کلمه جو
صفحه اصلی

emile

انگلیسی به فارسی

امیل


انگلیسی به انگلیسی

• male first name

جملات نمونه

1. Emile won maybe 20 title fights after that.
[ترجمه ترگمان]امیل پس از آن شاید ۲۰ بار پیروز شود
[ترجمه گوگل]پس از آن، امیل برنده شد

2. Neville laid the ball off to Emile Heskey, who squared it into the six-yard box for Scholes to turn it in.
[ترجمه ترگمان]نویل توپ را به سمت \"امیل هسکی\" برد که آن را به سمت جعبه شش حیاط برد تا آن را بچرخاند
[ترجمه گوگل]نویل توپ را به امیل Heskey گذاشت، که آن را در جعبه شش وجهی برای Scholes به آن تبدیل کرد

3. He was the son of Emile Dropsy, also a medal engraver who mainly produced religious medals.
[ترجمه ترگمان]او پسر امیل Dropsy بود که یک حکاک زبر بود که به طور عمده مدال های مذهبی تولید می کرد
[ترجمه گوگل]او پسر امیل Dropsy بود، همچنین یک حلقه مدال بود که عمدتا مدال های دینی را تولید می کرد

4. Others dismissed it out of hand. Emile stuck to his story.
[ترجمه ترگمان]دیگران آن را از دست رها کردند امیل به داستان خود چسبیده بود
[ترجمه گوگل]دیگران آن را از دست خارج کردند امیل به داستانش گیر افتاد

5. Baudot code was conceived by Emile Baudot, an early French telegraphic engineer, and is used in many teleprinter systems.
[ترجمه ترگمان]کد Baudot توسط امیل Baudot، یک مهندس فرانسوی اولیه فرانسوی ساخته شد و در بسیاری از سیستم های teleprinter استفاده می شود
[ترجمه گوگل]کد Baudot توسط Emile Baudot، یک مهندس تلگراف اولیه فرانسه، و در بسیاری از سیستم های چاپگر استفاده می شود

6. He had one important ally, the writer Emile Zola – himself a scandalous figure.
[ترجمه ترگمان]او یک متحد مهم داشت، نویسنده کتاب امیل زولا - خودش یک شخصیت افتضاح آمیز بود
[ترجمه گوگل]او یک متحد مهم داشت، نویسنده امیل زولا - خودش یک شخصیت رسوا کننده بود

7. Emile, I am sure, would like to know.
[ترجمه ترگمان]امیل، من مطمئنم که دوست دارم بدانم
[ترجمه گوگل]امیل، من مطمئن هستم، می خواهم بدانم

8. Also in the early 1900s, French sociologist Emile Durkheim developed a theory of culture that would greatly influence anthropology.
[ترجمه ترگمان]همچنین در اوایل دهه ۱۹۰۰، امیل Durkheim، جامعه شناس فرانسوی، یک نظریه فرهنگ را توسعه داد که به شدت بر مردم شناسی تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]همچنین در اوایل دهه 1900، امیل دورکیم، جامعه شناس فرانسوی، یک نظریه فرهنگی را توسعه داد که به شدت بر انسان شناسی تاثیر می گذارد

9. And Emile Heskey, on the back of three Premier League goals last season, was invited to resume as Wayne Rooney's gofer.
[ترجمه ترگمان]در فصل گذشته، امیل هسکی، که در پشت سه گل برتر لیگ برتر قرار داشت، به عنوان \"وین رونی\" (وین رونی)دعوت شد
[ترجمه گوگل]و امیل Heskey، در پشت سه گل اول لیگ برتر در فصل گذشته، به عنوان وفادار وین رونی به عنوان سرمربی برگزار شد

10. Emile Zola said The mettle of youth, the eye are bright but keep silent with a smile, not to speak, one kind are before teacher modest and courteous like the son treats father.
[ترجمه ترگمان]امیل زولا گفت، جرات جوانی، چشم روشن است، اما با لبخند خاموش می شود، نه برای حرف زدن، یک نوع قبل از معلم فروتن و مودب مثل پسر رفتار می کند
[ترجمه گوگل]امیل زولا گفت: جوانه های چشم، چشم روشن هستند، اما با لبخند سکوت می کنند، سخن نمی گویند، یک نوع قبل از اینکه آموزگار نسبتا مرموز و مودبانه رفتار کند، مانند پدر است

11. Remy: [ observing what Emile is eating ] What is Emile: I don't really know.
[ترجمه ترگمان]رمی: (نگاه کردن به آنچه که امیل می خورد ] چیست؟ امیل: من واقعا نمی دانم
[ترجمه گوگل]رمی: [مشاهده آنچه امیل می خورد] امیل چیست: واقعا نمی دانم

12. An outstanding contribution of Emile Durkheim is to discern the moral qua a consequence and constitution of economy in modern economic life.
[ترجمه ترگمان]یکی از سهم برجسته امیل دورکیم آن است که درک اخلاقی یک پیامد و قانون اساسی اقتصاد در زندگی اقتصادی مدرن را تشخیص دهد
[ترجمه گوگل]سهم قابل توجهی از امیل دورکهایم این است که اخلاق را به عنوان یک پیامد و تشکیل اقتصاد در زندگی اقتصادی مدرن تشخیص دهیم

13. But Emile will get another chance.
[ترجمه ترگمان]اما امیل یک فرصت دیگر خواهد داشت
[ترجمه گوگل]اما امیل فرصتی دیگر دریافت خواهد کرد

14. I picked up an Emile Zola book and stood there holding it, waiting to remember something I had read long ago.
[ترجمه ترگمان]یک کتاب امیل زولا را برداشتم و همان جا ایستادم تا چیزی را که مدت ها پیش خوانده بودم به یاد بیاورم
[ترجمه گوگل]من کتابی امیل زولا را برداشتم و آنجا را نگه داشتم، منتظر بود تا چیزی را که پیش از آن خوانده بودم یاد بگیرم


کلمات دیگر: