse
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Bokin, wearing a jailhouse orange shirt and slacks, did not enter a plea during his court hearing.
[ترجمه ترگمان]Bokin، که پیراهن نارنجی jailhouse به تن داشت و شلوار گشاد به تن داشت، در طول استماع دادگاه در دادگاه حاضر نشد
[ترجمه گوگل]بوکین، پیراهن نارنجی جادوگر و لباس های شلوار را پوشانده بود، در جلسه دادگاه خود درخواستی نکرد
[ترجمه گوگل]بوکین، پیراهن نارنجی جادوگر و لباس های شلوار را پوشانده بود، در جلسه دادگاه خود درخواستی نکرد
2. Bokin, wearing a jailhouse orange shirt and slacks, did not enter a plea during his Tuesday morning arraignment.
[ترجمه ترگمان]Bokin که پیراهن نارنجی jailhouse به تن داشت و شلوار گشاد به تن داشت، در طول سه شنبه صبح روز سه شنبه به دادگاه احضار نشد
[ترجمه گوگل]بوکین، پوشیدن یک پیراهن پرتقالی و جادوگر زندانیان، در طی مراسم صبح روز سه شنبه در دادگاه حاضر نشد
[ترجمه گوگل]بوکین، پوشیدن یک پیراهن پرتقالی و جادوگر زندانیان، در طی مراسم صبح روز سه شنبه در دادگاه حاضر نشد
3. This was no jailhouse rock, this was gang warfare.
[ترجمه ترگمان]این زندان تو زندان نبود این جنگ گروهی بود
[ترجمه گوگل]این هیچ سنگ زندان نبود، این جنگ باند بود
[ترجمه گوگل]این هیچ سنگ زندان نبود، این جنگ باند بود
4. Attempts to lynch black prisoners continued to cause jailhouse riots in 191
[ترجمه ترگمان]تلاش برای lynch زندانیان سیاه پوست ادامه پیدا کرد تا منجر به شورش jailhouse در ۱۹۱ نفر شود
[ترجمه گوگل]تلاش های زندانیان سیاه پوست در سال 191 موجب شورش های زندانیان شد
[ترجمه گوگل]تلاش های زندانیان سیاه پوست در سال 191 موجب شورش های زندانیان شد
5. Scull is using jailhouse informants to testify that Wooten confessed to them.
[ترجمه ترگمان]Scull از informants jailhouse استفاده می کند تا شهادت دهد که wooten به آن ها اعتراف کرده است
[ترجمه گوگل]Scull از خبرنگاران زندان برای شهادت استفاده می کند که ووتن به آنها اعتراف کرد
[ترجمه گوگل]Scull از خبرنگاران زندان برای شهادت استفاده می کند که ووتن به آنها اعتراف کرد
6. "Viva Las Vegas" and "Jailhouse Rock, " were among the movies.
[ترجمه ترگمان]\"زنده باد لاس وگاس\" و \"راک jailhouse راک\" در بین فیلم ها بودند
[ترجمه گوگل]'Viva Las Vegas' و 'Jailhouse Rock' در میان فیلم ها بودند
[ترجمه گوگل]'Viva Las Vegas' و 'Jailhouse Rock' در میان فیلم ها بودند
7. They're wasting time on me; I'm just a jailhouse baby.
[ترجمه ترگمان]اونا دارن وقت رو برای من تلف می کنن، من فقط یه بچه jailhouse
[ترجمه گوگل]آنها زمان را برای من خراب می کنند؛ من فقط یک زندان زندان هستم
[ترجمه گوگل]آنها زمان را برای من خراب می کنند؛ من فقط یک زندان زندان هستم
8. Oh, I feel so sleepy, Oh, Jailhouse baby.
[ترجمه ترگمان] اوه، من خیلی خوابم میاد، اوه، عزیزم
[ترجمه گوگل]اوه، من خیلی خواب آلود، اوه، بچه جیل خوندم
[ترجمه گوگل]اوه، من خیلی خواب آلود، اوه، بچه جیل خوندم
9. Former German prison turned hotel offers guests a jailhouse experience, with a possibility of walking out whenever they like.
[ترجمه ترگمان]زندان سابق آلمان به میهمانان یک تجربه jailhouse ارائه می دهد، با امکان پیاده رفتن از هر زمان که آن ها دوست دارند
[ترجمه گوگل]هتل زندان سابق آلمان ارائه می دهد مهمانان یک زندان زندان، با امکان رفتن به هر زمان که دوست دارند
[ترجمه گوگل]هتل زندان سابق آلمان ارائه می دهد مهمانان یک زندان زندان، با امکان رفتن به هر زمان که دوست دارند
10. It's based on a jailhouse confession in part, which is notoriously unreliable form of evidence.
[ترجمه ترگمان]این بنا بر یک اعتراف jailhouse در بخشی است، که به شکل بسیار غیرقابل اطمینان از شواهد است
[ترجمه گوگل]این بر اساس یک اعتراف زندانیان است که بخشی از آن است که شواهد غلطی غیر قابل اعتماد است
[ترجمه گوگل]این بر اساس یک اعتراف زندانیان است که بخشی از آن است که شواهد غلطی غیر قابل اعتماد است
11. Rodriguez took up a command position in the old jailhouse.
[ترجمه ترگمان]پس از آن رودریگز موضع فرمانده را در the قدیم به عهده گرفت
[ترجمه گوگل]رودریگز موقعیت فرماندهی در زندان قدیمی را در دست گرفت
[ترجمه گوگل]رودریگز موقعیت فرماندهی در زندان قدیمی را در دست گرفت
12. The kangaroo court decided the punishment must fit the crime and ruled that he stay in his cell during the jailhouse comedy.
[ترجمه ترگمان]دادگاه کانگورو تصمیم گرفت که مجازات باید متناسب با جرم باشد و حکم داد که در طول کمدی jailhouse در سلول خود بماند
[ترجمه گوگل]دادگاه کانگورو تصمیم گرفت که مجازات باید جرم باشد و تصدیق کند که او در کمدی زندان در سلول خود بماند
[ترجمه گوگل]دادگاه کانگورو تصمیم گرفت که مجازات باید جرم باشد و تصدیق کند که او در کمدی زندان در سلول خود بماند
13. Others have gone free because their prosecutors relied on junk science, jailhouse snitches or bad cops.
[ترجمه ترگمان]سایرین به این دلیل آزاد شده اند که prosecutors به دانش junk، jailhouse snitches یا پلیس های بد اتکا کرده اند
[ترجمه گوگل]دیگران آزاد شده اند، زیرا دادستان های آنها بر علم ناخوشایند، اسکناس های زندان یا پلیس های بد متکی بودند
[ترجمه گوگل]دیگران آزاد شده اند، زیرا دادستان های آنها بر علم ناخوشایند، اسکناس های زندان یا پلیس های بد متکی بودند
14. The management of a Hebei detention center is being investigated after two prisoners died and another was severely injured by a jailhouse bully .
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه دو زندانی کشته شدند، مدیریت یک بازداشتگاه Hebei مورد بازجویی قرار گرفت و فرد دیگری به شدت توسط یک فرد زورگو زخمی شد
[ترجمه گوگل]مدیریت یک بازداشتگاه هبی در حال بررسی است، پس از آنکه دو زندانی جان سالم به در بردند و یکی دیگر از آنها توسط یک قاتل زندان به شدت مجروح شد
[ترجمه گوگل]مدیریت یک بازداشتگاه هبی در حال بررسی است، پس از آنکه دو زندانی جان سالم به در بردند و یکی دیگر از آنها توسط یک قاتل زندان به شدت مجروح شد
کلمات دیگر: