نجوم : هالى
halley
نجوم : هالى
انگلیسی به فارسی
هالی
انگلیسی به انگلیسی
• edmund halley (1656-1742), english astronomer who predicted the return of halley's comet
جملات نمونه
1. His argument may have turned out indecisively, but Halley evidently believed that scientific data were relevant to theological questions.
[ترجمه ترگمان]استدلال او ممکن است با تردید خارج شود، اما هاله ظاهرا معتقد بود که اطلاعات علمی مربوط به سوالات مربوط به الهیات است
[ترجمه گوگل]استدلال او ممکن است ناخوشایند تبدیل شده باشد، اما هالی آشکارا معتقد بود که اطلاعات علمی مربوط به سوالات الهی است
[ترجمه گوگل]استدلال او ممکن است ناخوشایند تبدیل شده باشد، اما هالی آشکارا معتقد بود که اطلاعات علمی مربوط به سوالات الهی است
2. Halley had nothing on these Fox guys.
[ترجمه ترگمان]هالی \"هیچ چیزی تو این\" فاکس \"نداشت\"
[ترجمه گوگل]هالی چیزی در این بچه های فاکس نداشت
[ترجمه گوگل]هالی چیزی در این بچه های فاکس نداشت
3. There is the story of how he informed Halley of one of his most fundamental discoveries of planetary motion.
[ترجمه ترگمان]داستان این که چگونه هالی را از یکی از اساسی ترین کشفیات خود در مورد حرکت سیاره ها مطلع کرد وجود دارد
[ترجمه گوگل]داستان این است که چگونه هالی را از یکی از بنیادین ترین اکتشافات حرکت سیاره خود مطلع کرد
[ترجمه گوگل]داستان این است که چگونه هالی را از یکی از بنیادین ترین اکتشافات حرکت سیاره خود مطلع کرد
4. Hello? Nicholas here . May I talk to Halley, please?
[ترجمه ترگمان]الو؟ نیکلاس \"هستم\" میتونم با هالی صحبت کنم، لطفا؟
[ترجمه گوگل]سلام؟ نیکلاس اینجاست شاید من با هالی صحبت کنم، لطفا؟
[ترجمه گوگل]سلام؟ نیکلاس اینجاست شاید من با هالی صحبت کنم، لطفا؟
5. Isaac Newton and Edmond Halley once dissected a dolphin on the table of a coffee house in London.
[ترجمه ترگمان]اسحاق نیوتن و ادموند هالی یک بار یک دلفین را روی میز یک قهوه خانه در لندن تشریح کردند
[ترجمه گوگل]اسحاق نیوتون و ادموند هالی یک بار دلفین را روی میز یک خانه قهوه در لندن کشف کردند
[ترجمه گوگل]اسحاق نیوتون و ادموند هالی یک بار دلفین را روی میز یک خانه قهوه در لندن کشف کردند
6. The comet was named after Halley.
[ترجمه ترگمان]نام این ستاره دنباله دار به نام هالی نامگذاری شده است
[ترجمه گوگل]دنباله دار بعد از هالی نامگذاری شد
[ترجمه گوگل]دنباله دار بعد از هالی نامگذاری شد
7. 1742- English astronomer Edmond Halley died at age 8
[ترجمه ترگمان]ادموند هالی، ستاره شناس انگلیسی در سن ۸ سالگی درگذشت
[ترجمه گوگل]1742- اخترشناسی انگلیسی ادموند هالی در سن 8 سالگی فوت کرد
[ترجمه گوگل]1742- اخترشناسی انگلیسی ادموند هالی در سن 8 سالگی فوت کرد
8. Edmond Halley, English astronomer and mathematician, renowned for studies of comets, was born in London.
[ترجمه ترگمان]ادموند هالی، ستاره شناس و ریاضیدان انگلیسی مشهور به مطالعات دنباله دار، در لندن به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]ادموند هالی، ستاره شناس و ریاضیدان انگلیسی، مشهور برای مطالعات ستاره دنباله دار، در لندن متولد شد
[ترجمه گوگل]ادموند هالی، ستاره شناس و ریاضیدان انگلیسی، مشهور برای مطالعات ستاره دنباله دار، در لندن متولد شد
9. Hello. Nicholas here. May i talk to Halley, please?
[ترجمه ترگمان] سلام نیکلاس \"هستم\" میشه با هالی صحبت کنم، لطفا؟
[ترجمه گوگل]سلام نیکلاس اینجاست شاید من با هالی صحبت کنم، لطفا؟
[ترجمه گوگل]سلام نیکلاس اینجاست شاید من با هالی صحبت کنم، لطفا؟
10. The value of the Halley family's stake has fallen by half since 199
[ترجمه ترگمان]مقدار سهم خانواده هالی از ۱۹۹ مورد به بعد کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]ارزش سهام خانواده Halley از سال 199 به نصف کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]ارزش سهام خانواده Halley از سال 199 به نصف کاهش یافته است
11. The great astronomer Edmund Halley eventually persuaded Newton to put together the results of his work on the laws of motion.
[ترجمه ترگمان]ادموند هالی، ستاره شناس بزرگ، سرانجام نیوتن را وادار کرد که نتایج کار خود را بر روی قوانین حرکت کنار هم قرار دهد
[ترجمه گوگل]اخترشناسی بزرگ ادموند هالی در نهایت نیوتون را متقاعد کرد تا نتایج کار خود را در مورد قوانین حرکت ترکیب کند
[ترجمه گوگل]اخترشناسی بزرگ ادموند هالی در نهایت نیوتون را متقاعد کرد تا نتایج کار خود را در مورد قوانین حرکت ترکیب کند
12. Halley, Halley Berry would be the person I'd like to snog, and I don't have much time because she's almost married.
[ترجمه ترگمان]هالی، هالی بری فردی است که من دوست دارم با او صحبت کنم، و وقت زیادی ندارم چون او تقریبا ازدواج کرده است
[ترجمه گوگل]هالی، هالی بری فردی است که من می خواهم به او بگویم و من خیلی وقت نداشتم چون تقریبا ازدواج کرده ام
[ترجمه گوگل]هالی، هالی بری فردی است که من می خواهم به او بگویم و من خیلی وقت نداشتم چون تقریبا ازدواج کرده ام
13. It is of much interest that comet Halley showed very long and straight main tail (tail streamer) at larger heliocentric distance.
[ترجمه ترگمان]بسیار جالب است که ستاره دنباله دار، دم اصلی راست و راست (streamer)را در فاصله خورشید مرکزی بزرگ تر نشان داد
[ترجمه گوگل]جالب است که دنباله دار Halley نشان می دهد دم دم (دم دم) بسیار طولانی و مستقیم را در فاصله بزرگتر heliocentric نشان می دهد
[ترجمه گوگل]جالب است که دنباله دار Halley نشان می دهد دم دم (دم دم) بسیار طولانی و مستقیم را در فاصله بزرگتر heliocentric نشان می دهد
14. Halley discussedc the problem in terms of his theory.
[ترجمه ترگمان]هالی این مشکل را از نظر تئوری خود حل کرد
[ترجمه گوگل]هالی بحث در مورد مشکل از نظر نظریه او بود
[ترجمه گوگل]هالی بحث در مورد مشکل از نظر نظریه او بود
کلمات دیگر: