کلمه جو
صفحه اصلی

idyllic


وابسته به یا همانند شعر کوتاه روستایی یا حماسی، چامه ای، ساده و دلپذیر، روستا سان، خوش منظر، چکامه ای، قصیده ای، تشریحی

انگلیسی به فارسی

چکامه ای ، قصیده ای ، تشریحی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: idyllically (adv.)
(1) تعریف: charmingly simple and natural, as a scene or experience; suggestive of peaceful countryside.

- The film was shot in an idyllic setting in one of the wine valleys of France.
[ترجمه Alooshga] فیلم مورد نظر در محیطی شاعرانه در یکی از دره های شراب خیز فرانسه تصویر برداری شد.
[ترجمه ترگمان] این فیلم در یک محیط شاعرانه در یکی از دره های فرانسه به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل] این فیلم در یکی از درههای شراب فرانسه در یک منطقه خیالی شلیک شد

(2) تعریف: of or suitable for an idyll.

• peaceful, charmingly rustic, pastoral, picturesque; of or pertaining to an idyll
something that is idyllic is extremely pleasant and peaceful without any difficulties.

مترادف و متضاد

perfect; extremely pleasant


Synonyms: arcadian, bucolic, charming, comfortable, halcyon, heavenly, ideal, idealized, out-of-this-world, pastoral, peaceful, picturesque, pleasing, rustic, unspoiled


Antonyms: bad, disagreeble, flawed, imperfect


جملات نمونه

1. Rosie's idyllic world came to an abrupt end when her parents' marriage broke up.
[ترجمه ترگمان]زمانی که ازدواج پدر و مادرش قطع شد، دنیای idyllic رزی به پایان رسید
[ترجمه گوگل]دنیای عجیب و غریب Rosie به پایان ناگهانی هنگامی که ازدواج پدر و مادر خود را شکست

2. It appears to be an idyllic domestic set-up.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که این یک مجموعه خانوادگی عالی است
[ترجمه گوگل]بهنظر میرسد که یک راه حل داخلی وحشیانه است

3. Country life isn't as idyllic as townies imagine.
[ترجمه ترگمان]زندگی روستایی آنگونه که townies تصور می کند، idyllic نیست
[ترجمه گوگل]زندگی کشور به اندازه شهرک ها تصور نمی کند

4. Don't you think that sounds idyllic?
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کنی این خیلی عالی به نظر بیاد؟
[ترجمه گوگل]آیا فکر نمی کنید که برای تلفن های موبایل مناسب است؟

5. Their cottage is in an idyllic rural setting.
[ترجمه ترگمان]کلبه آن ها در یک محیط روستایی ایده آل قرار دارد
[ترجمه گوگل]کلبه آنها در یک محیط روستایی واقعبینانه است

6. They live in an idyllic country/thatched cottage, with roses round the door.
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک کلبه روستایی و thatched زندگی می کنند، با گل های رز دور در
[ترجمه گوگل]آنها در یک کلبه کشوری / سحرگاه زندگی می کنند، با گل رز در اطراف

7. The painting depicts an idyllic pastoral scene of shepherds watching over their grazing sheep.
[ترجمه ترگمان]نقاشی منظره چوپانی از چوپانان را به تصویر می کشد که از گوسفند چرای خود مراقبت می کنند
[ترجمه گوگل]این نقاشی یک صحنه روحانی شفاهی از چوپانان را به تماشای بیش از گوسفند گاو خود می دهد

8. If you want old-world tradition in an idyllic setting, this is the hotel for you.
[ترجمه ترگمان]اگر شما سنت قدیمی دنیا را در یک تنظیمات ایده آل می خواهید، این هتل برای شما است
[ترجمه گوگل]اگر بخواهید سنت دنیای قدیم را در یک فضای آرام قرار دهید، این هتل برای شماست

9. Muriel thought it idyllic, but Amelia was bored.
[ترجمه ترگمان]موریل آن را idyllic می پنداشت، اما آملیا خسته بود
[ترجمه گوگل]موریل آن را دوست داشت، اما آملیا خسته شد

10. The day was idyllic, with clear blue skies and temperatures up in the shirt-sleeves.
[ترجمه ترگمان]روز idyllic بود، با آسمان آبی روشن و بالا رفتن دما در the
[ترجمه گوگل]روز خیلی جالب بود، با آسمان آبی روشن و درجه حرارت بالا در آستین پیراهن

11. Like souvenirs from an idyllic past they being a narrative of a journey from innocence to experience.
[ترجمه ترگمان]مانند souvenirs از یک گذشته رویایی، آن ها روایت سفری از معصومیت به تجربه بودند
[ترجمه گوگل]مانند سوغاتی از یک گذشته عجیب و غریب که روایت یک سفر از بی گناهی به تجربه است

12. Let us now look back from this idyllic scene and discover the implications.
[ترجمه ترگمان]اجازه دهید از این صحنه زیبا به عقب نگاه کنیم و معانی آن را کشف کنیم
[ترجمه گوگل]بگذارید اکنون از این صحنه وحشت زده نگاه کنیم و مفاهیم را کشف کنیم

13. So, slowly, the memories of their idyllic times together had faded.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب خاطرات دوران idyllic محو شده بود
[ترجمه گوگل]بنابراین، به آرامی، خاطرات از زمان های شگفت انگیز خود را با هم محو شد

14. This idyllic feeling of romance seemed too much like a temporary state, a schoolboy rite of passage.
[ترجمه ترگمان]این احساس عالی عاشقانه بیش از یک حالت موقتی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]این احساس عجیب و غریب رمانتیک به نظر می رسد بیش از حد به حالت موقت، یک رشته مکالمه مدرسه عبور

15. This is the idyllic part of a transformation which had far harsher sides.
[ترجمه ترگمان]این بخش idyllic یک دگرگونی است که به مراتب شدیدتر بود
[ترجمه گوگل]این قسمت کوچکی از یک تحول است که طرفهای بسیار سخت را داشته است

پیشنهاد کاربران

آرام با صفا

ایده آل

دنج, آرام, ساده, باصفا

باصفا , زیبا

– The film was shot in an idyllic setting
– Their cottage is in an idyllic rural setting
– Country life isn't as idyllic as townies imagine


کلمات دیگر: