کلمه جو
صفحه اصلی

gilgamesh


(افسانه ی بابل) گیل گامش (قهرمان حماسه ی گیل گامش که حدود دو هزار سال قبل از میلاد تدوین شد) (gilgamish هم می نویسند)

انگلیسی به فارسی

(افسانه‌ی بابل) گیل گامش (قهرمان حماسهی گیل گامش که حدود دو هزار سال قبل از میلاد تدوین شد) (Gilgamish هم می‌نویسند)


گیلگمش


انگلیسی به انگلیسی

• hero of babylonian and sumerian epic poems, legendary ruler of uruk

جملات نمونه

1. Gilgamesh went on to search for the secret of immortality and according to the legend he almost succeeded.
[ترجمه ترگمان]Gilgamesh به جست و جوی راز ابدیت و بر طبق افسانه شخصی که تقریبا موفق شده بود، جست و جو کرد
[ترجمه گوگل]گیلگمش به جستجو برای راز جاودان رفت و با توجه به افسانه اش تقریبا موفق شد

2. It was also the capital city of Gilgamesh, hero of the famous Epic of Gilgamesh .
[ترجمه ترگمان]این شهر یکی از شهرهای Gilgamesh، قهرمان جهان famous در جهان است
[ترجمه گوگل]این شهر پایتخت گیلگمش، قهرمان حماسه معروف گیلگمش بود

3. The story of the flood is told to Gilgamesh by Utnapishtim.
[ترجمه ترگمان]داستان سیل به to در Utnapishtim گفته می شود
[ترجمه گوگل]داستان سیل به Gilgamesh توسط Utnapishtim گفته شده است

4. In the ancient Epic of Gilgamesh, Enkidu is wild man created by the god Anu.
[ترجمه ترگمان]در حماسه باستان of مردی وحشی است که توسط خدا خلق شده است
[ترجمه گوگل]در حماسه باستان از گیلگمش، Enkidu مرد وحشی است که توسط خدای آنو ایجاد شده است

5. In The Epic of Gilgamesh they were the ones who got the plant of eternal youth. It's etiological.
[ترجمه ترگمان]در حماسه انسانی ام، آن ها کسانی بودند که گیاه جوانی جاوید را به دست آوردند It است
[ترجمه گوگل]در حماسه گیلگمش آنها کسانی بودند که جوانان ابدی را به دست آوردند این علت شناختی است

6. The Epic of Gilgamesh documents the adventures of this Middle Eastern hero.
[ترجمه ترگمان]حماسه ماناس، ماجراهای این قهرمان خاور میانه را شرح می دهد
[ترجمه گوگل]حماسه گیلگمش ماجراهای این قهرمان خاورمیانه را مدارا می کند

7. Gilgamesh was apparently a historical character, an actual king of Uruk but the story of course has fantastic and legendary qualities to it.
[ترجمه ترگمان]Gilgamesh ظاهرا یک شخصیت تاریخی بود، یک پادشاه واقعی of، اما داستان البته دارای ویژگی های عالی و افسانه ای است
[ترجمه گوگل]گیلگمش ظاهرا شخصیت تاریخی بود، شاه واقعی اوکر، اما داستان البته دارای ویژگی های فوق العاده و افسانه ای است

8. The Epic of Gilgamesh: As with other ancient texts, historians and literary critics cannot pinpoint the exact date when The Epic of Gilgamesh was written, though it was likely around 2000 BCE.
[ترجمه ترگمان]حماسه انسانی ام: همانند دیگر متون باستانی، مورخان و منتقدان ادبی نمی توانند تاریخ دقیق را مشخص کنند که حماسه لزجی نوشته شده است، هر چند که در حدود ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بود
[ترجمه گوگل]حماسه گیلگمش: همانند سایر متون باستانی، مورخان و منتقدان ادبی نمی توانند تاریخ دقیقی را که حماسه گیلگمش نوشته شده است دقیقا مشخص نکنند، گرچه احتمالا حدود 2000 سال قبل از میلاد بود

9. Gilgamesh was a king of Uruk, which now lies within the borders of Iraq.
[ترجمه ترگمان]Gilgamesh یک پادشاه of بود که اکنون در مرزه ای عراق قرار دارد
[ترجمه گوگل]گیلگمش پادشاه اروک بود که اکنون در مرز عراق قرار دارد

10. In the Gilgamesh Epic, the hero Utnapishtim is told in a dream by the god Ea to build a boat, because the other gods plan to send a flood to destroy the earth and all its people.
[ترجمه ترگمان]در the حماسه، قهرمان Utnapishtim در رویا به خدا گفته می شود که یک قایق بسازد، زیرا خدایان دیگر قصد دارند تا سیل را برای نابود کردن زمین و همه مردم آن بفرستند
[ترجمه گوگل]در حماسه گیلگمش، قهرمان Utnapishtim در رویا توسط خدا Ea برای ساخت یک قایق گفت، چرا که خدایان دیگر قصد دارند برای ارسال سیل برای نابود کردن زمین و تمام مردم آن است

11. The story opens with a description of Gilgamesh.
[ترجمه ترگمان]داستان با توصیفی از Gilgamesh باز می شود
[ترجمه گوگل]داستان با توصیف گیلگمش باز می شود

12. They foretell events, providing a sort of rationale for the extraordinary exploits, the failures and the tragedy of Gilgamesh.
[ترجمه ترگمان]آن ها رویداده ای پیشگویی را پیش بینی می کنند، و یک جور منطق را برای شاهکارهای خارق العاده، شکست ها و the of فراهم می کنند
[ترجمه گوگل]آنها رویدادها را پیش بینی می کنند، نوعی معقول برای سوء استفاده های فوق العاده، شکست و تراژدی گیلگمش را ارائه می دهند

13. On this same day after he awakens from this dream, Enkidu dies, and Gilgamesh is so consumed with grief he will not bury him until his body starts to decay.
[ترجمه ترگمان]در همین روز پس از اینکه او از این رویا بیرون می آید، Enkidu می میرد و Gilgamesh چنان غرق اندوه است که تا زمانی که بدنش شروع به پوسیدگی کند، او را دفن نمی کند
[ترجمه گوگل]در همان روز پس از آنکه از این رویا بیدار شد، انکیدو میمیرد و گیلگمش با غم و اندوه تلف می شود، تا زمانی که بدنش ناپدید شود، او را دفن نخواهد کرد

14. One of the world's oldest stories, The Epic of Gilgamesh, is a lively tale of heroism and sacrifice from ancient Sumer.
[ترجمه ترگمان]یکی از قدیمی ترین داستان های جهان، حماسه انسانی ام، داستان زنده قهرمانی و قربانی کردن از سومر باستان است
[ترجمه گوگل]یکی از قدیمی ترین داستان های جهان، حماسه گیلگمش، یک داستان پر جنب و جوش از قهرمانی و فداکاری از سمور باستان است


کلمات دیگر: