• (law) said by one of the side of a legal case in order to indicate that he/she is finished presenting witnesses
i rest my case
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
حق با من بود
من دیگه چیزی نمیگم
( زمانی که شرایطی پیش اومده که ثابت میکند حق با شماست این جمله گفته میشود ) به معنی :
من دیگه حرفی ندارم
من دیگه حرفی ندارم
یک معنی دیگش بیشتر در حالت رسمی بکار برده میشوند, مثلا زمانی که وکیل مدافع توی دادگاه عرایضش را تمام می کند و در پایان حرفهایش خطاب به قاضی و حضار میگوید: من دیگه حرفی ندارم
مثلا:
Clearly the defendant is guilty. I rest my case.
بطور واضح مدعی علیه گناهکاره. من دیگه حرفی ندارم.
مثلا:
Clearly the defendant is guilty. I rest my case.
بطور واضح مدعی علیه گناهکاره. من دیگه حرفی ندارم.
سر حرفم هستم!
inside_out'2015
inside_out'2015
درستی حرف های من ثابت شد. من دیگه حرفی ندارم ( نیازی به اثبات بیشتر نیست )
you've done more than enough to prove your point, and need say no more . . I'm done
My argument is proven; I conclude my statement.
you've done more than enough to prove your point, and need say no more . . I'm done
My argument is proven; I conclude my statement.
دیدی گفتم!
کلمات دیگر: