• conceptually, speculatively, theoretically; in accordance with a certain body of beliefs or principles
ideologically
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. He has slipped back ideologically.
[ترجمه ترگمان] اون دوباره از \"ideologically\" برگشته
[ترجمه گوگل]او از نظر ایدئولوژیکی عقب مانده است
[ترجمه گوگل]او از نظر ایدئولوژیکی عقب مانده است
2. Because he was still ideologically sound, strategic and tactical mistakes could be forgiven.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که او هنوز از لحاظ ایدئولوژیکی صوتی، استراتژیک و تاکتیکی بود، می توانست بخشوده شود
[ترجمه گوگل]از آنجا که هنوز ایدئولوژیک بود، اشتباهات استراتژیک و تاکتیکی توانستند ببخشند
[ترجمه گوگل]از آنجا که هنوز ایدئولوژیک بود، اشتباهات استراتژیک و تاکتیکی توانستند ببخشند
3. By 1980 the continent was pretty much divided ideologically, with the United States gaining an upper hand over the Soviet adventurists.
[ترجمه ترگمان]تا سال ۱۹۸۰ این قاره به لحاظ ایدئولوژیکی تقسیم شده بود و ایالات متحده در بالای the شوروی یک دست بالاتر بود
[ترجمه گوگل]تا 1980، قاره تقریبا به لحاظ ایدئولوژیک تقسیم شده بود، در حالی که ایالات متحده در حال پیشرفت در مورد ماجراجویان شوروی بود
[ترجمه گوگل]تا 1980، قاره تقریبا به لحاظ ایدئولوژیک تقسیم شده بود، در حالی که ایالات متحده در حال پیشرفت در مورد ماجراجویان شوروی بود
4. A unified Democratic party versus an ideologically split Republican party.
[ترجمه ترگمان]حزب دموکرات متحد در مقابل حزب جمهوری خواه منشعب شده از نظر ایدئولوژیکی
[ترجمه گوگل]حزب دموکرات متحد در مقابل حزب جمهوری خواه به لحاظ ایدئولوژیک تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]حزب دموکرات متحد در مقابل حزب جمهوری خواه به لحاظ ایدئولوژیک تقسیم می شود
5. Dutra, ideologically hostile to multinational companies for health and environmental reasons, wants farmers to go organic.
[ترجمه ترگمان]Dutra، از نظر ایدئولوژیکی با شرکت های چند ملیتی برای دلایل بهداشتی و زیست محیطی، از کشاورزان می خواهد تا ارگانیک شوند
[ترجمه گوگل]دترا، که به لحاظ ایدئولوژیکی خصمانه شرکت های چند ملیتی به دلایل زیست محیطی و بهداشتی، می خواهد کشاورزان را به ارگانیک تبدیل کنند
[ترجمه گوگل]دترا، که به لحاظ ایدئولوژیکی خصمانه شرکت های چند ملیتی به دلایل زیست محیطی و بهداشتی، می خواهد کشاورزان را به ارگانیک تبدیل کنند
6. But potential Nader voters are ideologically incandescent and do not need debates to motivate them.
[ترجمه ترگمان]اما نادر رای دهندگان بالقوه نادر هستند و نیازی به بحث در مورد انگیزه دادن به آن ها ندارند
[ترجمه گوگل]اما رای دهندگان بالقوه نادر از لحاظ ایدئولوژیک لامپ های رشته ای هستند و برای ایجاد انگیزه به آنها نیازی ندارند
[ترجمه گوگل]اما رای دهندگان بالقوه نادر از لحاظ ایدئولوژیک لامپ های رشته ای هستند و برای ایجاد انگیزه به آنها نیازی ندارند
7. In fact, Ebner is not so ideologically different from his 122 San Diego-bound colleagues from Texas.
[ترجمه ترگمان]در واقع، Ebner از لحاظ ایدئولوژیکی متفاوت از همکاران او در سن دیگو از تگزاس نیست
[ترجمه گوگل]در حقیقت، ابنر به اندازه ای ایدئولوژیک از همکاران 122 خود در سن دیگو از تگزاس متمایز نیست
[ترجمه گوگل]در حقیقت، ابنر به اندازه ای ایدئولوژیک از همکاران 122 خود در سن دیگو از تگزاس متمایز نیست
8. The apparently objective, ideologically neutral tone of Chronique de septembre is deceptive, however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هدف ظاهرا خنثی گرایی (ideologically de septembre)فریبنده است
[ترجمه گوگل]ظاهرا هدف، اندیشه ایدئولوژیک خنثی Chronique de septembre، فریبنده است
[ترجمه گوگل]ظاهرا هدف، اندیشه ایدئولوژیک خنثی Chronique de septembre، فریبنده است
9. One issue was how to appease an ideologically fervid group of freshmen Republican legislators.
[ترجمه ترگمان]یک مساله این بود که چگونه یک گروه ideologically fervid از قانونگذاران جمهوریخواه را آرام سازد
[ترجمه گوگل]یک مسئله این بود که چگونه می توان یک گروه ایدئولوژیک پر رونق از قانونگذاران جمهوریخواه تازه وارد کرد
[ترجمه گوگل]یک مسئله این بود که چگونه می توان یک گروه ایدئولوژیک پر رونق از قانونگذاران جمهوریخواه تازه وارد کرد
10. Temperamentally and ideologically, the two men fit hand in glove.
[ترجمه ترگمان]temperamentally و ideologically دو مرد با دستکش دست به دست داشتند
[ترجمه گوگل]از لحاظ معنوی و ایدئولوژیک، دو مرد دست در دست دارند
[ترجمه گوگل]از لحاظ معنوی و ایدئولوژیک، دو مرد دست در دست دارند
11. Ideologically sound sisters moved to hard-to-let housing in depressed urban centres and sold their properties to hotels and banks.
[ترجمه ترگمان]خواهران Ideologically به سختی به خانه در مراکز شهری افسرده رفتند و املاک خود را به هتل ها و بانک ها فروختند
[ترجمه گوگل]از لحاظ ایدئولوژیک، خواهران صمیمی به خانه های سخت برای اقامت در مراکز شهرک افسرده نقل مکان کرده و خواص خود را به هتل ها و بانک ها فروختند
[ترجمه گوگل]از لحاظ ایدئولوژیک، خواهران صمیمی به خانه های سخت برای اقامت در مراکز شهرک افسرده نقل مکان کرده و خواص خود را به هتل ها و بانک ها فروختند
12. A new breed of zealous, ideologically driven young political activists captured the Republican Party.
[ترجمه ترگمان]نسل جدیدی از فعالان سیاسی که از نظر ایدئولوژیکی تحریک شده اند، حزب جمهوری خواه را دستگیر کردند
[ترجمه گوگل]نژاد جدیدی از فعالان سیاسی جوان، که به لحاظ ایدئولوژیک بر پایه ایدئولوژیک هستند، حزب جمهوریخواه را دستگیر کردند
[ترجمه گوگل]نژاد جدیدی از فعالان سیاسی جوان، که به لحاظ ایدئولوژیک بر پایه ایدئولوژیک هستند، حزب جمهوریخواه را دستگیر کردند
13. They're ideologically sound, although sometimes they don't look it, know what I mean?
[ترجمه ترگمان]هر چند گاهی به نظر نمی رسند، با این که گاهی به آن نگاه نمی کنند، می فهمی که منظورم چیست؟
[ترجمه گوگل]آنها از لحاظ ایدئولوژیک صدا هستند، هرچند گاهی اوقات آنها آن را نمی بینند، می دانند منظور من چیست؟
[ترجمه گوگل]آنها از لحاظ ایدئولوژیک صدا هستند، هرچند گاهی اوقات آنها آن را نمی بینند، می دانند منظور من چیست؟
14. Stalin's Lysenkoism starved millions when the ideologically correct wheat failed to grow and anyone who pointed this out was sent to dissident prison.
[ترجمه ترگمان]زمانی که گندم اصلاح ایدئولوژیکی شکست خورد و هر کسی که به این موضوع اشاره کرد به زندان مخالف فرستاده شد، Lysenkoism میلیون ها دلار از گرسنگی جان بدر برد
[ترجمه گوگل]لیزنکیسم استالین هنگامی که گندم ایدئولوژیک درست نتواند رشد کند، میلیون ها گرسنه می ماند و هرکسی که این موضوع را ذکر کرد، به زندان مخالف فرستاده شد
[ترجمه گوگل]لیزنکیسم استالین هنگامی که گندم ایدئولوژیک درست نتواند رشد کند، میلیون ها گرسنه می ماند و هرکسی که این موضوع را ذکر کرد، به زندان مخالف فرستاده شد
پیشنهاد کاربران
ایدئولوژیک
کلمات دیگر: