کلمه جو
صفحه اصلی

field event


(در مسابقات دو و میدانی) ورزش میدانی (مانند پرش طول و پرتاب وزنه و غیره)، ورزش قهرمانی میدانی، مسابقات صحرایی

انگلیسی به فارسی

رویداد میدان، ورزش قهرمانی میدانی، مسابقات صحرایی


ورزش قهرمانی میدانی، مسابقات صحرایی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an event at a track meet that is not held on the running track, such as throwing or jumping.

• a field event is an athletics contest such as the high jump or throwing the discus or javelin, rather than a race.

جملات نمونه

1. High jump and javelin throwing are field events.
[ترجمه ترگمان]پرش ارتفاع و پرتاب نیزه، رویداده ای می دانی هستند
[ترجمه گوگل]پرتاب پرش و پرتاب زردرنگ حوادث حوزه است

2. New world records in the track and field events are chalked up from time to time in the past few years.
[ترجمه ترگمان]رکوردهای تازه جهان در دو سال اخیر در چند سال گذشته به ثبت رسیده اند
[ترجمه گوگل]رکوردهای جهانی جدید در حوادث مسیر و حادثه در چند سال گذشته گاه گاه گمراهی هستند

3. Field events at Bebington start at 10am and the first track race is timed for
[ترجمه ترگمان]رویداده ای می دانی در ساعت ۱۰ صبح از ساعت ۱۰ صبح شروع می شوند و اولین مسابقه راه برای آن ها برنامه ریزی شده است
[ترجمه گوگل]حوادث میدان در Bebington در ساعت 10 صبح آغاز می شود و اولین مسابقه مسابقه برای مدت زمان است

4. I'm interested in track event, field event, ball games and swimming.
[ترجمه ترگمان]من به رویداده ای می دانی، رویداد می دانی، بازی های توپ و شنا علاقه دارم
[ترجمه گوگل]من علاقه مند به رویداد آهنگ، حوادث میدان، بازی های توپ و شنا است

5. If a field event finishes before the athlete returns, the participant's opportunity to play will be deemed as lapsed.
[ترجمه ترگمان]اگر یک رویداد می دانی قبل از بازگشت ورزش کار به پایان برسد، فرصت شرکت برای بازی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]اگر یک رویداد زمینه قبل از بازگشت ورزشکار به پایان برسد، فرصتی که شرکت کننده برای بازی در نظر گرفته خواهد شد، به پایان رسیده است

6. If a field event finishes before the athlete returns, the athlete's opportunity to play will be deemed as lapsed.
[ترجمه ترگمان]اگر یک رویداد می دانی قبل از بازگشت ورزش کار به پایان برسد، فرصت ورزش کار برای بازی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]اگر یک رویداد میدان قبل از بازگشت ورزشکار، قبل از آنکه ورزشکار به پایان برسد، پایان خواهد یافت

7. Race walking is a dominant traditional track and field event in our country. It is also the key event to win the world medal.
[ترجمه ترگمان]پیاده روی مسابقه ای یک مسیر اصلی و سنتی در کشور ما است این همچنین رویدادی کلیدی برای کسب مدال جهانی نیز می باشد
[ترجمه گوگل]راهپیمایی مسابقه یک رویداد سنتی و حمایتی سنتی در کشور ما است این رویداد کلیدی برای برنده شدن در مدال جهانی است

8. The high jump is a track and field event.
[ترجمه ترگمان]پرش ارتفاع یک رویداد می دانی و می دانی است
[ترجمه گوگل]پرش ارتفاع یک رویداد مسیر و مسیر است

9. She said she had traveled from Ningbo in Zhejiang province to try and get a ticket for the track and field event, so she could cheer on her idol, Liu Xiang.
[ترجمه ترگمان]او گفت که او از Ningbo در استان Zhejiang برای امتحان کردن و دریافت بلیط برای رویداد می دانی و می دانی سفر کرده است تا بتواند از بت او شادی کند
[ترجمه گوگل]او گفت که او از نینبو در استان ژجیانگ سفر کرده است تا سعی کند یک بلیط برای رویداد مسیر و میدان دریافت کند تا او بتواند روی بت خود Liu Xiang را تشویق کند

10. He is expected to deliver China's only gold - medal in the field event in the Beijing Olympics.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که او تنها مدال طلای چین را در مسابقات المپیک پکن به دست آورد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که او تنها مدال طلای چین را در رویداد میدان در المپیک پکن ارائه دهد

11. And when I was first in this stadium, my track buddies and I got in a sta tion wagon—you remember them—and I drove up here to go to a track and field event with the great Marty Liquori.
[ترجمه ترگمان]و وقتی که من اولین بار در این استادیوم بودم، رفقای من و من سوار گاری شدیم - تو آن ها را به یاد میاری - و من به اینجا امدم تا به یک مسابقه و گردش علمی با مارتی Liquori بزرگ بروم
[ترجمه گوگل]و وقتی اولین بار در این ورزشگاه حضور داشتم، دوستان من پیگیری میشدند و من در یک ایستگاه ایستاده بودم - شما آنها را به یاد می آورید - و من به اینجا رفتم تا به یک رویداد مسیر و میدان با مارتی لیکوری بروید

12. Therefore, research on the arena of the China's large-scale track and field event is an extremely necessary work to do.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، تحقیقات در زمینه میدان بزرگ و رویداد می دانی در مقیاس بزرگ چین کاری بسیار ضروری است که باید انجام شود
[ترجمه گوگل]بنابراین، تحقیق در صحنه رویداد مسیری بزرگ در چین بسیار مهم است که باید انجام شود

13. Liu Xiang, the 110m hurdler, is an Olympic gold medalist and world champion. His 2004 Olympic gold medal was the first in a men's track and field event for China.
[ترجمه ترگمان]لیو ژیانگ یو، ۱۱۰ متر hurdler، برنده مدال طلای المپیک و قهرمان جهان است مدال طلای المپیک ۲۰۰۴ او اولین مدال طلای المپیک برای چین بود
[ترجمه گوگل]لیو شیانگ، 110 متر موانع، مدال طلای المپیک و قهرمان جهان است مدال المپیک او در سال 2004 اولین بازی در مسابقات مردان و چین برای چین بود

14. He is expected to deliver China's only gold-medal in the track and field event in the Beijing Olympics.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که او تنها مدال طلای چین را در مسابقات المپیک پکن و المپیک پکن به دست آورد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که او تنها مدال طلای چین را در مسابقه و رویداد میدان در المپیک پکن ارائه دهد


کلمات دیگر: