کلمه جو
صفحه اصلی

headiness


شتابگری، عجله، خودسری، هیجان، مستی، سرمستی

انگلیسی به فارسی

گیرایی (رجوع شود به: heady)


شتابگری، شتاب، عجله، خودسری


هیجان، مستی، سرمستی


انگلیسی به انگلیسی

• precipitousness, rashness, impulsiveness

جملات نمونه

1. Those who say, probably, don't know headiness lies not just in the wine but in the bottle also.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که این را می گویند، احتمالا نمی دانند که آن ها فقط در شراب نیستند بلکه در بطری نیز هستند
[ترجمه گوگل]کسانی که می گویند، احتمالا نمی دانند که رعب و وحشت نه فقط در شراب بلکه در بطری نیز است

2. With great excitement and inspiration, and the headiness of a wild challenge before them, they hired their crew and began to build their dream bridge.
[ترجمه ترگمان]با هیجان و اشتیاق فراوان، و the یک چالش در مقابل آن ها، خدمه خود را استخدام کردند و شروع به ساخت پل رویایی خود کردند
[ترجمه گوگل]با هیجان و الهام زیاد و رعب و وحشت چالش وحشی قبل از آنها، آنها خدمه خود را استخدام کردند و شروع به ساخت پل رویای خود کردند

3. Who says the headiness diminishes ones the bottle is empty?
[ترجمه ترگمان]چه کسی می گوید: با وجود این که با آن ها فرق دارد، بطری خالی است؟
[ترجمه گوگل]چه کسی می گوید سرگیجه آن ها را کاهش می دهد که بطری خالی است؟

4. Wine Bottle Shelf : Headiness rules the art too!
[ترجمه ترگمان]قفسه بطری شراب: headiness هم هنر را اداره می کند!
[ترجمه گوگل]سرپوش بطری شراب: سر و صدا این هنر را نیز حکم می کند!

5. Can't accept my headiness ?
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند با آن ها سر و کله من پیدا کنند؟
[ترجمه گوگل]نمی توانم باورم را قبول کنم؟

6. Let's together over again, please? why so severe like a father? can't accept my headiness?
[ترجمه ترگمان]بیا دوباره با هم باشیم، لطفا؟ چرا مثل پدر خشن رفتار می کنی؟ با این همه سر و کله - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]بیایید باهم دوباره دوباره، لطفا؟ چرا خیلی جدی مثل یک پدر هستی؟ نمی تونم سرم رو برسونم؟


کلمات دیگر: