نیمی از ده ها، جین
half dozen
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• six; half of a dozen; group of six
consisting of six
consisting of six
جملات نمونه
1. The police have pulled in a half dozen people who they suspect.
[ترجمه کامبیز] پلیس در حدود دوازده نفر را که مظنون هستندرا توقیف کرده است
[ترجمه ترگمان]پلیس ده دوازده نفری رو که مظنون هستن کشیده[ترجمه گوگل]پلیس در حدود دوازده نفر را که مظنون هستند، کشیده اند
2. These apples are $ a half dozen.
[ترجمه ترگمان]این سیب ها a دلار هستند
[ترجمه گوگل]این سیب ها به نصف ده دلار می رسد
[ترجمه گوگل]این سیب ها به نصف ده دلار می رسد
3. Stock in just a half dozen or so diverse companies would cut your risk significantly.
[ترجمه ترگمان]سهام در حدود شش یا چند شرکت مختلف ریسک شما را به طور قابل توجهی کاهش خواهند داد
[ترجمه گوگل]سهام فقط در دوازده و یا شرکت های متنوع مختلف خطر شما را به طور قابل توجهی کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]سهام فقط در دوازده و یا شرکت های متنوع مختلف خطر شما را به طور قابل توجهی کاهش می دهد
4. Around the vases a half dozen metal stakes had been planted.
[ترجمه ترگمان]در اطراف گلدان یک دوجین اسکناس فلزی کاشته بودند
[ترجمه گوگل]در اطراف گلدان ها، نیمه دوازده سنگ فلزی کاشته شده بود
[ترجمه گوگل]در اطراف گلدان ها، نیمه دوازده سنگ فلزی کاشته شده بود
5. Now a mere half dozen kinds are left.
[ترجمه ترگمان]حالا فقط شش نوع مختلف باقی مانده
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تنها نیمی از دوجین نوع باقی مانده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر تنها نیمی از دوجین نوع باقی مانده است
6. Names of a half dozen snitches have been listed as prosecution witnesses to whom Wooten allegedly confessed.
[ترجمه ترگمان]اسامی بیش از ده دوازده نفر به عنوان شاهدان دادرسی در نظر گرفته شده است که متهم به اعتراف به آن ها اعتراف کرده است
[ترجمه گوگل]نام و نام خانوادگی یک نیم دویچ snitches شده اند به عنوان شاهدان پیگرد قانونی که Wooten ادعا کرد اعتراف شده است
[ترجمه گوگل]نام و نام خانوادگی یک نیم دویچ snitches شده اند به عنوان شاهدان پیگرد قانونی که Wooten ادعا کرد اعتراف شده است
7. Project sources say any one of the half dozen is capable of winning the contract.
[ترجمه ترگمان]منابع پروژه می گویند که هر یک از این شش نفر قادر به برنده شدن قرارداد هستند
[ترجمه گوگل]منابع پروژه می گویند که هر یک از دوازده نفر قادر به کسب قرارداد می باشند
[ترجمه گوگل]منابع پروژه می گویند که هر یک از دوازده نفر قادر به کسب قرارداد می باشند
8. The hunters are the half dozen or so experienced adult males in the group.
[ترجمه ترگمان]شکارچیان حدود شش یا اندی فرد بالغ در این گروه هستند
[ترجمه گوگل]شکارچیان دوازده یا بالغ بالغ مردان در گروه هستند
[ترجمه گوگل]شکارچیان دوازده یا بالغ بالغ مردان در گروه هستند
9. In its final form, it contained some half dozen suites of rooms in two wings opposing each other across a central court.
[ترجمه ترگمان]در آخرین شکل آن، حدود شش سوئیت در دو جناح در مقابل یکدیگر در یک دادگاه مرکزی قرار داشت
[ترجمه گوگل]در شکل نهایی آن، در حدود دوازده اتاق سوئیت اتاق در دو بال مخالف یکدیگر در یک دادگاه مرکزی قرار داشت
[ترجمه گوگل]در شکل نهایی آن، در حدود دوازده اتاق سوئیت اتاق در دو بال مخالف یکدیگر در یک دادگاه مرکزی قرار داشت
10. I spotted about a half dozen Asians, three or four Latinos, and one black person. All the rest were white.
[ترجمه ترگمان]تقریبا شش تا از آسیایی ها را دیدم، سه یا چهار نفر، و یک شخص سیاه پوست بقیه سفید بودند
[ترجمه گوگل]من حدود نیمی از آسیایی ها، سه یا چهار لاتین و یک شخص سیاه پوست را دیدم تمام بقیه سفید بودند
[ترجمه گوگل]من حدود نیمی از آسیایی ها، سه یا چهار لاتین و یک شخص سیاه پوست را دیدم تمام بقیه سفید بودند
11. Name the last half dozen Academy Award winners for best actor and actress.
[ترجمه ترگمان]پنج برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر و بازیگر را نام ببرید
[ترجمه گوگل]نامزدی نهایی دوازده برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر و بازیگر
[ترجمه گوگل]نامزدی نهایی دوازده برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر و بازیگر
12. And the half dozen canoes beached like bright fish along the grassy shore of the lake.
[ترجمه ترگمان]پنج شش قایق که مانند ماهی های درخشان در امتداد ساحل پوشیده از چمن کنار دریاچه جمع شده بودند
[ترجمه گوگل]و نیمه دوازده قایقرانی مانند ماهی های روشن در امتداد ساحل علفزار دریاچه باز می شود
[ترجمه گوگل]و نیمه دوازده قایقرانی مانند ماهی های روشن در امتداد ساحل علفزار دریاچه باز می شود
13. A tiny society whose basis is just a half dozen families, some of whom are descendants of polar explorers Robert Peary and Matthew Henson, say they are being "squeezed" out of existence.
[ترجمه ترگمان]یک جامعه کوچک که اساس آن تنها شش خانواده است، برخی از آن ها نوادگان of قطبی رابرت Peary و ماتیو Henson هستند که می گویند \"تحت فشار قرار گرفته اند\"
[ترجمه گوگل]یک جامعه کوچک که اساس آن فقط یک خانواده نیمی از دوازده است، بعضی از آنها نسل کشیش های قطبی رابرت پیری و متیو هانسون هستند، می گویند که آنها 'فشرده' از وجود وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک جامعه کوچک که اساس آن فقط یک خانواده نیمی از دوازده است، بعضی از آنها نسل کشیش های قطبی رابرت پیری و متیو هانسون هستند، می گویند که آنها 'فشرده' از وجود وجود دارد
14. Learn at least a half dozen programming languages.
[ترجمه ترگمان]حداقل شش زبان برنامه نویسی را یاد بگیرید
[ترجمه گوگل]حداقل نیمی از زبان های برنامه نویسی را بیاموزید
[ترجمه گوگل]حداقل نیمی از زبان های برنامه نویسی را بیاموزید
15. Morgan Stanley is buying China Trust Bank. A half dozen more got bailout money and are buying other banks.
[ترجمه ترگمان]مورگان استنلی بانک تراست چین را می خرد پنج شش نفر دیگر پول قرض گرفته اند و بانک های دیگر را هم می خرند
[ترجمه گوگل]مورگان استنلی در حال خرید بانک اعتماد چین است نیم قرن دیگر پول بی نهایت دریافت می کنند و دیگر بانک ها را خریداری می کنند
[ترجمه گوگل]مورگان استنلی در حال خرید بانک اعتماد چین است نیم قرن دیگر پول بی نهایت دریافت می کنند و دیگر بانک ها را خریداری می کنند
پیشنهاد کاربران
شش تا
نیم دوجین
چرت زدن
کلمات دیگر: