کلمه جو
صفحه اصلی

many's the time

انگلیسی به انگلیسی

• often, frequently, on many occasions

جملات نمونه

1. Many's the time that I heard him use those words.
[ترجمه ترگمان]خیلی وقت است که صدای او را می شنوم که از این کلمات استفاده می کند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آن زمان که من شنیدم او از این کلمات استفاده می کند

2. Many's the time I've woken with a hangover and wished I hadn't drunk as much as I did the night before.
[ترجمه ترگمان]زمانی که با خماری بیدار شدم و آرزو کردم که ای کاش به اندازه دیشب مست نکرده بودم
[ترجمه گوگل]بسیاری از زمان هایی که من از خواب بیدار شدم و آرزو می کردم که من تا آن زمان نتوانستم بخوابم

3. For many's the time to splash out on a beautiful, exquisitely cut dress,'she said.
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" برای بسیاری از مردم زمان پخش لباس زیبا و زیبایی است \"
[ترجمه گوگل]برای بسیاری زمان آن است که لباس زیبایی و زیبایی بریزد، 'او گفت

4. Many's the time I heard her use those words.
[ترجمه ترگمان]بارها شنیده ام که او از این کلمات استفاده می کند
[ترجمه گوگل]بسیاری وقت من را شنیدم که از این کلمات استفاده می کنند

5. I tell you, many's the time I wished I had some when I was in there before.
[ترجمه ترگمان]به تو می گویم، خیلی وقت ها آرزو می کردم که ای کاش وقتی آنجا بودم، بعضی از آن ها را داشتم
[ترجمه گوگل]من به شما میگویم، بسیاری از زمانهایی که من آرزو داشتم تا زمانی که آنجا بودم قبل از آن بودم

6. Many's the time I've thought of leaving.
[ترجمه ترگمان]خیلی وقت است که به رفتن فکر کرده ام
[ترجمه گوگل]بسیاری از زمان من فکر کردم از ترک


کلمات دیگر: