کلمه جو
صفحه اصلی

employment office

انگلیسی به فارسی

دفتر استخدام


انگلیسی به انگلیسی

• employment agency, agency or office which finds jobs for unemployed people

جملات نمونه

1. I would also go to the local employment office.
[ترجمه ترگمان]من همچنین به دفتر کار محلی می روم
[ترجمه گوگل]من همچنین به دفتر استخدام محلی می روم

2. You should check the employment office and the classified ads for job openings.
[ترجمه ترگمان]شما باید دفتر کار و تبلیغات طبقه بندی شده برای فرصت های شغلی را بررسی کنید
[ترجمه گوگل]شما باید دفتر استخدام و تبلیغات طبقه بندی شده برای شغل را بررسی کنید

3. BILL : Well, maybe employment office knows it, too.
[ترجمه ترگمان]خب، شاید دفتر کار هم اینو بدونه
[ترجمه گوگل]بیل: خب، شاید دفتر کاریابی این را هم بداند

4. Your employment office also may be able to offer some job search assistance.
[ترجمه ترگمان]دفتر کار شما همچنین ممکن است قادر به ارائه یک کمک جستجوی شغلی باشد
[ترجمه گوگل]دفتر استخدام شما نیز ممکن است بتواند کمک های شغلی را ارائه دهد

5. The employment office at Valmelaina sent me.
[ترجمه ترگمان]دفتر کار در Valmelaina مرا فرستاده بود
[ترجمه گوگل]دفتر استخدامی در والملاینا مرا فرستاد

6. Many of these are obtained by the staff of employment offices in over 200 locations around the country.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اینها توسط کارکنان اداره استخدام در بیش از ۲۰۰ مکان در سراسر کشور به دست آمده است
[ترجمه گوگل]بسیاری از این موارد توسط کارکنان دفاتر استخدامی در بیش از 200 محل در سراسر کشور به دست آمده است

7. Check job listings in the newspaper classified advertising sections or with your local employment office.
[ترجمه ترگمان]لیست های کار را در بخش تبلیغات طبقه بندی شده یا با دفتر کار محلی تان بررسی کنید
[ترجمه گوگل]لیست های شغلی را در روزنامه های طبقه بندی شده در بخش تبلیغات و یا با دفتر استخدامی محلی خود چک کنید

8. But he grew up in a working-class home, in a council house in Fulham, failed his 11-plus, and left school at 1– "university never even crossed my mind" – to go and work in an employment office.
[ترجمه ترگمان]اما او در یک خانه کارگری در فولهام، در یک خانه شورا در فولهام، شکست خورد و مدرسه را در ۱ سالگی ترک کرد - \"دانشگاه هرگز از ذهن من عبور نکرد\" - برای رفتن و کار کردن در یک دفتر کار
[ترجمه گوگل]اما او در یک خانه کارگر بزرگ شد، در یک خانه شورا در فولهام، مدرسه 11 نفره خود را شکست و مدرسه را ترک کرد و هرگز از ذهن من عبور نکرد - برای رفتن و کار در اداره کاریابی

9. Oh, well why do not I check out the campus employment office?
[ترجمه ترگمان]اوه، خب، چرا من دفتر کارم رو بررسی نمی کنم؟
[ترجمه گوگل]آه، خوب چرا من دفتر استخدام دانشگاه را بررسی نمی کنم؟


کلمات دیگر: