مائوئیست
maoist
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• supporter of maoism
جملات نمونه
1. Guerrillas from the Maoist Shining Path group killed 14 soldiers in two ambushes in a remote area of eastern Peru.
[ترجمه ترگمان]Guerrillas از گروه \"ستارگان ستارگان مایوییست\" ۱۴ سرباز را در دو کمین در ناحیه دورافتاده شرق پرو به قتل رساندند
[ترجمه گوگل]گروه های چریکی گروه جادویی مائوئیست 14 سرباز در دو کمین را در منطقه دورافتاده ای از شرق پرو جان باخته اند
[ترجمه گوگل]گروه های چریکی گروه جادویی مائوئیست 14 سرباز در دو کمین را در منطقه دورافتاده ای از شرق پرو جان باخته اند
2. Deng's words meant Maoist dogma was out and pragmatism was in.
[ترجمه ترگمان]کلمات دنگ به این معنی بود که تعصب مائویی خاموش و عملگرایی است
[ترجمه گوگل]کلمات دنگ به این معنا بود که معرفت مائوئیستی خارج شد و عملگرا بود
[ترجمه گوگل]کلمات دنگ به این معنا بود که معرفت مائوئیستی خارج شد و عملگرا بود
3. It is one of the few remaining self-styled Maoist collectives in thecountry.
[ترجمه ترگمان]این یکی از چند تعاونی های باقی مانده Maoist در thecountry است
[ترجمه گوگل]این یکی از معدود موزیسین های مائوئیست باقی مانده در این کشور است
[ترجمه گوگل]این یکی از معدود موزیسین های مائوئیست باقی مانده در این کشور است
4. Even in a Maoist context, these were often extreme.
[ترجمه ترگمان]حتی در یک محیط مائوییست ها، اینها اغلب شدید بودند
[ترجمه گوگل]حتی در یک زمینه مائوئیستی، اینها اغلب افراطی بودند
[ترجمه گوگل]حتی در یک زمینه مائوئیستی، اینها اغلب افراطی بودند
5. Maoist victory could mean a lessening of Indian influence over its smaller neighbor to the north.
[ترجمه ترگمان]پیروزی مایوییست می تواند به معنای کاهش نفوذ هند بر همسایه کوچک تر خود به شمال باشد
[ترجمه گوگل]پیروزی مائوئیست می تواند به معنای کاهش نفوذ هند بر همسایگی کوچکتر خود در شمال باشد
[ترجمه گوگل]پیروزی مائوئیست می تواند به معنای کاهش نفوذ هند بر همسایگی کوچکتر خود در شمال باشد
6. The process of integrating former Maoist fighters has stalled with attempts to write a new constitution.
[ترجمه ترگمان]فرآیند ادغام مبارزان سابق مائوییست ها با تلاش برای نوشتن یک قانون اساسی جدید متوقف شده است
[ترجمه گوگل]روند ادغام جنگجویان سابق مائوئیست با تلاش برای نوشتن قانون اساسی جدید متوقف شده است
[ترجمه گوگل]روند ادغام جنگجویان سابق مائوئیست با تلاش برای نوشتن قانون اساسی جدید متوقف شده است
7. MESS IN THE MESS : A Maoist cadre serving meal in the mess.
[ترجمه ترگمان]MESS در THE: یک کادر مایوییست که غذا را در این شلوغی سرو می کند
[ترجمه گوگل]مسنجر در مسنجر: یک کادر مائوئیست در خدمت غذا است
[ترجمه گوگل]مسنجر در مسنجر: یک کادر مائوئیست در خدمت غذا است
8. The dispute is over integrating former Maoist guerrillas supervised camps, into the Nepali military.
[ترجمه ترگمان]این اختلاف بر سر ترکیب شبه نظامیان مائویی غالب در اردوگاه نپالی است
[ترجمه گوگل]این اختلاف بیش از ادغام اردوگاه های تحت کنترل چریک های مائوئیست سابق، به ارتش نپالی است
[ترجمه گوگل]این اختلاف بیش از ادغام اردوگاه های تحت کنترل چریک های مائوئیست سابق، به ارتش نپالی است
9. Wild Ginger grows up to become a model Maoist, but her love for a man soon places her in an untenable position — and ultimately in mortal danger.
[ترجمه ترگمان]زنجبیل وحشی به یک مدل مائویی تبدیل می شود، اما عشق او به مردی به زودی او را در موقعیت غیرقابل دفاع قرار می دهد - و در نهایت در خطر مهلک
[ترجمه گوگل]زنجبیل وحشی رشد می کند تا یک مدل مائوئیست باشد، اما عشق او برای یک مرد به زودی او را در یک موقعیت نامناسب قرار می دهد و در نهایت به خطر مرگ می انجامد
[ترجمه گوگل]زنجبیل وحشی رشد می کند تا یک مدل مائوئیست باشد، اما عشق او برای یک مرد به زودی او را در یک موقعیت نامناسب قرار می دهد و در نهایت به خطر مرگ می انجامد
10. The Maoist state preached egalitarianism and relied on the loyalty of workers and peasants.
[ترجمه ترگمان]دولت مائویی egalitarianism را موعظه می کرد و به وفاداری کارگران و دهقانان تکیه می کرد
[ترجمه گوگل]دولت مائوئیست مسوولیت عدالت را مطرح کرد و به وفاداری کارگران و دهقانان تکیه کرد
[ترجمه گوگل]دولت مائوئیست مسوولیت عدالت را مطرح کرد و به وفاداری کارگران و دهقانان تکیه کرد
11. The dismantling of the Maoist edifice after the Chairman's death in 1976 began more by stealth.
[ترجمه ترگمان]خلع سلاح ساختمان مایوییست پس از مرگ رئیس جمهور در سال ۱۹۷۶ بیش از پیش شروع شد
[ترجمه گوگل]از بین بردن ساختمان مائوئیست پس از مرگ رئیس جمهور در سال 1976، با حیرت انگیز شدن بیشتر شد
[ترجمه گوگل]از بین بردن ساختمان مائوئیست پس از مرگ رئیس جمهور در سال 1976، با حیرت انگیز شدن بیشتر شد
12. Maoist revolutionaries - cum - bandits stoke another fire inIndia's interior and staged attacks as polling began this week.
[ترجمه ترگمان]انقلابیون مائویی آتش زدن آتش دیگری را دامن می زنند و حملاتی را که این هفته آغاز شده است انجام می دهند
[ترجمه گوگل]انقلابیون مائوئیست - تقدیر - راهزنان آتش سوزی دیگری در داخل ایندیانا ایجاد کردند و حملات را در این هفته آغاز کردند
[ترجمه گوگل]انقلابیون مائوئیست - تقدیر - راهزنان آتش سوزی دیگری در داخل ایندیانا ایجاد کردند و حملات را در این هفته آغاز کردند
13. This is the biggest assault launched by the Maoist rebels in five months.
[ترجمه ترگمان]این بزرگ ترین حمله شورشیان مائویی در عرض پنج ماه است
[ترجمه گوگل]این بزرگترین حمله توسط شورشیان مائوئیست در پنج ماه اخیر است
[ترجمه گوگل]این بزرگترین حمله توسط شورشیان مائوئیست در پنج ماه اخیر است
14. They should understand that the Maoist is not an easy thing for them.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید درک کنند که مایوییست برای آن ها آسان نیست
[ترجمه گوگل]آنها باید بدانند که مائوئیست چیزی برای آنها آسان نیست
[ترجمه گوگل]آنها باید بدانند که مائوئیست چیزی برای آنها آسان نیست
15. The Shining Path Maoist guerrilla movement advocated a general offensive against the State and its military power.
[ترجمه ترگمان]مسیر درخشان جنبش چریکی مائوییست ها طرفدار یک حمله عمومی علیه دولت و قدرت نظامی آن بود
[ترجمه گوگل]جنبش چریکی مائوئیستی درخشان، یک توطئه کلی علیه دولت و قدرت نظامی آن را حمایت کرد
[ترجمه گوگل]جنبش چریکی مائوئیستی درخشان، یک توطئه کلی علیه دولت و قدرت نظامی آن را حمایت کرد
پیشنهاد کاربران
مائوئیست، مائوگرا
کلمات دیگر: