جده
jeddah
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• jeddah is the largest city in saudi arabia. population: 1,500,000 (1983).
جملات نمونه
1. At King Saud Mosque, Jeddah, we covered a large courtyard with an opening lightweight metal roof.
[ترجمه ترگمان]در مسجد شاه سعود، جده، ما یک حیاط بزرگ با یک سقف فلزی سبک را پوشش دادیم
[ترجمه گوگل]در جاده پادشاه سعود، ما یک حیاط بزرگ با سقف فلزی سبک وزن دار را پوشش دادیم
[ترجمه گوگل]در جاده پادشاه سعود، ما یک حیاط بزرگ با سقف فلزی سبک وزن دار را پوشش دادیم
2. Saudi residents watch a solar eclipse in Jeddah January 20
[ترجمه ترگمان]ساکنان عربستان سعودی در روز ۲۰ ژانویه در حال تماشای یک کسوف در جده هستند
[ترجمه گوگل]ساکنان سعودی 20 ژانویه در جده تماشا می کنند
[ترجمه گوگل]ساکنان سعودی 20 ژانویه در جده تماشا می کنند
3. Omar bin Laden with his horse in Jeddah, 200
[ترجمه ترگمان]عمر بن لادن با اسبش در جده، ۲۰۰ تن
[ترجمه گوگل]عمر بن لادن با اسب خود در جده، 200
[ترجمه گوگل]عمر بن لادن با اسب خود در جده، 200
4. Year-round government-paid hotel suites in Jeddah had been canceled, as was the right of royals to request unlimited free tickets from the state airline.
[ترجمه ترگمان]به عنوان حق افراد خانواده سلطنتی برای درخواست بلیط های آزاد نامحدود از خطوط هوایی دولتی لغو شد
[ترجمه گوگل]سالانه سوئیت های هتل پرداخت شده توسط دولت در جده لغو شد، همانطور که حق سلطنتی برای درخواست بلیط های نامحدود از شرکت هواپیمایی دولتی درخواست شد
[ترجمه گوگل]سالانه سوئیت های هتل پرداخت شده توسط دولت در جده لغو شد، همانطور که حق سلطنتی برای درخواست بلیط های نامحدود از شرکت هواپیمایی دولتی درخواست شد
5. Something about Jeddah, Saudi Arabia, appealed to my grandfather, because that walled city on the Red Sea marked the end of their arduous voyage.
[ترجمه ترگمان]چیزی در مورد جده، عربستان سعودی، به پدربزرگم متوسل شد، چون آن شهر محصور در دریای سرخ پایان سفر دشوار آن ها را مشخص کرد
[ترجمه گوگل]چیزی در مورد جده، عربستان سعودی، به پدربزرگ من اعتراض کرد، زیرا این شهر متروکه در دریای سرخ پایان سفر دشوار خود را مشخص کرد
[ترجمه گوگل]چیزی در مورد جده، عربستان سعودی، به پدربزرگ من اعتراض کرد، زیرا این شهر متروکه در دریای سرخ پایان سفر دشوار خود را مشخص کرد
6. She continued on to Riyadh and Jeddah in Saudi Arabia.
[ترجمه ترگمان]او به ریاض و جده در عربستان سعودی ادامه داد
[ترجمه گوگل]او به ریاض و جده در عربستان سعودی ادامه داد
[ترجمه گوگل]او به ریاض و جده در عربستان سعودی ادامه داد
7. And the Jeddah Chamber of Commerce just announced different work hours for male and female employees so the two don't mix on arrival and departure.
[ترجمه ترگمان]و اتاق بازرگانی جده هم ساعات کاری مختلفی را برای کارمندان مرد و مرد اعلام کرد تا این دو در هنگام ورود و خروج از یکدیگر ترکیب نشوند
[ترجمه گوگل]و اتاق بازرگانی جده فقط ساعت های کاری مختلفی را برای کارکنان زن و مرد اعلام کرد تا دو نفر در هنگام ورود و خروج مخلوط شوند
[ترجمه گوگل]و اتاق بازرگانی جده فقط ساعت های کاری مختلفی را برای کارکنان زن و مرد اعلام کرد تا دو نفر در هنگام ورود و خروج مخلوط شوند
8. Jeddah was the ideal place for such a character, for the city and the country were at an economic turning point.
[ترجمه ترگمان]جده، مکان ایده آل برای چنین شخصیتی بود، زیرا شهر و کشور در نقطه عطف اقتصادی قرار داشتند
[ترجمه گوگل]جده محل ایده آل برای چنین شخصیتی بود، زیرا شهر و کشور در نقطه عطفی اقتصادی بودند
[ترجمه گوگل]جده محل ایده آل برای چنین شخصیتی بود، زیرا شهر و کشور در نقطه عطفی اقتصادی بودند
9. Saudia to Jeddah, flight number SV 172 now boarding at gate
[ترجمه ترگمان]اکنون که به سوی جده برده می شد، اکنون در حال سوار شدن به دروازه بود
[ترجمه گوگل]عربستان به جده، شماره پرواز SV 172 در حال عبور از دروازه
[ترجمه گوگل]عربستان به جده، شماره پرواز SV 172 در حال عبور از دروازه
10. Following a 64 days navigation journey from DCNS facilities in Toulon, the submarine sailed 7283 nm with stops in Alexandria (Egypt), Jeddah (Saudi Arabia), Salalah (Oman) and Cochin (India).
[ترجمه ترگمان]پس از ۶۴ روز سفر دریایی از DCNS، در تولون، زیردریایی ۷۲۸۳ نانومتر با توقف در اسکندریه (مصر)، جده (عربستان سعودی)، Salalah (عمان)و کوچین (هند)به راه افتاد
[ترجمه گوگل]پس از 64 روز سفر ناوبری از امکانات DCNS در تولون، زیردریایی 7283 نانومتر با توقف در اسکندریه (مصر)، جده (عربستان سعودی)، سالعالله (عمان) و کوچین (هند) شناور شد
[ترجمه گوگل]پس از 64 روز سفر ناوبری از امکانات DCNS در تولون، زیردریایی 7283 نانومتر با توقف در اسکندریه (مصر)، جده (عربستان سعودی)، سالعالله (عمان) و کوچین (هند) شناور شد
11. I've been told it was golden in color, something so beautiful that I imagine the vehicle as a golden carriage tearing through the wide palm-tree-lined boulevards of Jeddah, Saudia Arabia.
[ترجمه ترگمان]به من گفته اند که رنگ طلایی رنگی است، چیزی چنان زیبا که تصور می کنم کالسکه همچون کالسکه ای طلایی از میان شاخه های پهن و پر درخت، عربستان، عربستان سعودی را شکافت
[ترجمه گوگل]به من گفته شده است که آن را طلایی رنگ، چیزی بسیار زیبا است که من تصور می کنم وسیله نقلیه به عنوان یک حامل طلایی پاره شدن از طریق گسترده ای از بلوار درخت خرما در جده، عربستان سعودی
[ترجمه گوگل]به من گفته شده است که آن را طلایی رنگ، چیزی بسیار زیبا است که من تصور می کنم وسیله نقلیه به عنوان یک حامل طلایی پاره شدن از طریق گسترده ای از بلوار درخت خرما در جده، عربستان سعودی
12. Saudi Arabia is spending billions on new super - cities to ease the growth of Jeddah and Riyadh.
[ترجمه ترگمان]عربستان سعودی در حال صرف میلیاردها دلار در شهره ای جدید برای تسهیل رشد جده و ریاض است
[ترجمه گوگل]عربستان سعودی میلیاردها دلار اضافی برای شهرک سازی های جدید در اختیار دارد تا رشد جده و ریاض را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]عربستان سعودی میلیاردها دلار اضافی برای شهرک سازی های جدید در اختیار دارد تا رشد جده و ریاض را کاهش دهد
13. He then headed to King Abdul Aziz University in Jeddah, where some say he received a degree in public administration in 198
[ترجمه ترگمان]او سپس به دانشگاه ملک عبدالعزیز در جده رفت و در آنجا برخی می گویند که در سال ۱۹۸ درجه ای در مدیریت عمومی دریافت کرده است
[ترجمه گوگل]سپس به دانشگاه پادشاه عبدالعزیز جده رفت و در آنجا برخی معتقد بودند که در سال 1983 مدرک مدیریت دولتی را دریافت کرد
[ترجمه گوگل]سپس به دانشگاه پادشاه عبدالعزیز جده رفت و در آنجا برخی معتقد بودند که در سال 1983 مدرک مدیریت دولتی را دریافت کرد
14. Omar and baby sister Fatima at the family home in Jeddah, 1990.
[ترجمه ترگمان]عمر و خواهر بچه فاطمه در خانه خانواده در جده در سال ۱۹۹۰
[ترجمه گوگل]عمر و خواهر فاطمه عزیزم در خانه خانوادگی در جده، 1990
[ترجمه گوگل]عمر و خواهر فاطمه عزیزم در خانه خانوادگی در جده، 1990
پیشنهاد کاربران
شهر جده
کلمات دیگر: